تنزیل نور


ساعت 10:55 عصر سه شنبه 87/12/6

شرح دعای مکارم الاخلاق(75 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

و حسن السیره و سکون الریح. 

 امام سجاد علیه‏السلام در این قسمت از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» که به خواست خداوند، موضوع سخنرانى امروز است، دو درخواست از پیشگاه مقدس بارى‏تعالى نموده است: اول توفیق حسن رفتار و نیکى روش در جمیع شئون زندگى، و دوم فرونشاندن امواج قدرت در معاشرت و مصاحبت با برادران دینى. 

شنوندگان محترم به خاطر دارند که حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در آغاز این قطعه از دعا درخواست توفیق بسط عدل در جامعه نموده و سپس چیزهایى را از خدا خواسته که هر یک از آنها به نوبه‏ى خود در حفظ عدل اجتماعى اثرى دارد، از آن جمله دو دعایى است که موضوع سخنرانى امروز است. «سیره» در لغت عرب به معناى «سنت و طریقه» است. سیره الرجل کیفیه سلوکه بین الناس: سیره‏ى آدمى چگونگى رفتارش بین مردم است. 

در فارسى «سیره» به معناى راه و روشى است که یک فرد آن را برنامه‏ى اعمال خود در شئون مختلف زندگى قرار مى‏دهد و طبق آن عمل مى‏نماید، پسندیده و مشروع باشد یا ناپسند و غیر مشروع. در کتب لغت  براى «سیره» مثالهایى ذکر کرده‏اند: سیره السلطان طریقه التى یحمل علیها رعیته من عدل او جور: سیره‏ى سلطان راهى است از عدل یا ظلم که او براى خود گزیده و بر ملت خود تحمیل مى‏نماید. سار الوالى فى الرعیه سیره حسنه او قبیحه: والى در چگونگى رفتار خود با مردم سیره و روشى را گزیده است، خوب یا بد. 

سیره‏ى رسول اکرم صلى الله علیه و آله که در کتب احادیث آمده حاوى چگونگى اعمال و اقوال آن حضرت نسبت به جمیع مسائل مختلف در خانواده و اجتماع است، معاشرت و مجالست با مردم، رفت و آمد با آنان، ورود و خروج در مجالس، نشست و برخاست، سخن گفتن و سکوت نمودن، حلم و بردبارى، گشاده‏رویى و تبسم، عذرپذیرى و اغماض، کیفیت کارهاى دیگر آن حضرت در سفر و حضر یا جنگ و صلح، همه سیره‏ى آن حضرت است و مسلمانانى که بخواهند از بهترین و عالیترین سیره و روش برخوردار گردند باید به رسول گرامى (ص) اقتدا کنند و تا آنجا که قادرند گفتار و رفتار آن حضرت را سرمشق خویش قرار دهند و اعمال خود را با آن تطبیق نمایند. قرآن شریف در این باره فرموده است:  لقد کان لکم فى رسول‏الله اسوه حسنه. 

سیره‏ى پیغمبر اسلام را سرمشق خود قرار دادن و به آن حضرت اقتدا نمودن تاسى بسیار عالى و سعادت‏بخشى است و پیروى از آن مردم را به کمال و تعالى مادى و معنوى مى‏رساند. 

سیره و روش برونى ما در اعمال ظاهرى از چگونگى سریره و نیات درونمان سرچشمه مى‏گیرد، اگر سریره خوب باشد سیره نیز خوب است و اگر بد باشد سیره نیز بد خواهد بود. 

عن على علیه‏السلام قال: حسن السیره عنوان حسن السریره. 

على (ع) فرموده: خوبى سیره‏ى برون دلیل حسن سریره‏ى درون است. 

قرآن شریف در آیات متعدد، پیش از آنکه از اعمال صالحه نام ببرد از ایمان نام برده است، مثلا مى‏فرماید:  و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات- ثم رددناه اسفل سافلین الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات، 

و العصر. ان الانسان لفى خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات. 

و از این قبیل آیات. و این دلالت دارد که اعمال صالحه و سیره‏ى خوب زمانى از ارزش معنوى و پاداش الهى برخوردار مى‏گردد که متکى به ایمان باشد چه آنکه ایمان به آدمى حسن سریره و پاکى نیت مى‏بخشد و در مکتب اسلام حسن سریره از حسن سیره برتر و نیت خوب از عمل نیک بالاتر است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: النیه افضل من العمل. الا ان النیه هى العمل. ثم تلا قوله تعالى: قل کل یعمل على شاکلته یعنى على نیته. 

