شرح دعای مکارم الاخلاق(170 )
قطعا خداوند نمىخواهد بندگانش از هدایت به ضلالت گرایش یابند، بلکه این مردم انحراف طلباند که خودشان آزادانه صراط مستقیم را ترک مىگویند و در راه کج قدم بر مىدارند. وقتى آدمى با اراده و اختیار خود هدایت را ترک گفت و خویشتن را با مقررات ضلالت منطبق نمود، خداوند عمل او را به خود نسبت مىدهد . در کتاب مجید، آیهى محکمى است که این آیهى متشابه را تبیین مىنماید:
فلما زاغوآ ازاغ الله قلوبهم.
وقتى بنىاسرائیل کجروى را گزیدند، خداوند دلهاى آنان را
منحرف نمود.
ملاحظه مىکنید کجروى از خود مردم آغاز شده است نه از ذات اقدس الهى. قرآن شریف در مورد هوىپرستان افراطى که به معرفت فطرى و نداى عقل اعتنا ننموده و خداپرستى را به دست غفلت سپردهاند، چنین فرموده است:
و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطا.
اطاعت مکن از کسى که ما قلب او را از یاد خود غافل ساختیم. او پیرو هواى نفس خویش گردید و سرانجام کارش به گناه و ناپاکى منتهى شد.
این آیه نیز مانند آیهى سابق است. در آغاز یهودیها کجروى را پیش گرفتند و به روش نارواى خود ادامه دادند، آنگاه مشمول ازاغهى تکوینى بارى تعالى گردیدند. در این آیه نیز ابتدا هوىپرست از یاد خدا غافل مىشود و به هوىپرستى گرایش مىیابد، آنگاه غفلت تکوینى بارى تعالى به قلب او نفوذ مىکند.
در آغاز سخن، تذکر داده شد که جملهى دعاى مورد بحث امروز حاوى دو کلمه است: یکى «غفلت» و آن دیگر «ذکر خداوند». از آنچه به عرض رسید، راجع به غفلت و مراتب مختلف آن به قدر کافى توضیح داده شد. اینک کلمهى «ذکر» مورد بحث واقع مىشود.
الذکر بالکسر له معنیان: احدهما التلفظ بالشیئى و الثانى احضاره فى الذهن بحیث لا یغیب عنه.
«ذکر» داراى دو معنى است: اول، تلفظ نمودن و به زبان آوردن چیزى است. دوم، حاضر ساختن چیزى در ذهن به طورى که از
صفحهى خاطر غایب نشود.
در روایات اولیاى اسلام، کلمهى «ذکر» به هر دو معنى در مورد یاد بارى تعالى آمده است، ولى ذکر قلب بالاتر از ذکر زبان است، زیرا ذکر قلب است که مىتواند افراد را به راه طاعت الهى سوق دهد و از معصیت بازدارد.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: ان من اشد ما فرض الله على خلقه انصافک الناس عن نفسک و مواساتک اخاک المسلم فى مالک و ذکر الله کثیرا. اما انى لا اعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر، و ان کان منه، لکن ذکر الله عند ما احل و حرم، فان کان طاعه عمل بها و ان کان معصیه ترکها.
امام صادق (ع) فرمود: از شدیدترین فرایض خداوند بر مردم، یکى انصاف دادن از ناحیهى خودت نسبت به دگران، دوم تعاون برادر مسلم در مالت، و سوم بسیار در یاد خدا بودن. سپس فرمود: مرادم از «یاد خداوند» ذکر به زبان نیست با آنکه به زبان یاد خدا بودن ذکر است، بلکه مرادم از ذکر خداوند در زمینهى حلال و حرام الهى است، اگر چیزى طاعت است، عمل کند و اگر معصیت است، ترک گوید.
ذکر قلبى نیز به اعتبار آثار و نتایج مفیدى که از خود به جاى مىگذارد، ارزشهاى معنوى متفاوت دارد. مهمترین اثر ذکر قلبى آن است که بتواند انسان را از گناه منصرف کند و سد راه هوى و شهوات نفسانى گردد.
قال امیرالمومنین علیهالسلام: الذکر ذکران: ذکر الله عز و جل عند المصیبه و افضل من ذلک ذکر الله عند ما حرم الله علیک فیکون حاجزا.
