شرح دعای مکارم الاخلاق(164 )
حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در جملهى دوم دعاى مورد بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مىکند:
و ورعا فى اجمال.
بار الها! به من ورعى روزى فرما که از حد اعتدال تجاوز ننماید.
«ورع» در لغت به معناى کف نفس از محرمات و گناهان است و دربارهى مقایسهى آن با «تقوى» احتمالاتى داده شده است. بعضى گفتهاند معناى «ورع» و «تقوى» یکى است، و بعضى از نظر ترک شبهات، بین «ورع» و «تقوى» تفاوت قائلاند و در اینجا عبارت کوتاهى از کتاب اقربالموارد ذکر مىشود.
ورع الرجل جانب الاثم و کف عن المعاصى و الشبهات. الورع محرکه التقوى.
گرایش مرد به «ورع»، عبارت از اجتناب از گناه و خوددارى از معاصى و شبهات است و «ورع» به معناى تقوى است.
ورع افراد باایمان در پیشگاه بارى تعالى ارزشى بسیار بزرگ دارد و به موجب حدیثى که آمده، خداوند آنان را در بهشت اختصاصى جاى مىدهد.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: فیما ناجى الله عز و جل به موسى علیهالسلام: یا موسى: ما تقرب الى المتقربون بمثل الورع عن محارمى فانى ابیحهم جنات عدن لا اشرک معهم احدا.
امام صادق (ع) فرمود: از جملهى مناجاتهاى خداوند با حضرت موسى بن عمران این بود که فرمود: اى موسى! هیچ عامل قربى همانند ورع از گناه، بندگانم را به من نزدیک نمىکند، من در مقابل ورع بهشت عدن را پاداش آنان قرار مىدهم، بهشتى که مختص این گروه است و دگران در این پاداش شریک آنان نیستند.
سعادت و رستگارى افراد باایمان وابسته به دو اصل اساسى است: یکى اتیان حسنات و آن دیگر ترک سیئات. اگر سئوال شود: نقش این دو در فلاح و رستگارى انسانها یکسان است یا متفاوت؟ در پاسخ باید گفت: ترک سیئات و اجتناب از گناهان در تامین سعادت آدمى نقش موثرترى دارد و این مطلب از محتواى روایات اولیاى اسلام بخوبى استفاده مىشود.
عن على علیهالسلام قال: اجتناب السیئات اولى من اکتساب الحسنات.
على (ع) فرمود: براى نیل به کمال انسانى و سعادت واقعى، پرهیز از گناهان نسبت به کسب حسنات در اولویت و برترى قرار دارد. گناهان و اعمال غیرمشروع، مطبوع طبع هوى و شهوات است. کسى که مىخواهد داراى ورع و تقوى باشد و از گناه و ناپاکى مصون بماند، لازم است با هواى نفس بجنگد، شهوت را مهار نماید و تمنیات غیرمشروعش را سرکوب کند. خلاصه، به فرمودهى رسول اکرم (ص)، خویشتن را مهیاى جهاد اکبر نماید و این کارى است بس مشکل و عبادتى است بسیار سنگین.
عن ابیجعفر علیهالسلام قال: ان اشد العباده الورع.
امام باقر (ع) فرمود: سختترین عبادات، ورع و خوددارى از
گناه است.
على (ع) در یکى از خطبهها، حدیثى از رسول اکرم (ص) نقل نموده، سپس ذیل حدیث نبوى، خود بیاناتى ایراد فرموده که سختى عبادت ورع را تبیین مىنماید.
کان رسولالله صلى الله علیه و آله یقول: ان الجنه حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات. و اعلموا انه ما من طاعه الله شىء الا یاتى فى کره و ما من معصیه الله شىء الا یاتى فى شهوه فرحم الله امرء نزع عن شهوته و قمع هوى نفسه.
رسول اکرم (ص) مىفرمود: بهشت را کارهایى احاطه نموده که مورد رغبت و میل مردم نیست. امام دوزخ محفوف به شهوات و کارهاى مطبوع هواى نفس است. آنگاه على (ع) مردم را مخاطب ساخت و فرمود: بدانید هیچ طاعتى نیست مگر آنکه از روى کراهت و بىمیلى انجام مىگردد و هیچ معصیتى نیست مگر آنکه از روى شهوت و لذت واقع مىشود، پس خداوند آن بنده را مشمول رحمت خود قرار دهد که از شهوات ناروا دل برگیرد و آن را واپس زند، هواى نفس را از کرسى حاکمیت به زیر آورد و از اطاعتش سرپیچى نماید. افرادى که علاقهمند به کف نفس و خویشتندارى هستند و مىخواهند به مقام رفیع ورع و تقوى نایل شوند، باید خود را بسازند و با تمرینهاى مفید، این ملکهى گرانقدر را در نفس خویش به وجود آورند و روزه گرفتن یکى از عوامل بسیار موثر براى نیل به این هدف عالى است. خداوند روزه را نه فقط بر مسلمین واجب نموده، بلکه در قرآن شریف خاطرنشان گردیده که پیروان انبیاء گذشته نیز به اداى این فریضه موظف بودهاند.
