تنزیل نور


ساعت 1:16 عصر چهارشنبه 87/12/7

شرح دعای مکارم الاخلاق(80 )

امام صادق علیه‏السلام ضمن حدیثى در مورد عیوب اخلاقى و گناهان، از قول حضرت مسیح ابن مریم (ع) نقل نموده که فرموده است: 

انما الناس رجلان: مبتلى و معافى. فارحم المبتلى و اشکر الله على العافیه . 

مردم دو گروه‏اند: یا به بیمارى گناه مبتلا هستند یا آنکه در سلامت و عافیت‏اند. مبتلایان به بیمارى گناه را مورد ترحم و دلسوزى قرار دهید و شکرگزار خداوند در عافیت و سلامت خود باشید. 

حضرت مولى‏الموحدین امیرالمومنین على (ع) در یکى از خطبه‏ها در مورد تعییر و سرزنش گناهکاران سخن گفته و ملامت‏کننده را از ابعاد مختلف محدود و محصور نموده است. به نظر مى‏رسد که اگر شنوندگان محترم در این گفته‏ى حکیمانه دقت کامل مبذول دارند هرگز مسئولیت خود را از یاد نمى‏برند و به خویشتن اجازه نمى‏دهند مسلمانى را براى گناهى که مرتکب شده است مورد ملامت و تعییرش قرار دهند. 

و انما ینبغى لاهل العصمه و المصنوع الیهم فى السلامه ان یرحموا اهل الذنوب و المعصیه و یکون الشکر هو الغالب علیهم و الحاجز لهم عنهم فکیف بالعائد الذى عاب اخاه و عیره ببلواه؟ اما ذکر موضع ستر الله علیه من ذنوبه مما هو اعظم من الذنب الذى عابه به و 

کیف یذمه بذنب قد رکب مثله. فان لم یکن رکب ذلک الذنب بعینه فقد عصى الله فى ما سواه مما هو اعظم منه و ایم الله لئن لم یکن عصاه فى الکبیر و عصاه فى الصغیر، لجراته على عیب الناس اکبر. 

بى‏گمان شایسته است براى کسانى که از گناه منزه‏اند یا بر اثر تفضل الهى سالم مانده‏اند گناهکاران را مورد ترحم قرار دهند و شکر خداوند در سلامتشان از گناه، شاغل اغلب اوقاتشان باشد و همان شکرگزارى مانع آن شود که به معصیت گناهکاران بپردازند. چگونه یک فرد مسلمان از برادر خود عیب مى‏گیرد و او را در گناهش تعییر و ملامت مى‏نماید؟ آیا به یاد نمى‏آورد گناهانى را که خودش مرتکب شده و خداوند آنها را مستور داشته از گناه شخصى که مورد عیب‏گیریش قرار گرفته بزرگتر بوده است. چگونه مذمت مى‏کند او را در گناههایى که خودش آن را مرتکب شده است و اگر آن گناه را به عینه انجام نداده به گناه بزرگترى دست زده است. قسم به خدا اگر به معاصى کبیره آلوده نشده و معاصى صغیره داشته جرئت و جسارت او بر عیب‏گیرى از مردم بزرگتر از هر گناه کبیره‏اى است که آدمى انجام مى‏دهد. 

اگر مسلمانى به گناهى آلوده بود اما بعدا توبه نموده و آن را ترک گفته است، سرزنش چنین مسلمانى به مراتب سنگینتر از ملامت کسى است که آن گناه را مرتکب مى‏شود. چنین ملامتى علاوه بر مجازات اخروى زمینه‏ساز رسوایى ملامت‏کننده در دار دنیاست. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: من عیر اخاه بذنب قد تاب منه لم 

یمت حتى یعمله. 

رسول اکرم (ص) فرموده: کسى که برادر خود را سرزنش کند به گناهى که از آن توبه نموده است نمى‏میرد تا خودش آن گناه را مرتکب شود. 

