شرح دعای مکارم الاخلاق(178 )
از چند حدیثى که معروض افتاد، این نتیجه به دست آمد که رهبانیت براى مرد و زن مسلمان، به هر صورت که باشد، ناروا و ممنوع است. اسلام اجازه نمىدهد که مسلمانان به نام ترک دنیا، همسر و فرزندان خویش را ترک گویند، خوردن غذاهاى پاک و طیب را بر خود تحریم کنند، از انتخاب همسر قانونى و آمیزش جنسى خوددارى نمایند. خلاصه، مسلمان حق ندارد به نام تعالى معنوى و احیاى شان انسانى، دنیاى خویش را نادیده انگارد، غرایز و تمایلات طبیعى را که ودایع الهى است در نهاد خود واپس زند، بلکه باید دنیا و دین، ماده و معنى، و حیوانیت و انسانیت را به موازات هم مورد توجه قرار دهد و هر یک را در جاى خود اقناع نماید. بموقع است این نکته تذکر داده شود، همانطور که مسلمان موظف است در دار تکلیف جمع بین دنیا و آخرت نماید و هیچ یک را براى دیگرى ترک نگوید، همچنین باید موازنه و تعادل را در اعمال دینى و دنیوى رعایت کند و متوجه باشد که دربارهى هیچ یک از امور مربوط به آن دو، زیادهروى و افراط ننماید و در این باره نیز روایاتى از اولیاى گرامى اسلام رسیده که در اینجا پارهاى از آنها ذکر مىشود.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: قال رسولالله صلى الله علیه و آله، یا على! ان هذا الدین متین فاوغل فیه برفق و لا تبغض الى نفسک
عباده ربک، فان المنبت (یعنى المفرط) لا ظهرا ابقى و لا ارضا قطع. فاعمل عمل من یرجو ان یموت هرما و احذر حذر من یتخوف ان یموت غدا.
امام صادق (ع) حدیث نمود که رسول اکرم (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمود: اى على! دین مقدس اسلام محکم و متین است، با رفق و مدارا در آن حرکت کن و به گونهاى عمل منما که نفس خود را دشمن عبادت پروردگارت بنمایى. مسافرى که در پیمودن راه افراط نموده، نه براى مرکب توانى باقى گذارده و نه راهى را طى کرده است. در دین عمل کن مانند کسى که امیدوار است در پیرى بمیرد، یعنى وقت زیاد دارد، و برحذر باش مانند کسى که خائف است فردا بمیرد، یعنى جز فرصتى کوتاه در اختیار ندارد.
عن ابىبصیر عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: مر بى ابى و انا بالطواف و انا حدث و قد اجتهدت فى العباده. فرآنى و انا اتصاب عرقا. فقال لى: یا جعفر! یا بنى! ان الله اذا احب عبدا ادخله الجنه و رضى عنه بالیسیر.
ابىبصیر از امام صادق (ع) حدیث نموده که فرمود: پدرم در طواف بر من گذر کرد. من جوان بودم و در عبادت مجاهدهى بسیار مىکردم. مرا دید در حالى که عرق مىریختم. به من فرمود: فرزند! خداوند وقتى بندهاى را دوست داشته باشد، او را به بهشت مىبرد و از عبادت کم و محدود او راضى مىشود.
روایات بسیارى از اولیاى گرامى اسلام رسیده است که در آنها به مسلمانان توصیه شده در عبادات زیادهروى و افراط ننمایند و
اعمال دینى را به طور معتدل انجام دهند و در اینجا به دو روایتى که مذکور افتاد، اکتفا مىشود.
دربارهى امور مربوط به دنیا و شئون مختلف مادى نیز اخبارى از اولیاى دین رسیده که مسلمانان را به اعتدال و میانهروى خوانده و مراتب کراهت و ناخشنودى خویش را در توسعههاى غیرضرورى و تجملگرایى نسبت به امور مختلف زندگى، ابراز نمودهاند و براى مزید آگاهى شنوندگان، در اینجا بعضى از آن روایات به عرض مىرسد: على (ع) در بصره براى عیادت علاء بن زیاد حارثى که از اصحابش بود، به منزل او رفت. وقتى چشمش به وسعت خانهى وى افتاد، فرمود:
ما کنت تصنع بسعه هذه الدار فى الدنیا و انت الیها فى الاخره کنت احوج و بلى ان شئت بلغت بها الاخره تقرى فیها الضیف و تصل فیها الرحم و تطلع منها الحقوق مطالعها فاذا انت قد بلغت بها الاخره.