امیرالمومنین (ع) فرمود: ذکر حضرت بارى تعالى دو قسم است: یکى ذکر خداوند است در موقع مصیبت، و برتر از آن ذکر خداوند است در مورد محرمات الهى که بتواند یاد خدا آدمى را از گناه بازدارد.
حب مال و علاقه به تکثیر ثروت از جمله امورى است که مىتواند در زمینهى تجارت و داد و ستد، آدمى را از مسیر پاکى و درستکارى منحرف کند و به اعمال خائنانه و خلاف انصاف و انسانیت وادار سازد.سودجویى قادر است انسان عاشق مال را از طرفى چنان مجذوب نماید که از اطاعت الهى و اداى فرایض یومیه بازماند، متوجه نشود که وقت نماز رسیده و باید امر الهى را اجابت کند یا اگر متوجه شود، جاذبهى مال نگذارد از جاى برخیزد و به نداى پروردگار لبیک گوید، و از طرف دیگر براى نیل به منافع بیشتر، در انجام معاملات به انواع گناهان از قبیل ربا و خیانت، تقلب و دروغ، اغفال مشترى و قسمتهاى خلاف واقع، احتکار و کمفروشى، و دیگر اعمالى از این قبیل دست بزند و راه فساد و تباهى را در پیش گیرد.بازرگانان و پیشهورانى که مومن واقعى هستند و همواره دلشان در یاد خداوند است، از این قبیل خطرات و آلودگیها مصون و محفوظاند، قرآن شریف دربارهى اینان فرموده:
رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله.
مردان باایمانى که از خلق و خوى مردانگى برخوردارند، تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خداوند غافل نمىنماید و به انحراف
گرایش نمىیابند، اوامر الهى را اطاعت مىکنند و از منهیاتش اجتناب مىنمایند و عمر را به پاکدامنى و درستکارى مىگذرانند.
عن على علیهالسلام قال: من عمر قلبه بدوام الذکر حسنت افعاله فى السر و الجهر.
على (ع) فرموده: کسى که دل خود را با یاد دائمى خداوند آباد نماید، کارهایش در پنهان و آشکار نیکو خواهد بود.
خداوند در قرآن شریف به پیمبر گرامى (ص) دستور داده:
و اذکر ربک فى نفسک تضرعا و خیفه.
در اعماق قلبت با حال تذلل و تضرع آمیخته به خوف، در یاد پروردگارت باش.
گرچه مخاطب آیه، رسول گرامى اسلام (ص) است، ولى این دستور آموزشى است به تمام اهل ایمان، زیرا کسى که در دل خداوند را به یاد دارد، از خلوص واقعى برخوردار است اما ذکر به زبان ممکن است در پارهاى از مواقع رنگ ریا به خود بگیرد.علاوه بر این، ذکر قلب است که اعمال بدن را اصلاح مىکند و آنها را به مسیر صحیح که مرضى بارى تعالى است هدایت مىنماید.جالب آنکه به موجب بعضى از روایات که ذیل این آیه آمده، پاداش ذکر قلب آنقدر بزرگ است که جز ذات اقدس الهى کسى نمىداند.
عن زراره عن احدهما قال: لا یکتب الملک الا ما سمع نفسه و قال الله: و اذکر ربک فى نفسک تضرعا و خیفه.قال لا یعلم ثواب ذلک الذکر فى نفس العبد لعظمته الا الله تعالى.
زراره که از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بود،
از یکى از آن دو امام (ع) حدیث نموده که فرمود: ملک مامور ثبت اعمال مردم نمىنویسد مگر آن را که خودش شنیده است و خداوند در قرآن شریف فرموده: «پروردگارت را در دل یاد کن به حال تضرع و ترس».امام (ع) فرمود: عظمت ثواب این ذکر را که بنده در نفس خود انجام داده است، جز خداوند کسى نمىداند.
به یاد حضرت حق بودن در قلب، ضامن حسن اجراى احکام الهى است.کسى که همواره دلش به یاد خداوند باشد و خویشتن را در حضور مقدس او احساس نماید، هرگز فکر مخالفتش را در سر نمىپرورد و مطیع بىقید و شرط ذات اقدس او خواهد بود.البته این موفقیت عظیم نصیب اولیاى بزرگ الهى است، اما افراد عادى که به خداوند ایمان دارند ولى به یاد دائمى او موفق نیستند، باید مراقبت کنند در مواقعى که مىخواهند قدمى بردارند و حقوق دیگران به آن وابستگى دارد، حتما به یاد خدا باشند تا در پناه او از خطا و تضییع حقوق این و آن مصون بمانند.
