تنزیل نور


ساعت 10:58 عصر سه شنبه 87/12/6

شرح دعای مکارم الاخلاق(76 )

امام سجاد (ع) در قطعه‏ى دوم این قسمت از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» که موضوع نیمه‏ى آخر سخنرانى امروز است در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و سکون الریح: بار الها! مسلمانان را موفق بدار که در مقابل برادران دینى خود نرم‏خو و ملایم باشند و امواج قدرت و شدتى را که باید در مقابل کفار داشته باشند فرونشانند و آن را به آرامش و سکون آمیخته به مهر و محبت تبدیل کنند. علامه‏ى بزرگ، مرحوم سید على خان، در کتاب ریاض‏السالکین، شرح صحیفه‏ى سجادیه، ذیل همین کلمه در دعاى «مکارم‏الاخلاق» دو احتمال را ذکر کرده است: در احتمال اول مى‏گوید: «و سکون الریح» کنایه عن الوقار. قال الزمخشرى فى الاساس: رجل ساکن الریح اى وقور: سکون ریح کنایه از وقار است و زمخشرى در کتاب اساس گفته: «مرد ساکن الریح» یعنى «شخص باوقار». «باد» سمبل سرعت حرکت است و ما هم در فارسى مى‏گوییم: من در جایى ایستاده بودم و فلانى مثل باد، با سرعت آمد و از مقابل من گذشت. کسى که با وقار حرکت مى‏کند گویى سرعت سیر، در وجودش آرام گرفته و به وقار و طمانینه مبدل شده است. به نظر مى‏رسد این احتمال در توضیح عبارت امام (ع) ضعیف باشد زیرا حضرت زین‏العابدین (ع) در آغاز این قطعه از دعا در پیشگاه الهى درخواست بسط عدل نموده، سپس کظم غیظ و فرونشاندن آتش خشم، 

پیوند اهل تفرق و اصلاح ذات‏البین، افشاى خوبیها و پوشاندن عیبها، نرم‏خویى و تواضع، و دیگر صفاتى از این قبیل را که بعدا توضیح داده خواهد شد تقاضا نموده است. به شرحى که به عرض رسید، وجود هر یک از این خواسته‏ها در ابقاى عدل اجتماعى و پایدارى آن موثر است و صفات مخالف آنها یعنى برون افکندن غیظ و فروکش آتش خشم، ادامه‏ى اختلاف و جداییها، پنهان داشتن خوبیها و افشاى عیبها، تندخویى و تکبر، به عدل اجتماعى زیان مى‏رساند و مردم را به گناهکارى و اعمال ضد عدل سوق مى‏دهد. جالب آنکه امام (ع) پیش از «سکون ریح» خواستار حسن سیره‏ى مسلمانان شده است. به شرحى که در همین سخنرانى توضیح داده شد، «حسن سیره» که اداى تمام فرائض و ترک همه‏ى محرمات را در جمیع شئون فردى و اجتماعى در بر دارد پایه‏ى بزرگ حفظ عدل است و سکون ریح که در کنار آن ذکر شده، اگر به معناى «وقار» باشد، با عدل اجتماعى تناسب ندارد زیرا اگر تمام مردم در راه رفتن مثل باد با سرعت حرکت کنند به عدل اجتماعى ضرر نمى‏زنند و اگر همه‏ى آنان آرام و باوقار راه بروند عدل اجتماعى را تقویت و تایید نمى‏نمایند، بنابراین نباید معناى «سکون ریح» در دعاى امام به معناى «وقار» باشد، گرچه ممکن است گوینده‏ى فصیحى سکون ریح را به مناسبتى در کلام خود بیاورد و مقصودش وقار و طمانینه باشد. 

قرآن شریف براى آنکه مسلمانان را از خطر اختلاف و نزاع در مواقع جنگ و مقابله با دشمنان آگاه سازد کلمه‏ى ریح را به کار برده و فرموده است: 

و اطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم. 

خداوند و رسول خدا را اطاعت نمایید، نزاع نکنید که دچار ضعف و ترس مى‏گردید و پیروزى و قدرتتان از میان مى‏رود. 

راغب در مفردات مى‏گوید: و قد یستعار الریح للغلبه. گاهى کلمه‏ى ریح را براى پیروزى و غلبه به استعاره مى‏آورند و سپس به آیه‏ى مورد بحث استشهاد مى‏کند و مى‏گوید: «و تذهب ریحکم». 

شیخ طبرسى در مجمع‏البیان ذیل این آیه‏ى شریفه‏ى «و تذهب ریحکم» مى‏گوید: معناه: تذهب صولتکم و قوتکم و قال مجاهد: نصرتکم و قال الاخفش دولتکم و الریح هاهنا کنایه عن نفاذ الامر و جریانه على المراد، تقول العرب: هبت ریح فلان اذا جرى امره على ما یرید. معناى آیه این است که صولت و قدرتتان مى‏رود. مجاهد مى‏گوید: نصرتتان، و اخفش مى‏گوید: دولتتان. ریح در این آیه کنایه از نفوذ امر و جریان کار بر وفق مراد است. عرب این کلمه را وقتى به کار مى‏برد که امور طبق اراده‏ى شخصى، جریان داشته باشد. 