امام صادق (ع) فرموده: نیت، برتر از عمل است. آگاه باشید که نیت عمل واقعى است و خداوند در قرآن شریف فرموده: عمل تمام مردم طبق شاکله‏ى آنان یعنى طبق نیتى است که در ضمیر خود دارند. 

این روایت، نیت را افضل از عمل معرفى نموده و روایات دیگرى از اولیاى گرامى اسلام رسیده است که نیت مومن را از عملش بهتر و نیت کافر و منافق را از عملش بدتر خوانده‏اند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: نیه المومن خیر من عمله و نیه 

الکافر شر من عمله و کل عامل یعمل على نیته. 

رسول اکرم (ص) فرموده است: نیت مومن از عملش بهتر و نیت کافر از عملش بدتر است و همه‏ى مردم عاملى هستند که بر وفق نیت خویش عمل مى‏نمایند. 

و عنه صلى الله علیه و آله قال: نیه المومن خیر من عمله و نیه المنافق شر من عمله و کل یعمل على نیته. 

و نیز فرموده است: نیت مومن از عملش بهتر و نیت منافق از عملش بدتر است و همه طبق نیت خود عمل مى‏کنند. 

روایات برترى نیت از عمل، تبیین‏کننده‏ى این واقعیت است که عمل بدن منبعث از نیت و سیره‏ى برون ناشى از سریره‏ى درون است و خوب و بد اعمال ظاهر، تابع چگونگى سریره و نیت است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: فساد الظاهر من فساد الباطن و من اصلح سریرته اصلح الله علا نیته. 

امام صادق (ع) فرموده: فساد ظاهر از فساد باطن است و آن کس که سریره‏ى خود را اصلاح نماید خداوند آشکارش را اصلاح مى‏فرماید. 

ممکن است بعضى از شنوندگان در باطن از خود سئوال کنند، چطور ممکن است نیت یک مومن از عملش بهتر باشد و نیت یک کافر یا منافق از عملش بدتر؟ شاید با ذکر مثلى بتوان به این پرسش پاسخ قانع‏کننده داد. اگر کسى از راه وسایل علمى و فنى و در پرتو مجاهده و کوشش از زیر کوهى که بالنسبه دور از منزل است تا اندرون خانه لوله‏ى باریکى بکشد و مقدارى از آب گواراى چشمه‏اى را که زیر کوه مى‏جوشد به داخل منزل بیاورد، خودش و خانواده‏اش در 

طول زندگى پیوسته از آن آب جارى استفاده بنمایند و ضمنا نیت قطعى کند و تصمیم بگیرد که هر تشنه‏اى که از جلو منزل عبور نماید و آب بخواهد با گشاده‏رویى ظرف آبى به دستش بدهد و سیرابش نماید. اگر کسى سئوال کند ظرف آب که به تشنه داده مى‏شود بهتر است یا آبى که از چشمه به وسیله‏ى لوله در اندرون منزل جریان دارد؟ پاسخ این پرسش واضح و روشن است، قطعا هر کس مى‏گوید آب جارى لوله که مى‏تواند در طول ماهها و سالها، صدها و هزارها ظرف آب به رهگذران تشنه بدهد و به این عمل خیر اقدام نماید از یک ظرف آبى که به دست تشنه‏اى داده شده به مراتب برتر و بالاتر است. مومنى که در پرتو تعالیم دینى و بر اثر مجاهده و کوشش، سریره‏ى خود را با نیت مواسات و خدمت به مردم مى‏سازد و تصمیم مى‏گیرد در طول زندگى تا قدرت دارد به ارحام بى‏بضاعت و افراد تهیدست و به برادران دینى عائله‏دار و خلاصه به هر که نیاز دارد کمک کند، اگر در یک مورد به تهیدستى خدمت مالى نمود منشاء آن، سریره‏ى خوب و نیت باطنى اوست و آن خدمت مالى نسبت به نیت او به منزله‏ى همان لیوان آب از چشمه‏ى جارى در اندرون منزل است، پس نیت مومن از عملش بهتر و برتر است زیرا نیت انفاق مى‏تواند در طول سالیان دراز انفاقها و احسانها به وجود بیاورد و بر همین اساس، نیت کافر و منافق هم که مصمم به سرپیچى از حق و افساد بین مسلمین است از یک سرپیچى و یک عمل فاسد به مراتب بدتر و زیانبارتر است. امام هادى علیه‏السلام در حدیثى به جاى نیت عمل از عامل عمل نام برده و فرموده است: عامل عمل خوب از نفس عمل بهتر و عامل عمل بد نیز از عمل بدتر است. 

عن ابى‏الحسن الثالث علیه‏السلام قال: خیر من الخیر فاعله و اجمل من الجمیل قائله و ارجح من العلم حامله و شر من الشر 

جالبه. 