عن النبى صلى الله علیه و آله: اذکر الله عند همک اذا هممت و عند لسانک اذا حکمت و عند یدک اذا قسمت.
رسول اکرم (ص) فرمود: به یاد خداوند باش در کنار تصمیمت وقتى همت مىگمارى و در کنار زبانت وقتى حکم مىکنى و در کنار دستت موقعى که تقسیم مىنمایى.
نماز در اسلام عبادتى است بزرگ و عامل بسیار موثرى است براى قرب به حضرت بارى تعالى.به موجب روایتى که از امام معصوم (ع) در ذیل آیهاى از قرآن شریف آمده است، آن کس که دلش
به ذکر دائمى خداوند اشتغال دارد، پیوسته در حال اقامهى نماز است.
عن محمد بن على الباقر علیهماالسلام قال: لایزال المومن فى صلوه ما کان فى ذکر الله قائما او جالسا او مضطجعا، ان الله تعالى یقول: الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السموات و الارض، ربنا ما خلقت هذا باطلا، سبحانک فقنا عذاب النار.
امام باقر (ع) فرمود: مومن پیوسته در نماز است مادامى که دلش در یاد حضرت بارى تعالى است، ایستاده باشد یا نشسته یا در حال درازکش.خداوند در قرآن شریف فرموده: آنان که به یاد او هستند در حال قیام و قعود یا موقعى که به پهلو دراز کشیدهاند، اینان در آفرینش آسمانها و زمین فکر مىکنند و مىگویند: پروردگارا! این جهان را بیهوده نیافریدهاى، تو پاک و منزهى، ما را از آتش رهایى بخش.
کسى که همواره در یاد خداوند است، فکر بد در سر نمىپرورد و تحت تاثیر وسوسههاى شیطانى و تلقینهاى خائنانه قرار نمىگیرد، او در پرتو ذکر خداوند، ضمیرى روشن و بصیرتى واقعبین دارد، هرگز صراط مستقیم الهى را در شئون مختلف زندگى ترک نمىگوید.
عن على علیهالسلام قال: دوام الذکر ینیر القلب و الفکر.
على (ع) فرمود: بر اثر ذکر دائمى خداوند، قلب و فکر نورانى و روشن مىشود.
حضرت زینالعابدین علیهالسلام در قطعهى دعاى مورد بحث امروز، پس از درخواست صلوات بر حضرت محمد و آلش، به پیشگاه
الهى عرض مىکند:
و نبهنى لذکرک فى اوقات الغفله.
بار الها! در مواقع غفلت به من آگاهى و بیداردلى عطا فرما که همواره دلم در یاد تو باشد.
حضرت على بن الحسین علیهماالسلام ضمن سخنان خویش حضرت بارى تعالى را از پارهاى صفات تنزیه مىنماید.من جمله در دعاى روز فطر و جمعه عرض مىکند:
لم تکن اناتک عجزا، و لا امهالک و هنا، و لا امساکک غفله.
بار الها! مکث و درنگ نمودن تو بر اثر عجز نیست، مهلت دادنت ناشى از سستى و وهن نیست، خوددارى و امساکت معلول غفلت نیست، زیرا خداوند از این صفات و همانند اینها منزه است.
اما بشر، مخلوق حضرت بارى تعالى است و از عوامل گوناگون طبیعى و اجتماعى متاثر مىشود.امام سجاد (ع) مىخواهد به پیشگاه الهى عرض کند: بار الها! من خواهان دوام ذکر تو هستم، علاقهمندم همواره دلم به یاد تو مشغول باشد، ممکن است در مواقعى پارهاى از حوادث و رویدادها چند لحظه در ضمیرم اثر بگذارد و از ذکر تو غافلم نماید.بار الها! بر من منت بگذار و در آن اوقات به یاد خودت متوجهم فرما تا هرگز دلم از یاد تو فارغ نگردد و پیوسته از افتخار ذکرت برخوردار باشم.