سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 1:38 عصر دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق(176  )

از این آیه استفاده مى‏شود: کسانى که از ایمان واقعى برخوردارند، همواره مشمول رحمت بارى تعالى و دعاى فرشتگان هستند و بر اثر این فیض دائم پیوسته بر نورانیتشان افزوده مى‏شود. درباره‏ى معرفى بردباران و صلوه و رحمت پروردگار در مورد آنان، فرموده است: 

و بشر الصابرین. الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک 

هم المهتدون. 

صابرین کسانى هستند که وقتى مصیبتى دامنگیرشان شود، مى‏گویند: همه‏ى ما مملوک خداوندیم و بازگشت همه‏ى ما به سوى اوست. صلوات و رحمت بارى تعالى شامل حال آنهاست و اینان گروه هدایت یافتگان‏اند. 

به طورى که ضمن بحث مذکور افتاد، در بعضى روایات، صلوات خداوند بر رسول اکرم (ص) و بر مومنین به «رحمت» تفسیر شده است. اما در آیه‏ى مربوط به صابرین، صلوات و رحمت با هم آمده و در کنار یکدیگر ذکر شده‏اند. 

اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه. 

آیا صلوات و رحمت دو چیزند و مغایر با هم، یا آنکه هر دو یک حقیقت‏اند با تفاوت در مراتب و درجات، مانند تفاوت نور آفتاب با نور یک لامپ قوى است در نورافکن؟ صلوات رسول اکرم (ص) در یک آیه آمده و آن صلواتى است متناسب با مقام رفیع آن حضرت، و صلوات مومنین در آیه‏ى دیگر آمده و آن نیز متناسب با درجات و مراتب ایمان آنان است. از این رو، امام سجاد (ع) در دعاى خود براى حضرت محمد و آلش، افضل صلوات را از پیشگاه الهى درخواست نموده است. 

اللهم صل على محمد و آله کافضل ما صلیت على احد من خلقک قبله. 

بار الها! رحمت فرست بر محمد و آلش، همانند برترین و بالاترین رحمتى که پیش از آن حضرت به یکى از بندگانت فرستاده‏اى. 

درباره‏ى مومنین خداوند فرموده: 

هو الذى یصلى علیکم و ملائکته. 

خداوند است که بر شما رحمت مى‏فرستد و همچنین فرشتگانش. 

رحمت به مومنین به اعتبار تفاوت درجات ایمانشان متفاوت است، ولى سخنى از صلوات افضل و برتر نیست. همچنین صلوات فرشتگان درباره‏ى رسول اکرم (ص) به معناى تزکیه و تنزیه است، ولى درباره‏ى مومنین به معناى دعا در پیشگاه الهى است. اما آیه‏ى مربوط به صبر و صابرین از طرفى شامل صبرهاى جانکاه و طاقت‏فرساى رسول اکرم (ص)، على (ع)، صدیقه‏ى اطهر (س)، و سایر ائمه‏ى معصومین مى‏شود و از طرف دیگر، صبر افراد باایمان را که به مبدا و معاد معتقدند و براى خدا صبر مى‏کنند، در برمى‏گیرد. ولى مى‏دانیم صلوات خداوند بر صبر رسول معظم (ص) و عترت طاهرینش صلوات افضل و برتر است، ولى صلوات الهى درباره‏ى مومنین صابر به اعتبار تفاوت درجات ایمان و صبرشان متفاوت است، اما در صلوات آنان سخن از افضل و برتر نیست. شاید بتوان گفت اینکه در آیه‏ى صبر، صلوات و رحمت با هم ذکر شده صلوات ناظر بر صبر بى‏نظیر پیمبر (ص) و عترتش باشد که افضل و برتر است و رحمت ناظر به اجر مومنین صابر باشد. 

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در قطعه‏ى دعاى مورد بحث امروز به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

اللهم صل على محمد و آله کافضل ما صلیت على احد من خلقک قبله و انت مصل على احد بعده. 

بار الها! رحمت فرست بر محمد و آلش همانند برترین و بالاترین رحمت و صلواتى که پیش از آن حضرت بر یکى از بندگانت فرستاده‏اى و بعد از آن حضرت نیز صلوات افضل را بر یکى از بندگانت خواهى فرستاد. 

این عبارت حاوى سه مطلب است: اول آنکه حضرت زین‏العابدین (ع) صلوات افضل و برتر را براى محمد و آلش از خداوند درخواست مى‏نماید و درباره‏ى آن توضیح مختصرى داده شد. دوم عرض مى‏کند: بار الها! صلواتت بر رسول اکرم (ص) و آل طاهرینش همانند برترین صلواتى باشد که پیش از پیمبر اسلام (ص) بر یکى از بندگانت فرستاده‏اى. ما نمى‏دانیم که بارى تعالى قبل از پیشواى اسلام (ص) بر کدامین بنده‏ى صالحش افضل صلوات را فرستاده است، ولى از روایاتى که ذیل آیه‏ى 

ان الله و ملائکته یصلون على النبى 

در کتب تفاسیر و همچنین دیگر کتب حدیث آمده، مى‏توان گفت: بنده‏ى مشمول صلوات افضل و برتر، حضرت ابراهیم خلیل الرحمن (ع) است. 