انگیزه‏هاى مختلفى مى‏تواند آدمى را به تعییر دگران وادار نماید و زبان به سرزنش این و آن بگشاید. بعضى از انگیزه‏ها نشانه‏ى سوءنیت و ناپاکدلى است، بعضى از انگیزه‏ها ناشى از عیب اخلاقى و غفلت از خویشتن است، بعضى ناشى از خامى فکر و بى‏مطالعه تلافى نمودن است، و بعضى ناشى از علل دیگر، و چون اولیاى دین در مقام تربیت مردم ضمن سخنان خود پاره‏اى از انگیزه‏ها را خاطرنشان ساخته‏اند در اینجا بعضى از آن روایات ذکر مى‏شود: 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: اقرب ما یکون العبد الى الکفر ان یواخى الرجل الرجل على الدین فیحصى علیه زلاته لیعیره بها یوما ما. 

امام باقر (ع) فرمود: نزدیکترین عمل یک بنده به کفر این است که مردى با مردى به نام دین طرح دوستى بریزد و هدفش این باشد که لغزشهاى او را شماره کند و به ذهن بسپارد براى اینکه روزى او را از راه آن لغزشها مورد سرزنش و ملامت قرار دهد، البته چنین تعییر و ملامتى حاکى از خبث سریره و فکر خائن کسى است که از اول به نام دین براى نیل به این هدف پلید وارد شده و آن مرد را اغفال کرده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: کفى بالمرء عیبا ان یبصر من الناس ما یعمى منه عن نفسه، و ان یعیر الناس بما لا یستطیع ترکه، 

و ان یوذى جلیسه بما لا یعنیه. 

رسول اکرم (ص) فرمود: براى عیب یک انسان کافى است که نقائص و عیوبى را در مردم ببیند که در خودش وجود دارد ولى از دیدن آنها نابیناست، سرزنش کند مردم را به چیزى که خودش مبتلاست و قادر نیست آن را ترک گوید، و اینکه همنشین خود را آزار دهد به سخنانى که بى‏ثمر است و به دانستن آنها نیازى نیست. 

تعییر و ملامت انسانى که خود به نقائص مورد سرزنش گرفتار است عیب اخلاقى تعییرکننده و نشانه‏ى جهل او به عیب خویشتن است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: اذا وقع بینک و بین اخیک هنه فلا تعیره بذنب. 

امام صادق (ع) فرمود: اگر بین تو و برادرت چیزى پیش آمد و رویداد نامطلوبى واقع شد او را به گناهش مورد ملامت قرار مده، یعنى از عمل تلافى‏جویانه‏ى بى‏مطالعه خوددارى کن. 

هر کشورى که قانون بر آن حکومت مى‏کند اگر کسى مرتکب جرم شود باید طبق موازین و مقررات مجازات گردد و به کیفر قانونى برسد. در چنین جامعه‏اى تعییر و ملامت مایه‏ى دشمنى و عداوت، و موجب تجرى مردم در گناه و معصیت است. از این رو اسلام در زمینه‏ى جرایم از کیفر قانونى سخن گفته و اجازه نداده است مجرم مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: اذا زنت خادم احدکم فلیجلدها الحد و لا یعیرها. 

رسول اکرم (ص) فرمود: اگر خدمتگزار یکى از شما زنا داد باید حد 

شرعى بر وى جارى شود نه اینکه مورد ملامت و تعییر قرار گیرد. 

از آنچه معروض افتاد روشن شد که تعییر نمودن و سرزنش کردن مسلمان براى گناهى که مرتکب شده است در اسلام مذموم و ناپسند است و پیروان قرآن شریف باید مراقبت کنند که به این خصلت مذموم و بد آلوده نشوند و برادران خود را با ملامت نیازارند، ضمنا متوجه باشند که در روایات اسلامى خاطرنشان گردیده است که سرزنش‏کنندگان از کیفر الهى در دنیا و آخرت مصون نخواهند بود. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: من انب مومنا انبه الله فى الدنیا و الاخره. 

امام صادق (ع) فرمود: کسى که مومنى را تعییر و سرزنش نماید خداوند او را در دنیا و آخرت مورد ملامت خود قرار خواهد داد. 

امام سجاد (ع) در این قطعه از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» به پیشگاه بارى‏تعالى عرض مى‏کند: 

و ترک التعییر، بار الها! مسلمانان را موفق بدار که تعییر و ملامت را ترک گویند و براى گناهى که مرتکب شده‏اند لب به سرزنش یکدیگر نگشایند. 