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من
قبلکم لعلکم تتقون.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! روزه گرفتن به قضاى الهى بر عهدهى شما نوشته شده، همانطور که این فریضهى دینى براى امم پیش از شما نوشته شده بود.
روزه و تقوى چیزى جز کف نفس و امساک از محرمات الهى نیست. روزهدار در ایام ماه رمضان با اراده و اختیار خود به منظور اطاعت امر الهى از خوردن و نوشیدن و عمل جنسى و دیگر مفطرات که خواستهى هواى نفس و شهوات است، امساک مىنماید و روزه را با گرسنگى و تشنگى به پایان مىبرد. ماه رمضان ایام کف نفس و اوقات ورع و تقوى است. رسول اکرم (ص) در یکى از خطبهها آمدن ماه رمضان را بشارت داد و دربارهى وظایف مردم در آن ماه، مبسوطا سخن گفت.
قال امیرالمومنین علیهالسلام: فقلت یا رسولالله! ما افضل الاعمال فى هذا الشره؟ فقال: یا اباالحسن! افضل الاعمال فى هذا الشهر الورع عن محارم الله عز و جل.
على (ع) فرمود: بین سخنان آن حضرت به پا خاستم و گفتم: اى رسول معظم! در این ماه چه عملى برتر از تمام اعمال است؟ فرمود: افضل اعمال در این ماه، کف و امساک از محرمات و گناهان است.
شاید در نظر بعضى، بهترین عمل در ماه رمضان خواندن قرآن، افطار دادن به مسلمانان روزهدار، صلهىرحم نمودن، و از این قبیل باشد، ولى رسول اکرم (ص) فرمود: بهترین عمل، اجتناب از گناه است، یعنى ماه رمضان ماه امساک است نه فقط مردم از مفطرات امساک
نمایند بلکه بهترین عمل آن است که تمام اعضاى بدن از چشم و گوش و زبان و دست و پا از گناه امساک داشته باشند. اگر ورزشکارى براى تقویت جسم، یک ماه متوالى تمرین نماید، قطعا پس از گذشت یک ماه، بر نیروى اعصاب و عضلاتش افزوده مىشود و بالنسبه قوى مىگردد. کسى که به امر الهى یک ماه متوالى روزه مىگیرد و با اراده و عمد، هواى نفس و شهوات خویش را واپس مىزند و از مفطرات امساک مىنماید، قطعا ارادهاش در کف نفس تقویت مىشود و اگر خواسته باشد مىتواند در تمام ایام سال از نیرویى که در ماه رمضان به دست آورده استفاده کند، به تمنیات غیرمشروع خویش پاسخ منفى دهد، و در راه ورع و تقوى پیشروى نماید. متاسفانه بیشتر مردم از تملک نفسى که بر اثر روزهى ماه رمضان به دست مىآورند، براى تقواى یازده ماه دیگر استفاده نمىکنند و عملا آن را نقض مىنمایند. از این رو، قرآن شریف در آیهى مذکور پس از اعلام وجوب روزه فرموده است:
لعلکم تتقون.
روزه بگیرید، شاید با این عمل مقدس به تقوى نایل شوید، یعنى اگر تصمیم ترک گناه را ادامه دهید، متقى و با ورع خواهید بود و اگر تصمیم خویش را نقض نمودید، از ورع و تقواى جامع بهره و نصیبى نخواهید داشت. اولیاى گرامى اسلام دربارهى اهمیت ورع، سخن بسیار گفته و پیروان خویش را به اهمیت آن متوجه نمودهاند.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: اتقو الله و صونوا دینکم بالورع.
امام صادق (ع) فرمود: راه تقوى در پیش گیرید و دین خود را
با ورع و پرهیز از گناه محافظت نمایید.
امام (ع) در این روایت اعلام خطر نموده و مىخواهد بفرماید اگر در گناه لاابالى و بیباک شدید، نه تنها به پلیدى و پستى مىگرایید، بلکه دینتان نیز در معرض زوال قرار مىگیرد و این مطلب در قرآن شریف نیز خاطرنشان گردیده است .
ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوءآى ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزءون.
عاقبت کار بدعملان و اهل معصیت این است که آیات الهى را تکذیب مىکنند و آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار مىدهند.
مسلمان گناهکار نه تنها به دین خود آسیب مىرساند، بلکه موجب بدنامى اولیاى معصوم و منزه اسلام مىگردد و زبان دشمنان را به بدگویى مىگشاید.