مرحوم سید على خان نیز در احتمال دوم معناى کلام امام سجاد (ع) این آیه را آورده و سخن را چنین آغاز نموده است: و کثیرا ما یستعمل سکون الریح فى الذم مرادا بالریح «الدوله و الغلبه و النصره» و منه قوله تعالى: و تذهب ریحکم» اى دولتکم و صولتکم، استعیرت الریح للدوله من حیث انها فى تمشى امرها و نفاذه مشبهه بها فى هبوبها و جریانها: در بیشتر موارد «سکون ریح» در مورد مذموم و نامطلوب به کار برده مى‏شود، چه مراد از ریح، دولت و غلبه و نصرت است و کلام حضرت بارى‏تعالى که فرموده: و تذهب ریحکم، یعنى دولت و صولت شما. کلمه‏ى «ریح» به استعاره 

آورده شده، براى دولت، از این جهت که تمشى کارهاى دولت و نفوذ امرش، شبیه به باد است در وزیدن و جریان روان آن. 

مدلول کلام آقاى سید على خان چنین مى‏شود: با توجه به اینکه ریح به معناى دولت و غلبه و نصرت است پس سکون ریح به معناى «از دست دادن دولت و غلبه» خواهد بود و در بیشتر موارد، سکون ریح در امر مذموم و نامطلوب به کار برده مى‏شود. به فرموده‏ى ایشان باید گفت: اینکه امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» «سکون‏الریح» را در مورد امرى پسندیده و ممدوح به کار برده ، از موارد نادر و کم‏نظیر است. 

به شرحى که مذکور افتاد، کلمه‏ى «ریح» در مفردات و مجمع‏البیان و ریاض‏السالکین به طور استعاره براى چند معنى به کار برده شده: غلبه، صولت، قدرت، نصرت، و دولت. ممکن است نظیر این کلمات در کتب دیگران نیز آمده باشد. جمله‏ى «تذهب ریحکم» که خداوند در قرآن شریف فرموده، و همچنین «و سکون الریح» که امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» آورده، هر دو به یک معنى است با این تفاوت که مخاطب حضرت بارى‏تعالى در قرآن شریف، مسلمانان مجاهدند که در جبهه‏ى جنگ با کفار و مشرکین، پیکار مى‏نمایند و براى خدا جهاد مى‏کنند. به آنان مى‏فرماید: نزاع نکنید، بذر اختلاف و پراکندگى نیفشانید که دچار ضعف و ترس خواهید شد و در نتیجه، صولت و قدرت اسلامى شما از میان مى‏رود. منظور امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» از عبارت «و سکون الریح» دعا نمودن درباره‏ى مسلمانان است، از خدا مى‏خواهد که آنان را موفق بدارد در حین صلح و آرامش، موقعى که در کوچه و بازار یا در مسجد و خانه یکدیگر را ملاقات مى‏نمایند در کمال صفا و آرامش باشند، امواج قدرتى را که در مقابل کفار و مشرکین از خود بروز مى‏دادند فرونشانند و در مقابل 

برادران دینى خویش چهره‏ى صولت و غلبه به خود نگیرند و با آرامش و سکون، آنان را ملاقات نمایند. پس «ریح» در هر دو مورد به معناى قدرت و صولت است. آشکار ساختن امواج غلبه و پیروزى در مقابل کفار و مشرکین در حین جنگ است، سکون ریح و فرونشاندن امواج قدرت و صولت، با برادران ایمانى در وضع عادى و معاشرتهاى معمولى است و این تفاوت در چگونگى مواجهه و کیفیت برخورد، در قرآن شریف آمده است: 

محمد رسول‏الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم. 

حضرت محمد صلى الله علیه و آله فرستاده‏ى خداوند است و کسانى که با او هستند در مقابل کفار شدید و سختگیرند و نسبت به برادران دینى و ایمانى خود بسیار مشفق و مهربان. 

یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتى الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله على المومنین اعزه على الکافرین. 

ذل به کسر ذال به معناى رحمت و رفق است، و ذل به ضم ذال به معناى پستى و خوارى. خداوند مى‏فرماید: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر مرتد شوید و دین الهى را ترک گویید طولى نمى‏کشد که خداوند مردمى را جایگزین شما مى‏کند که او دوستدار آنان است و آنان نیز دوستداران خدا. در مقابل مومنین، نرم‏خو و مهربان‏اند و نسبت به کفار با غلظت و شدت برخورد مى‏نمایند. 

عبدالله ابن عباس که در صدر اسلام از افراد عادل و عارف به تعالیم قرآن شریف و دین خدا بود درباره‏ى این گروه مردم باایمان چنین مى‏گوید: 

تراهم للمومنین کالولد لوالده و کالعبد و سیده و هم فى الغلظه على 

الکافرین کالاسد على فریسته. 