حضرت هادى (ع) فرموده: از کار نیک بهتر، عامل نیک است، و از سخن خوب خوبتر گوینده‏ى آن سخن است، و از علم بالاتر عالمى است که علم را در بر دارد، و بدتر از شر کسى است که شر را به وجود مى‏آورد. 

در این حدیث، عامل عمل بهتر از نفس عمل خوانده شده و در احادیث نیت، قصد مومن، بهتر از عمل مومن معرفى گردیده و این هر دو بر اساس یک معیار است و آن برترى منشاء عمل از اصل عمل است. این منشاء در روایت امام هادى (ع)، عامل عمل، و در روایات نیت، توطین نفس مومن است. 

امام سجاد (ع) در قطعه‏ى اول این قسمت از دعاى «مکارم‏الاخلاق» که موضوع سخنرانى امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و حسن السیره: بار الها! مسلمانان را موفق بدار که در جمیع شئون زندگى سیره‏ى حمیده و روش پسندیده در پیش گیرند. 

با توضیحى که به عرض رسید روشن شد که حسن سیره ناشى از حسن سریره است و روش خوب از نیت خوب سرچشمه مى‏گیرد و افراد علاقمند به حسن سیره باید در راه به دست آوردن حسن سریره مجاهده نمایند و اگر از فکر بد و اندیشه‏ى پلید مصونیت یافتند، قطعا در زندگى، سیره و روش خوب خواهند داشت و عامل بزرگى که مى‏تواند دل را پاک و سریره را منزه نماید، ایمان به ذات اقدس الهى و پیروى عملى از مکتب آسمانى پیمبران است. اگر جامعه‏اى به این توفیق نایل آید و در پرتو ایمان به خدا، سریره‏ى خویش را اصلاح نماید، قطعا از حسن 

سیره و پاکى عمل برخوردار مى‏شود. البته در چنین جامعه‏اى عدل اجتماعى حاکم خواهد بود و بسط عدل که اول خواسته‏ى امام سجاد (ع) در این قسمت از دعاى «مکارم‏الاخلاق» است تحقق مى‏یابد. ذوالقرنین پس از مسافرتهاى طولانى و پیمودن راهها و دیدن شهرها و مواجهه با اقوام مختلف وارد محیطى شد که در نگاههاى اول چیزهاى غیر عادى در آنجا مشاهده کرد، مثلا دید قبور مردگان در جلو منزلهاست، خانه‏هاى مسکونى در و دربند ندارد، قدرى بیشتر توقف نمود و بررسى کرد متوجه شد که آن مردم، مومن به خدا و پیرو یکى از انبیاى بزرگ الهى هستند. جالب آنکه فهمید آنان با روشهاى خاص و مزایایى کم‏نظیر زندگى مى‏کنند. تصمیم گرفت آنچه را که دیده و از آنها مطلع شده است از آنان پرسش نماید و به عللشان واقف گردد و چون پرسشها و پاسخها از نتایج پاکى سریره و حسن سیره حکایت مى‏کند به مناسبت بحث، براى اطلاع شنوندگان محترم، در اینجا بیشتر آن پرسشها و پاسخها ذکر مى‏شود: 

قال لهم: ایها القوم! اخبرونى بخبرکم فانى قد درت الارض شرقها و غربها و برها و بحرها و سهلها و جبلها و نورها و ظلمتها فلم الق مثلکم فاخبرونى ما بال قبور موتاکم على ابواب بیوتکم؟ قالوا: فعلنا ذلک لئلا ننسى الموت و لا یخرج فکره من قلوبنا. قال: فما بال بیوتکم لیس علیها ابواب؟ قالوا لیس فینا لص و لا ظنین و لیس فینا الا امین. قال: فما بالکم لیس علیکم امراء؟ قالوا! لانتظالم. قال: فما بالکم لیس بینکم حکام؟ قالوا: لا نختصم. قال: فما بالکم لا تتفاوتون و لا تتفوقون؟ قالوا: من قبل انا متواسون متراحمون. قال: فما بالکم لا تتنازعون و لا تختلفون؟ قالوا: من قبل الفه قلوبنا و صلاح ذات بیننا. قال: فما بالکم لا تستبون 

و لا تقتلون؟ قالوا: من قبل انا غلبنا طبایعنا بالعدل و سسنا انفسنا بالحلم. قال: فما بالکم کلمتکم واحده و طریقتکم مستقیمه؟ قالوا: من قبل انا لا نتکاذب و لا نتخادع و لا یغتاب بعضنا بعضا. قال: فاخبرونى: لم لیس فیکم مسکین و لا فقیر؟ قالوا: من قبل انا نقسم بالسویه. قال: فما بالکم لیس فیکم فظ و لا غلیظ؟ قالوا: من قبل الذل و التواضع. قال: فلم جعلکم الله عز و جل اطول الناس اعمارا؟ قالوا: من قبل انا نتعاطى الحق و نحکم بالعدل. 