فرمود: تو در دنیا به این خانهى وسیع چه نیازى دارى با آنکه در آخرت نیازت بیشتر است. سپس فرمود: بلى اگر بخواهى از راه این خانهى وسیع به آخرت برسى، باید مهمان دعوت کنى و از دعوت شدگان در اینجا پذیرایى نمایى، صلهىرحم کنى و ارحام خود را به این منزل بخوانى یا این منزل دیدگاهى باشد براى اظهار حق و از این راه حقوق صاحبان حق را آشکار نمایى، تو در این صورت با داشتن این خانهى وسیع به آخرت دست یافتهاى.
احساس برترى و تفوق بر اثر افزایش مال، کثرت اولاد، وسعت منزل، ساختمان مجلل، اثاث البیت گرانقیمت، تجمل در لباس و مرکب و دیگر امورى از این قبیل، مىتواند در ضمیر افراد کوتهنظر و
ضعیفالنفس اثر نامطلوب بگذارد، معنویاتشان را تضعیف کند، و رفته رفته یاد خداوند را از صفحهى خاطرشان بزداید. قرآن شریف در این باره با اهل ایمان سخن گفته، آنان را از این خطر برحذر فرموده است:
یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! متوجه باشید که علاقهى به مال و اولاد، شما را از یاد بارى تعالى غافل نکند و کسانى که چنین کنند و موجبات غفلت خود را فراهم آورند، زیانکارند.
در مقابل این افراد ضعیفالنفس که افزایش سرمایههاى دنیوى را براى خود معیار برترى و تفوق مىپندارند، افراد بزرگوارى یافت مىشوند که هرگز ارزش شخصیت خود را با امور مادى نمىسنجند.
قیل للامام الباقر علیهالسلام: من اعظم الناس قدرا؟ قال علیهالسلام: من لم یر الدنیا لنفسه قدرا.
از امام باقر (ع) سئوال شد: قدر و منزلت کدام انسان برتر و بالاتر از همهى مردم است؟ فرمود: کسى که دنیا را براى خود مایهى قدر و منزلت نبیند.
گاهى زیادهروى و افراط در امور دنیوى نه فقط به توازن مادى و معنوى انسان آسیب مىرساند، بلکه ممکن است در مواقعى موجب ایذاء دگران گردد و مایهى رنج و ناراحتى برادران دینى شود و نمونهاى از این عمل در حدیث آمده است. رسول اکرم (ص) عذاب قیامت کسى را بیان نمود که در دنیا بنایى را به منظور ریا و شهرت پایهگذارى
مىکند.
قیل یا رسولالله! کیف یبنى ریاء و سمعه؟ قال: یبنى فضلا على ما یکفیه استطاله منه على جیرانه و مباهاه لاخوانه.
عرض شد: یا رسولالله! چگونه بناى ریا و سمعه مىسازد؟ فرمود: ساختمان مرتفعى را بنیان مىنهد که بیش از حد احتیاج و زاید از کفاف اوست و این ساختمان مرتفع به همسایگان زیان مىرساند و آنان را از نور آفتاب محروم مىکند. بعلاوه مىخواهد با این عمل به برادران دینى خود فخرفروشى نماید.
نتیجهى مجموع بحث آن شد که بشر داراى دو بعد است: یکى بعد حیوانى و آن دیگر بعد انسانى. پیروى از کتاب خلقت و نظام آفرینش ایجاب مىکند که آدمى برنامهى زندگى را به گونهاى تنظیم کند که عملا هر دو بعد مورد توجهش باشد، نه به رهبانیت گرایش یابد که بعد حیوانیش پایمال گردد، نه تمام سعى و جدیتش را صرف دنیا نماید و از انسان بودن خود غافل شود، و این برنامهى دین فطرى اسلام و خط مشى مسلمانان راستین است.
عن النبى صلى الله علیه و آله: اعظم الناس هما المومن، یهتم بامر دنیاه و امر آخرته.
رسول اکرم (ص) فرمود: بلند همتترین مردم، افراد باایماناند که سعى و کوشش خود را در امر دنیا و آخرت به کار مىبرند و براى هر دو فعالیت مىنمایند.
این گروهاند که حق دارند در مقام دعا به پیشگاه بارى تعالى عرض کنند:
ربنا آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه.
پروردگارا در دنیا به ما حسنات و نیکىها را اعطا نما و در آخرت نیز ما را از اعطاى حسنات آن عالم برخوردار فرما.
عن ابیعبدالله علیهالسلام فى قوله عز و جل: «ربنا آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه» قال: رضوان الله و الجنه فى الاخره و السعه فى الرزق و المعاش و حسن الخلق فى الدنیا.