عن کعب بن عجره قال: لما نزلت هذه الایه قلنا یا رسول‏الله! هذا السلام علیک قد عرفناه، فکیف الصلوه علیک؟ قال قولوا: اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید و بارک على محمد و آل محمد کما بارکت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید. 

کعب بن عجره مى‏گوید: وقى آیه‏ى مذکور بر رسول اکرم (ص) 

نازل شد، به حضرت عرض کردیم: ما سلام گفتن بر شما را دانستیم، چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: بار الها! درود فرست بر محمد و آلش، همچنان که درود فرستادى بر ابراهیم و آل ابراهیم که تو ستایش شده‏ى با مجد و عظمتى، بار الها! کرامت خود را ادامه بده بر محمد و آلش، همانطور که ادامه دادى بر ابراهیم خلیل و آلش که تو حمید و مجیدى. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال قولوا: صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على ابراهیم و على آل ابراهیم فى العالمین انک حمید مجید. 

رسول اکرم (ص) به درخواست‏کنندگان تعلیم صلوات فرمود: بگویید: بار الها! درود فرست بر محمد و بر آلش همانطور که درود فرستادى بر ابراهیم و بر آل ابراهیم در عالم که تو حمید و مجیدى. 

ابراهیم خلیل علیه‏السلام، آن موحد عالى قدر و ثابت قدم بود که در راه اطاعت اوامر الهى به تمام مصائب و مشکلات تن داد، آماده شد فرزند خود اسمعیل را به امر او قربانى کند، براى مبارزه با بت‏پرستى و بت‏پرستان در فرصت مناسب به بتخانه رفت و بتها را در هم شکست و بر اثر این کار، مشرکین آنچنان خشمگین شدند که تصمیم گرفتند ابراهیم را در آتش بسوزانند و آن حضرت براى خدا آماده‏ى آن خطر عظیم گردید، حتى براى نجات خویش از یارى جبرئیل امین چشم پوشید، فقط به فیض بارى تعالى متوجه بود و سرانجام، قادر متعال نجاتش داد. این انسان الهى و عالى قدر با خدمات بزرگ و پرارزشى که در راه اعلاى حق انجام داده بود، شایسته‏ى آن شد که 

مشمول افضل صلوات الهى گردد. 

حضرت زین‏العابدین (ع) از خداوند چنین صلواتى را که پیش از نبى اکرم اسلام (ص) نصیب ابراهیم خلیل (ع) گردیده، براى حضرت محمد و آلش درخواست نمود، صلواتى اینچنین بعد از نبى اکرم (ص) شایسته‏ى امیرالمومنین (ع) و صدیقه‏ى اطهر (س) و سایر ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام است. نمى‏دانیم در طول قرون و اعصار آیا کسى بعد از پیمبر اسلام (ص) و معصومین علیهم‏السلام آمده یا خواهد آمد که شایسته‏ى افضل صلوات الهى باشد یا نه؟ 

از مجموع آنچه به عرض رسید، معناى صلوات خداوند و صلوات فرشتگان و چگونگى صلوات مومنین بر حضرت محمد و آلش روشن شد. اما ضمن سخنرانى دو روایت از امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام مذکور افتاد که صلوات مومنین به دعا تفسیر شده است. البته مردم باایمان به نسبت درجات فهم و درکشان درباره‏ى آن حضرت دعا مى‏کنند، ولى ابن‏اثیر در نهایه مضمونى را ذکر نموده که بالنسبه جالب توجه است و در اینجا تقدیم شنوندگان مى‏گردد. 

فاما قولنا «اللهم صل على محمد» فمعناه: عظمه فى الدنیا باعلاء ذکره و اظهار دعوته و ابقاء شریعته، و فى الاخره بتشفیعه فى امته و تضعیف اجره و مثوبته. 

معناى صلوه ما درباره‏ى حضرت محمد (ص) این است که دعا مى‏کنیم: پروردگارا! با رفعت نام و نشر دعوت و پایدارى شریعت پیمبر اسلام در دنیا و با قبول شفاعت او در امت و مضاعف ساختن اجر و ثوابش در آخرت، او را بزرگ و باعظمت فرما. 

در جمله‏ى آخر آیه‏ى صلوه بر نبى اکرم (ص) امر به تسلیم شده است. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام: و اما قوله عز و جل «و سلموا تسلیما»، فانه یعنى التسلیم له فیما ورد عنه. 

امام صادق (ع) فرموده: اما قول حضرت بارى تعالى که فرموده است: «و سلموا تسلیما»، در این جمله خداوند اراده فرموده تسلیم نبى معظم باشید در تمام آنچه از حضرتش به شما رسیده است. 