ذوالقرنین گفت: اى مردم! مرا از خبر خود آگاه سازید که من زمین را گشتم، شرق و غربش را، صحرا و دریایش را، جلگه و کوهش را، محیط نور و ظلمتش را دیدم و مانند شما مشاهده ننمودم، به من بگویید، چرا قبور گذشتگانتان جلو خانه‏هاى شماست؟ گفتند: براى آنکه مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از دلمان خارج نشود. پرسید چرا منزلهاى شما در ندارد؟ گفتند: براى اینکه بین ما دزد یا افراد مورد سوءظن وجود ندارد و همه امین و مورد اعتمادند. پرسید: چرا کسى بر شما فرمانروا نیست. پاسخ دادند: ما به یکدیگر ستم نمى‏کنیم تا فرمانروا جلو ظلم ما را بگیرد. پرسید: چرا بین خود قاضى و حاکم ندارید؟ گفتند: ما با یکدیگر خصومت نمى‏کنیم تا نیاز به قاضى باشد. گفت: چرا از نظر مالى تفاوت ندارید و بعضى بر بعضى برتر نیستند؟ پاسخ گفتند: براى آنکه تعاون و عطوفت بین ما هست. پرسید: چرا با هم نزاع و اختلاف ندارید؟ پاسخ دادند: براى محبت دلمان و رعایت صلاح مابینمان. پرسید: چرا شما به یکدیگر دشنام نمى‏گویید و فکر قتل یکدیگر را در سر نمى‏پرورید؟ گفتند: براى اینکه ما با اراده‏ى جدى و عزم قاطع بر غرایزمان غلبه کرده‏ایم و نفس سرکش را با حلم و بردبارى مهار نموده‏ایم. پرسید: چرا کلمه‏ى شما یکى است و راهتان مستقیم است؟ 

گفتند: از این جهت است که به هم دروغ نمى‏گوییم، با یکدیگر خدعه نمى‏کنیم، و بعضى از بعض دیگر غیبت نمى‏نمایند. پرسید: چرا بین شما فقیر و مسکین نیست؟ گفتند: از این جهت که ما اموال را به طور متساوى بین خود تقسیم مى‏کنیم. پرسید: چرا در شما خشونت و غلظت مشاهده نمى‏شود؟ گفتند: براى فروتنى و تواضعى است که نسبت به هم داریم. پرسید: چرا خداوند به شما عمر طولانى داده؟ گفتند: براى آنکه در عمل، حق را رعایت مى‏کنیم و بین خود به عدل حکم مى‏نماییم. 

قال: فحدثونى ایها القوم هکذا وجدتم آباءکم یفعلون؟ قالوا: وجدنا آباءنا یرحمون مسکینهم و یواسون فقیرهم و یعفون عمن ظلمهم و یحسنون الى من اساء الیهم و یستغفرون لمسیئهم و یصلون ارحامهم و یودون امانتهم و یصدقون و لا یکذبون، فاصلح الله لهم بذلک امرهم فاقام عندهم ذوالقرنین حتى قبض. 

ذوالقرنین گفت: اى مردم! به من بگویید که آیا پدرانتان همانند شما عمل مى‏کردند؟ در پاسخ کارهاى پدران خود را اینچنین شرح دادند: به تهیدستان ترحم داشتند، با فقرا مواسات مى‏نمودند، اگر از کسى ستم مى‏دیدند مشمول عفوش قرار مى‏دادند، و اگر بدى مى‏دیدند عمل نارواى بدکننده را با احسان تلافى مى‏کردند، به علاوه در پیشگاه الهى براى وى استغفار مى‏نمودند، صله‏ى رحم داشتند، امانت را به صاحبش برمى‏گرداندند، گفته‏ى افراد را تصدیق مى‏نمودند و آنان را تکذیب نمى‏کردند، و خداوند بر اثر این اعمال، امور آنان را اصلاح نمود. ذوالقرنین به آن مردم علاقمند شد، در آن سرزمین سکونت گزید  و آنجا ماند تا سرانجام از دار دنیا رفت. 

نتیجه آنکه حسن سیره موضوع درخواست حضرت زین‏العابدین (ع) در این قطعه از دعا هر زمان و در هر محیط تحقق یابد منشاء درستکارى و صحت عمل جامعه مى‏شود و موجب مى‏گردد که عدل اجتماعى در سطح وسیع باقى و پایدار بماند. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    25
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188117

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::