قال ابوالصباح الکنانى لابیعبدالله علیهالسلام: ما نلقى من الناس فیک. فقال ابوعبدالله علیهالسلام: و ما الذى تلقى من الناس فى؟ فقال: لا یزال یکون بیننا و بین الرجل الکلام فیقول جعفرى خبیث. فقال: یعیرکم الناس بى؟ فقال له ابوالصباح، نعم. قال: فقال ما اقل و الله من یتبع جعفرا منکم. انما اصحابى من اشتد ورعه و عمل لخالقه و رجا ثوابه. فهولاء اصحابى.
ابوالصباح کنانى به امام صادق (ع) عرض کرد: ما از مردم بر اثر وابستگى به شما چه چیزها مىبینیم. امام (ع) فرمود: در مورد من از مردم چه مىبینى؟ گفت: بین ما و دگرى سخن رد و بدل مىشود، به ما مىگوید: جعفرى خبیث. امام (ع) فرمود: مردم شما را به واسطهى من
سرزنش مىکنند؟ عرض کرد: بلى. فرمود: به خدا قسم چقدر کم است از شما آن کس که تابع واقعى جعفر باشد. صحابى من کسى است که داراى ورع شدید است، براى آفریدگار عمل مىکند و به اجر او امیدوار است، این گروه اصحاب من هستند.
مدعى اسلام بودن، از تشیع سخن گفتن، انواع گناهان را مرتکب شدن، براى ائمهى طاهرین علیهمالسلام بسیار سنگین و گران است و موجب مىشود که دشمنان به اولیاى دین اسائهى ادب کنند و دربارهى آنان سخنانى ناروا بگویند. «ورع» همانند «تقوى» مراتب و درجاتى دارد. تحقق ورع به این است که آدمى از گناهان اجتناب نماید و دامن خویشتن را از معصیت منزه دارد.
عن حفص بن غیاث قال سالت اباعبدالله علیهالسلام عن الورع من الناس. فقال: الذى یتورع عن محارم الله عز و جل.
حفص بن غیاث مىگوید: از امام صادق (ع) سئوال کردم: چه کسى بین مردم داراى ورع است؟ فرمود: شخصى که از گناهان و محرمات اجتناب مىنماید.
اما ورع بىمانند و بلندپایه را کسى واجد است که نه تنها از محرمات قطعى و گناهان واضح پرهیز مىکند، بلکه از امور مشتبه نیز اجتناب مىنماید که مبادا به گناه آلوده شود و این مدلول کلام مولىالموحدین على علیهالسلام است.
لا ورع کالوقوف عند الشبهه.
مىفرماید: هیچ ورعى از نظر رفعت مانند توقف در امور مشتبه نیست.
وقفهى افراد متقى و با ورع در مورد شبهه، حاکى از این است که آنان به منهیات حضرت بارى تعالى توجه بسیار دارند و در مقام بندگى و اطاعت نه تنها پیرامون حرامهاى بین و گناهان واضح نمىگردند، بلکه از شبهات نیز اجتناب مىکنند که مبادا دچار حرام شوند. ولى این انسانهاى بزرگوار و منزه باید همواره مراقب باشند که در پرهیز از شبهات دچار افراط نشوند و از حد اعتدال تجاوز ننمایند، چه زیادهروى در این کار ممکن است آنان را به بیمارى وسواس مبتلا کند و در زندگى خود و کسانى که با آنان معاشرند ایجاد بىنظمى و اختلال نماید و اسلام هرگز این زیادهروى غیرعقلانى را اجازه نمىدهد. امام سجاد (ع) در جملهى دوم دعاى مورد بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مىکند:
و ورعا فى اجمال.
بار الها! مرا از ورع و کف نفسى معتدل و دور از زیادهروى و افراط برخوردار فرما.
کلمهى «اجمال» در عبارت دعاى امام (ع) همان است که در مورد طلب روزى به کار برده شده است.
فى الحدیث: اجملوا فى الطلب اى لا یکون کدکم فیه کدا فاحشا.
در حدیث آمده که براى طلب روزى میانهرو و معتدل باشید، یعنى سعى شما در کسب معاش به افراط و زیادهروى نگراید.
حدیث شریفى از حضرت مولىالموحدین امیرالمومنین (ع) رسیده است که بحث امروز در مورد «ورع» و توقف در «شبهات» با
این حدیث پایان مىیابد.
لاتسترشد الى الحزم بغیر دلیل العقل. فتخطئى منهاج الراى، فان افضل العقل معرفه الحق بنفسه.
على (ع) فرموده: از غیر دلیل عقلى براى حزم و احتیاط راهنمایى نخواهید، چه آنکه اگر از غیر دلیل عقلى هدایت طلب نمودید، سرانجام براى تشخیص راى صحیح و صائب به خطا خواهید رفت.
بىگمان عقل افضل و برتر آن است که خود بنفسه حق را بشناسد و آن را از باطل تمیز دهد، پس بهترین و مطمئنترین راه براى شناخت ورع کامل و احتیاط صحیح استفاده از دلیل عقلى است.