امام صادق (ع) در تبیین این آیه فرموده است: رضوان خداوند و بهشت خلد در آخرت است و گشایش رزق، توسعهى معاش، و حسن خلق در دنیاست.
بزرگترین حسنه در عالم آخرت، رضوان بارى تعالى و راه یافتن به جنت خلد است و این حسنه نصیب کسانى مىشود که در دنیا براى آخرت کار مىکنند، از اوامر بارى تعالى اطاعت مىنمایند، و از منهیاتش اجتناب مىورزند. از جملهى حسنات بزرگ دنیا، توسعهى معاش و حسن خلق است که در کلام امام (ع) آمده و این دو حسنه نیز در دنیا نصیب کسانى مىشود که براى کسب روزى فعالیت دارند، عملا وظیفهى خود را انجام مىدهند و سر بار مردم نیستند و در تخلق به اخلاق خوب، مجاهده مىنمایند و خویشتن را به سجایاى انسانى عادت مىدهند و با مردم بخوبى معاشرت مىکنند و براى نیل به سایر حسنات دنیا آنطور که باید و شاید فعالیت دارند.
حضرت على بن الحسین علیهماالسلام دعاى شریف «مکارمالاخلاق» را با آیهاى از قرآن شریف که محتواى آن بهترین و عالىترین درخواست سعادت است، پایان داده و عرض مىکند:
و آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه.
پروردگارا به ما در دنیا حسنه و نیکى عطا فرما و در آخرت نیز از نیکى و حسنه برخوردارمان نما.
امام سجاد (ع) یکى از شایستهترین انسانهایى است که طبق دستور بارى تعالى متوجه دنیا و آخرت خویش بود و براى هر دو سعى و کوشش مىنمود و عملا قدم برمىداشت. چنین انسانى مطیع و فرمانبرى از اوامر الهى حق دارد بگوید:
آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه.
در قرآن شریف خواستهى مسلمانان وظیفهشناس و آگاه که دربارهى خود دعاى جمعى دارند، حاوى سه مطلب است: اول، حسنهى دنیا، دوم، حسنهى آخرت، سوم، مصونیت از آتش دوزخ. امام (ع) جملهى اول و جملهى دوم را همانطور که در قرآن کریم آمده، براى عموم برادران دینى خود درخواست نموده و در کلام خود آورده است. اما جملهى سوم را که مصونیت از آتش دوزخ است فقط براى خود درخواست نموده و به جاى آنکه بگوید:
و قنا عذاب النار.
پروردگارا ما را از آتش دوزخ مصون و محفوظ بدار.
عرض مىکند:
و قنى برحمتک عذاب النار.
بار الها! مرا به رحمت خودت از عذاب آتش مصون بدار.
مصونیت از عذاب را براى خود تقاضا کرده تا کسانى از گفتهى حضرت برداشت غیرصحیح ننمایند و نگویند که امام، مسلمانان را شایستهى عذاب دوزخ دانسته و براى نجات آنان دعا مىکند. ناگفته نماند که امام (ع) کلمهى «رحمت» را در جملهى سوم دعا علاوه نموده و
به پیشگاه الهى عرض مىکند:
و قنى برحمتک عذاب النار.
مرا به رحمت خود از عذاب آتش مصون دار.
براى آنکه استمداد امام (ع) همواره از رحمت الهى است و بعلاوه با این عبارت به پیروان خود مىفهماند که رهایى از عذاب دوزخ تنها با فضل و رحمت خداوند میسر است.
سخنرانیهایى که در جلسات متعدد راجع به شرح و تفسیر دعاى شریف «مکارمالاخلاق» از صحیفهى سجادیه ایراد گردید، ضبط شده بود. به فضل حضرت بارى تعالى از نوار پیاده شد و پس از اصلاحات و تغییرات لازم و افزودن بعضى از آیات و روایات، در هشتاد و نه فصل براى سه مجلد کتاب تنظیم گردید. مجلدات اول و دوم آن که در مجموع حاوى شصت سخنرانى است، به چاپ رسید و در دسترس عموم قرار گرفت و آخرین مقالهى مجلد سوم، روز نهم رجب سال 1412 قمرى مطابق بیست و پنجم دى ماه سال 1370 شمسى تکمیل گردید و براى چاپ آماده شد.
خداوند بزرگ را شکرگزارم که براى انجام این خدمت مقدس توفیق یافتم. و صلى الله على محمد و آله الطاهرین.
((طی 178 قسمت شرح دعای مکارم الاخلاق آقای محمد تقی فلسفی در وبلاگ تنزیل نور آمد . والسلام علیکم و رحمة الله.))