مى‏بینى اینان را که در حضور مومنین همانند فرزندى در مقابل پدر یا برده‏اى در مقابل مولاى خود هستند، اما در غلظت و شدت نسبت به کفار، همانند شیرى در مقابل شکار خویشتن‏اند. 

درباره‏ى عطوفت و رحمت مسلمین نسبت به یکدیگر و آمیزشهاى محبت‏آمیز آنان با هم علاوه بر آیاتى که در قرآن شریف آمده و بعضى از آنها مذکور افتاد روایات زیادى نیز از اولیاى گرامى اسلام رسیده که در اینجا پاره‏اى از آنها ذکر مى‏شود: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: و الذى نفسى بیده لا یضع الله الرحمه الا على رحیم. قالوا یا رسول‏الله کلنا رحیم. قال: لیس الرحیم الذى یرحم نفسه و اهله خاصه و لکن الذى یرحم المسلمین. 

رسول اکرم (ص) فرمود: قسم به کسى که جان من در قبضه‏ى قدرت اوست خداوند رحمت خود را قرار نمى‏دهد مگر بر کسى که او خود اهل رحمت و عطوفت باشد. عرض کردند یا رسول‏الله! همه‏ى ما داراى رحمت و رافتیم. فرمود: رحیم آن کس نیست که خود و اهل‏بیت خود را به رحمت اختصاص دهد بلکه شایسته‏ى رحمت الهى کسى است که نسبت به عموم مسلمین اعمال رحمت و عطوفت نماید. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: یحق على المسلمین الاجتهاد فى التواصل و التعاون على التعاطف و المواسات لاهل الحاجه و تعاطف بعضهم على بعض حتى تکونوا کما امرکم الله عز و جل «رحماء بینهم» متراحمین على ما مضى علیه معشر الانصار على عهد رسول‏الله. 

امام صادق (ع) فرمود: سزاوار است مسلمین در راه اتصال با 

یکدیگر مجاهده کنند و نسبت به اهل حاجت، اعمال عطوفت و مواسات نمایند تا آنچنان باشید که خداوند امر فرموده است، عطوفت نمایید آنچنان که جمعیت انصار در عهد رسول گرامى عمل کردند. 

نتیجه آنکه خداوند در آیه‏ى شریفه فرموده است: 

و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم. 

مسلمانان را از تنازع در میدانهاى جنگ برحذر داشته و خاطرنشان فرموده است که اختلاف در این مواقع حساس، شما را دچار ضعف و ترس مى‏نماید و بدون اینکه خودتان بخواهید به طور ناآگاه، قدرت و سلطه‏ى مسلمانى شما را از میان مى‏برد و دچار ضعف و شکست خواهید شد. 

اما امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» از پیشگاه خداوند براى مسلمانان درخواست مى‏کند: «و سکون الریح»، بار الها! مسلمانان را موفق بدار که با اراده و عمد در مقابل برادران ایمانى خود امواج قدرت و غلبه را فرونشانند و با سکون ریح و از بین بردن حالت صولت با آنان برخورد کنند و بدین وسیله رشته‏ى محبت و مودتشان هر چه بیشتر محکم گردد. 

با توجه به آنچه مذکور افتاد، روشن شد که سکون ریح ناپسند و مذموم در جایى است که مسلمانان بر اثر نزاع و اختلاف، قدرت مسلمانى و نصرت دینى خود را از دست بدهند و خویشتن را گرفتار تجاوز و تعدى کفار و مشرکین بنمایند و موجبات خوارى و ذلت خود را فراهم آورند، اما سکون ریح پسندیده و ممدوح که از کرایم اخلاق و سجایاى حمیده است و امام سجاد (ع) آن را براى مسلمانان از پیشگاه خداوند درخواست نموده فرونشاندن امواج قدرت و غلبه در مواجهه‏ى برادران دینى و ایمانى با 

یکدیگر است، باید کیفیت برخورد و چگونگى ملاقات اینان با هم بر اساس سکون و رفق آمیخته به محبت باشد تا هر چه بیشتر بهم نزدیکتر شوند و به پیروزى زیادترى در اعلاى حق و نشر تعالیم اسلام دست یابند. جالب آنکه به هر نسبت آمیزش مسلمانان با هم، آمیخته به رفق و سکون ریح باشد و منزه از ابراز قدرت و صولت، به همان نسبت عدل و دادگرى در سطح وسیعترى گسترش مى‏یابد و از ثبات و استوارى فزونترى برخوردار مى‏گردد. بر عکس اگر مواجهه و برخورد برادران دینى با یکدیگر رنگ تفوق‏طلبى و برترى‏جویى داشته باشد و افراد با چهره‏ى صولت و قدرت با هم ملاقات نمایند، به همان نسبت دلسردى و بى‏مهرى که سرآغاز اختلاف است، افزایش مى‏یابد و دادگسترى و عدل اجتماعى به ضعف و تزلزل مى‏گراید. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    33
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188125

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::