تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام(1)
معرفی مؤلف شامل:
.1 هویت فرد
.2 طبقه
.3 حوادث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی عصر نویسنده
.4 شخصیت علمی
.5گفته های دانشمندان پس از او
1-هویت فرد:دو مطلب در مورد مولف می توان گفت.
1- راویان (ابو یعقوب، یوسف بن محمد بن زیاد و ابو الحسن، على بن محمد بن سیار )خود مولف باشند که برخی از بخشها را از امام نقل کرده اند .البته این دو راوی در نزد شرح حال نویسان شیعی مجهول الحال می باشند .
2- راویان یاد شده فقط روایت کننده این تفسیر باشند و فردی غیر از این دو , کتاب را تالیف کرده باشد که هویتش معلوم نیست.
.2 طبقه: راویان اولیه کتاب،( ابو یعقوب، یوسف بن محمد بن زیاد و ابو الحسن، على بن محمد بن سیار )از امام عسگری علیه السلام درطبقه مشایخ مشایخ شیخ صدوق قرار دارند(دو طبقه قبل از شیخ صدوق). راوی از این دو نفر محمد بن قاسم خطیب استر آبادی بوده است.
.3 حوادث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی عصر نویسنده:این راویان یا همان مولفان هم عصر امام عسگری (ع) بوده اندپس با حوادث دوران ایشان مشترکند(که در این مختصر , مجال نقل آنها نیست ) . البته واقعه ای که برای این دو تن پیش آمد و منجر به درک محضر امام شدند در بخش انگیزه تالیف آمده است .
.4 شخصیت علمی: توان علمی این افراد به دلیل ناشناخته بودنشان , معلوم نیست . البته با فرض مولف بودن این دو و نه نقل آن از امام یا فرد دیگر , می توان گفت خود کتاب میزان دانش آنها را بیان می کند .
.5 گفته دانشمندان پس از او: چون آنها را مجهول الحال می دانسته اند چیزی به طور صریح در باره آنها نیامده است .
معرفی کتاب شامل:
.1 نام کتاب
.2 موضوع کتاب
.3 انگیزه و تاریخ نگارش
.4 اهمیت و اعتبار کتاب
.5طریق? وصول
.6 نسخه های خطی
.7 سبک شناسی( مهم
.8 بررسی محتوایی
.9 تلاشهای پیرامونی
.1 نام کتاب: تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام. کتاب مشهور به «التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیهالسلام» نیز مىباشد.
.2 موضوع کتاب: این کتاب در براه تفسیر قرآن کریم به صورت ترتیبی است که فقط سوره های حمد وبقره در آن تفسیر شده اند و در آن از اقوال ائمه دیگر به نقل از امام حسن عسکری استفاده شده است . متن کتاب منسوب به امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکرى علیهالسلام است که آن را براى دو نفر از یارانشان املا فرمودهاند .
بر اساس متن این کتاب , امام عسکری علیهالسلام روایاتى را از اجداد طاهرینش در تفسیر و توضیح و شأن نزول آیات و روایاتى را در مقام و منزلت اهل بیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم آورده است.
بنابر نقل ابن شهر آشوب، این تفسیر شامل تمام قرآن در صد و بیست جلد بوده که همین مقدار آن به دست ما رسیده است.
.3 انگیزه نگارش: ابو یعقوب، یوسف بن محمد بن زیاد و ابو الحسن، على بن محمد بن سیار نقل مىکنند: «در زمان حسن بن زید علوى ملقب به «الداعی إلى الحق»، یکى از امامان زیدیه حاکم استرآباد بود و از سوی او جان و مال شیعیان امامی مورد تهدید قرار گرفت و ما نیز به همراه خانواده از آنجا فرار کردیم و به سامرا نزد امام حسن عسکرى علیهالسلام شتافتیم. امام علیهالسلام بعد از خیر مقدم فرمودند:«به شهرتان باز گردید که خداوند اوضاع و احوال را به نفع شما تغییر خواهد داد و این دو جوان را نزد من باقى گذارید تا به آنها علم بیاموزم.»خانواده ما نیز باز گشتند و از آنجا نامه نوشتند که اوضاع دگرگون شده است و حسن بن زید توبه کرده است و مال و جان ما در امان است. امام حسن عسکرى علیهالسلام نیز به شکرانه آن این تفسیر را براى ما املا فرمودند.
ما در طول هفت سال که در خدمت آن حضرت بودیم هر روز خدمت ایشان مىرفتیم و بخشى از این تفسیر را مىنوشتیم.