تسلیم شدن و سر طاعت فرود آوردن به صور مختلف قابل تصور است، از آنجمله گاهى لشکر شکست خورده و مغلوبى در مقابل لشکر نیرومند که ظالم و متجاوز است سر تسلیم فرود مى‏آورد و ناچار زورگوییهاى لشکر غالب را تحمل مى‏نماید. این تسلیم مصداق شعر شاعر است: 

در کف شیر نر خونخواره‏اى 

غیر تسلیم و رضا کو چاره‏اى 

گاهى تسلیم بر اساس عقل و علم و بر وفق حق و مصلحت است، مانند تسلیم شدن مریض در مقابل طبیب عالم و مورد اعتماد که رشته‏ى تخصصش بیمارى همان مریض است و از نظر علمى و تجربى به تمام نکات و دقایق بیمارى وى وقوف و آگاهى دارد. آن مریض بى‏قید و شرط و با اراده و اختیار خود، تسلیم طبیب عالم مى‏شود تا در پرتو دستورهاى صحیح و بموقع او، صحت و سلامت خود را اعاده دهد. بعضى روایات تسلیم مردم را در مقابل تعالیم دینى و سعادت‏آفرین حضرت بارى تعالى، همانند تسلیم مریض در مقابل طبیب خوانده‏اند: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: یا عباد الله! انتم کالمرضى و رب 

العالمین کالطبیب فصلاح المرضى فى ما یعلمه الطبیب و تدبیره به لا فى ما یشتهیه المریض و یقترحه. الا فسلموا لله امره تکونوا من الفائزین. 

رسول اکرم (ص) فرمود: اى بندگان خدا! شما همانند مرضى هستید و پروردگار عالمیان مانند طبیب، خیر و صلاح مرضى در آن چیزى است که طبیب مى‏داند و تدبیر خود را براى درمان بیمار بر آن استوار مى‏سازد نه آن چیزى که مریض میل دارد و آن را براى خود انتخاب مى‏کند، پس آگاهانه تسلیم امر الهى شوید تا به پیروزى نایل گردید. 

تسلیم واقعى بیمار در مقابل پزشک متخصص و مورد اعتماد، از باور درونى وى سرچشمه مى‏گیرد و سپس آن باور موجب تسلیم مى‏شود و از پى تسلیم شدن، دستورهاى طبیب را با دقت به کار مى‏بندد و خود در آن دستورها اظهار عقیده نمى‏کند و سخنى برخلاف نمى‏گوید. مسلمان واقعى نیز در مقابل اوامر بارى تعالى تسلیم بى‏قید و شرط است و دستورهاى خداوند عالم و عادل و حکیم را بى‏چون و چرا اجرا مى‏نماید و بر اثر آن به سعادت واقعى نایل مى‏گردد. على (ع) منازل و مراحل روحى و عملى مسلمان راستین را در شان دین بیان نموده است: 

قال امیرالمومنین علیه‏السلام لانسبن الاسلام نسبه لا ینسبها احد قبلى و لا ینسبه احد بعدى الا بمثل ذلک: ان الاسلام هو التسلیم، و التسلیم هو الیقین، و الیقین هو التصدیق، و التصدیق هو الاقرار، و الاقرار هو العمل، و العمل هو الاداء. ان المومن لم یاخذ دینه عن رایه 

و لکن اتاه من ربه فاخذه. 

امیرالمومنین (ع) فرمود: منتسب مى‏کنم اسلام را به نسبتى که احدى قبل از من و بعد از من منتسب نکرده و نمى‏کند آن را مگر اینچنین: اسلام عبارت از تسلیم است، و تسلیم عبارت از یقین است، و یقین تصدیق است، و تصدیق اقرار است، و اقرار عمل است، و عمل اداى تکلیف. شخص با ایمان، دین خود را از راى خویش نمى‏گیرد، بلکه دینش از طرف بارى تعالى آمده و او آن را فراگرفته است. 

حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام راجع به تسلیم فرد باایمان در مقابل حق تعالى و مداخله ندادن نظر و اندیشه‏ى شخصى خود چنین فرموده است: 

اعلموا ان راس طاعه الله سبحانه التسلیم لما عقلنا و ما لم نعقل. 

بدانید که عالى‏ترین مراتب اطاعت خداوند، تسلیم در مقابل اوامر اوست، خواه عقل ما آن را درک کند یا درک ننماید. 

به شرحى که توضیح داده شد، حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام در قطعه‏ى دعاى مورد بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

اللهم صل على محمد و آله کافضل ما صلیت على احد من خلقک قبله و انت مصل على احد بعده. 

بار الها! درود فرست بر محمد و آلش همانند بهترین و برترین درودى که پیش از آن حضرت بر یکى از بندگان صالحت فرستاده‏اى یا بعد از آن حضرت نیز بر یکى از بندگانت خواهى فرستاد. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    37
    :: بازدید دیروز ::
    15
    :: کل بازدیدها ::
    186056

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::