هر فردى به طور طبیعى خویشتن را دوست دارد و به غریزه‏ى حب ذات به خود علاقمند است. هتک و تحقیر را تحمل نمى‏کند و آن را اهانت به شخصیت خود تلقى مى‏نماید و تا آنجا که قدرت دارد براى دفاع از عرض خود مى‏کوشد. تعییر و سرزنش که خود عمل موهنى است احساس ملامت شده را تحریک مى‏کند، برافروخته مى‏گردد، مهیاى مقابله مى‏شود، زبان به اهانت تعییرکننده مى‏گشاید، تعییرکننده نیز پاسخ مى‏گوید و در نتیجه بین آن دو، سخنان تند و موهنى رد و بدل مى‏گردد و 

ممکن است در پاره‏اى از مواقع، وضع و محاذات طرفین به قدرى شدید شود که دامنه‏ى کلام به دروغگویى و افترا منتهى گردد و احیانا به زد و خورد منجر شود و مایه‏ى بروز مفاسدى سنگین و غیر قابل جبران گردد. اولیاى گرامى اسلام براى اینکه جامعه را از زیانهاى ناشى از سرزنش مصون دارند و از اختلاف و پراکندگى جلوگیرى نمایند به مسلمانان دستور داده‏اند که همیشه و همه جا از سرزنش مسلمانان بپرهیزند و خویشتن را به این گناه آلوده ننمایند. اگر در موردى مسلمانى این وظیفه‏ى اخلاقى را رعایت ننمود و برادر دینى خود را مورد تعییر و ملامت قرار داد به مسلمان ملامت‏شده توصیه نموده‏اند که عمل نارواى او را با ملامت تلافى ننماید و زمینه‏ى تشاجر را فراهم نسازد، بلکه کار نادرست او را نادیده انگارد و بى‏تفاوت از کنارش بگذرد و بدین وسیله خویشتن را مشمول پاداش بارى‏تعالى بنماید. 

قال اعرابى لرسول‏الله صلى الله علیه و آله: اوصنى. فقال: علیک بتقوى الله، فان امرو عیرک بشى‏ء یعلمه فیک فلا تعیره بشى‏ء تعلمه فیه، یکن و باله علیه و اجره لک. 

عربى بادیه‏نشین به رسول اکرم (ص) عرض کرد: به من سفارشى بفرمایید. حضرت فرمود: بر تو باد به تقوى، پس اگر کسى تو را به چیزى که مى‏دانست در تو وجود دارد ملامت نمود تو او را به چیزى که مى‏دانى در وى هست سرزنش منما. با رعایت این کار، وبال سرزنش براى او خواهد بود و پاداش الهى براى تو. 

اگر مسلمانان به دستور اسلام توجه کنند و در زمینه‏ى گناه از ملامت یکدیگر خوددارى نمایند و گناهکاران فقط مورد مجازات قانونى قرار گیرند بعید نیست شرمندگى مجازات تا حدى گناهکاران را به خود 

آورد و گناه تقلیل یابد. اگر ملامت یکدیگر را به کلى ترک نگویند و گاه به گاه زبان به سرزنش اهل معصیت بگشایند بیش و کم اثر بد در جامعه مى‏گذارد و به نسبت مى‏تواند موجب فساد اخلاقى و اجتماعى گردد، اما اگر سرزنش گناهکار در جامعه رنگ خلق عادى به خود بگیرد و افراد در ملامت این و آن به زیاده‏روى گرایش یابند رفته رفته پرده‏ى حیاى اجتماعى دریده مى‏شود، قبح گناه از میان مى‏رود، معصیت صورت عادى به خود مى‏گیرد. از آن پس گناهکاران نه تنها از ملامت این و آن شرمنده نمى‏شوند و احساس انفعال نمى‏نمایند بلکه تکرار در ملامت موجب جرئت و جسارت مى‏گردد و با لجاجت و خودسرى بیشترى به کارهاى نامشروع خویش ادامه مى‏دهند و بدین وسیله موجبات بدبختى خود و سیه‏روزى جامعه را فراهم مى‏آورند. 

عن على علیه‏السلام قال: الافراط فى الملامه یشب نیران اللجاج. 

على (ع) فرموده: زیاده‏روى در ملامت و سرزنش، آتش لجاج را مشتعل مى‏سازد و افراد را با عناد بیشترى به کارهاى نادرستشان وامى‏دارد. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    18
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188110

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::