بر این اساس این ادعا , انگیزه نگارش چیزی جز خواسته امام برای تبیین یک تفسیر ماثور برای شیعیان نیست و نگارندگان این اثر به درخواست امام این کار را کرده اند .
.تاریخ نگارش: تفسیر منسوب به امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکرىاز جمله کتب تفسیری است که در زمره تفاسیر مأثور بر جای مانده از قرن سوم به شمار میرود.
.4 اهمیت و اعتبار کتاب: برخى از علما اعتبار این تفسیر را از نظر سند و دلالت مخدوش دانستهاند.از نظر سند راوى این تفسیر محمد بن قاسم است و او به وسیله ابن غضائرى تضعیف شده است و یوسف بن محمد و على بن محمد نیز هر دو مجهول هستند و در کتب رجالى نامى از آنها برده نشده است.
از نظر دلالت هم این تفسیر شامل یک سرى معجزات غیر قابل قبول است که در منابع روایى دیگر ما هیچ اثرى از آنها نیست و همچنین یک سرى وقایع خلاف تاریخ، در آن مىباشد.
در مقابل، برخى دیگر از علما اعتبار آن را تایید مىکنند و در پاسخ مىگویند: تضعیفات ابن غضائرى معتبر نیست و در وثاقت روات این تفسیر اعتماد شیخ صدوق و ترحم گفتن بر آنها و نقل احادیث آنها در کتب معتبر خود مانند من لا یحضره الفقیه و توحید و عیون و اکمال و امالى و علل و معانى الاخبار کفایت مىکند.از نظر دلالت نیز گفتهاند شمول یک سرى روایات غیر قابل قبول یا ضعیف دلیل بر ردّ اصل کتاب نمىشود، همچنان که در کتاب کافى نیز احادیث ضعیف وجود دارد.
مخالفان اعتبار
از جمله علمایى که اعتبار این تفسیر را قبول ندارند مىتوان به: ابن غضائرى، علامه حلى، تفرشى(صاحب نقد الرجال)، محقق داماد، محقق شوشترى استرآبادى (صاحب منهج المقال)، اردبیلى (صاحب جامع الروات)، قهپایى (صاحب مجمع الرجال)، شیخ محمد جواد بلاغى، ابو الحسن شعرانى، آیت الله خویى و سید محمد هاشم خوانسارى اشاره نمود.
اعتماد گنندگان
در مقابل گروه سابق علما و بزرگانى نیز این تفسیر را معتبر مىدانند. بزرگانى چون شیخ صدوق، شیخ طبرسى، قطب راوندى، ابن شهرآشوب، شیخ على کرکى، شهید ثانى، مجلسى اول و دوم، شیخ حر عاملى، فیض کاشانى، حسن بن سلیمان حلى (شاگرد شهید اول)، سید نعمت الله جزائرى، وحید بهبهانى، شیخ انصارى، سید عبد الله شُبَّر، آیت الله بروجردى، شیخ آقا بزرگ صاحب الذریعه و محدث نورى. این بزرگان از جمله کسانى هستند که بر اعتبار این تفسیر صحه گذاردهاند.
.5 طریق? وصول: راویان اولیه کتاب،( ابو یعقوب، یوسف بن محمد بن زیاد و ابو الحسن، على بن محمد بن سیار )از امام عسگری علیه السلام درطبقه مشایخ مشایخ شیخ صدوق قرار دارند(دو طبقه قبل از شیخ صدوق). راوی از این دو نفر محمد بن قاسم خطیب استر آبادی بوده است.و شیخ صدوق در در کتب معتبر خود مانند من لا یحضره الفقیه و توحید و عیون و اکمال و امالى و علل و معانى الاخبار نقل حدیث کرده است.
.6 نسخه های خطی:
1 - نسخهاى در کتابخانه حضرت آیت الله نجفى مرعشى که تاریخ نگارش آن 886 هجرى است و به خط بابا حاجى بن سعد الدین حاجى مىباشد.
2 - نسخهاى در کتابخانه دانشگاه تهران که تاریخ نگارش آن 880 هجرى و به خط على بن شرف الدین بن على کیاء حسینى رکابى است.
3 - نسخهاى در کتابخانه آستان قدس رضوى که تاریخ نگارش آن 992 هجرى است و به خط جعفر بن محمد بن على بن حسن مىباشد.
4- نسخهاى خطی کتابخانه سید طیب مفتی (از نوادگان سید نعمت الله جزایری)به تاریخ 1252ه.ق
5- نسخهاى در کتابخانه حضرت آیت الله سید مصطفی خوانساری، به تاریخ 10902ه.ق