تنزیل نور


ساعت 10:46 عصر سه شنبه 87/12/6

شرح دعای مکارم الاخلاق(71 )

 بسم الله الرحمن الرحیم 

و افشاء العارفه و ستر العائبه. 

 امام سجاد علیه‏السلام در این قسمت از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» براى حفظ عدل اجتماعى، پس از ذکر آنچه مذکور افتاد، دو مطلب دیگر را به پیشگاه الهى عرض مى‏کند و توفیق انجام آن را از بارى‏تعالى مى‏خواهد: یکى آنکه خوبیهاى مردم را بگوید و نشر دهد و دیگر آنکه عیوب آنان را مستور دارد و به زبان نیاورد. 

به خواست خداوند بزرگ شرح و توضیح این دو مطلب موضوع سخنرانى امروز است. 

نشر خوبیها و پنهان داشتن بدیهاى مردم از سجایاى انسانى و از کرایم اخلاق است. خداوند این دو صفت را براى خویش گزیده و بندگان خود را از این راه مورد تفضل و رحمت قرار داده است. اولیاى گرامى اسلام ضمن بعضى از دعاها از این دو صفت نامبرده و به پیروان خویش دستور داده‏اند که خداوند را به این دو صفت بخوانند. امام صادق (ع) براى قضاى حاجات دعایى را توصیه فرموده که با این جمله آغاز مى‏شود:  یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح. 

اى خداوندى که زیباییها را آشکار مى‏نمایى و زشتیها را مى‏پوشانى. 

على (ع) در دعاى کمیل به پیشگاه الهى عرض مى‏کند:  کم من قبیح سترته و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته.  بار الها! چه بسیار قبایحى را که پنهان داشته‏اى و چه بسا تمجید و ثناى خوبى را که من شایسته‏ى آن نبوده‏ام نشر داده‏اى. 

کسى که خوبیهاى مردم را افشا مى‏کند و دگران را متوجه عمل نیک آنان مى‏نماید از طرفى افراد خیر را دلگرم مى‏کند و آنان را در انجام امور خیر تقویت مى‏نماید و از طرف دیگر با این عمل سایر مردم در کارهاى خوب تشویق مى‏شوند و نیکوکارى در جامعه گسترش مى‏یابد، به علاوه، نشردهنده‏ى خوبیها، خود محبوب نیکوکاران و سایر مردم مى‏شود و بر اثر خلق پسندیده‏اى که دارد احترامش افزایش مى‏یابد. امام سجاد (ع) در قسمت اول کلام خود به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  و افشاء العارفه: بار الها! موفقم بدار که معروف را افشا نمایم و بین مردم نشر دهم. 

معروف به معناى خیر، خوبى، احسان و هر عملى است که شرعا و عقلا پسندیده و نیکو شناخته شده است. 

عن على علیه‏السلام قال: المعروف زکوه النعم.  على (ع) فرموده: عمل معروف زکات نعمتهایى است که خداوند در اختیار انسانها گذارده است. 

در اسلام، تمام نعمتها زکاتى دارد و زکات هر یک از نعمتها معروف آن نعمت است و در اینجا بعضى از روایاتى که در این باره  رسیده، به عرض شنوندگان محترم مى‏رسد:  عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: لکل شى‏ء زکوه و زکوه العلم ان یعلمه اهله.  امام صادق (ع) فرموده: براى هر چیزى زکاتى است و زکات علم آن است که معلومات خود را به کسانى که اهلیت دارند بیاموزى. 

و عنه علیه‏السلام قال: على کل جزء من اجزائک زکوه واجبه لله عز و جل و زکوه اللسان النصح للمسلمین و التیقظ للغافلین.  امام صادق (ع) فرموده که براى هر یک از اجزاى بدنت زکاتى براى خدا مقرر است و زکات زبانت نصیحت به مسلمانان و بیدار کردن افراد غافل است. 

عن على علیه‏السلام قال: لکل شى‏ء زکوه و زکوه العقل احتمال الجهال.  على (ع) فرموده: براى هر چیزى زکاتى است و زکات عقل تحمل نمودن نادانیهاى جهال است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: المعروف زکوه النعم و الشفاعه زکوه الجاه و العمل زکوه الابدان و العفو زکوه الظفر و ما ادیت زکوته فهو مامون السلب. 

امام صادق (ع) فرمود: معروف زکات نعمتهاست، شفاعت زکات قدر و منزلت است، عمل صالح زکات بدن است، عفو و اغماض زکات پیروزى است، و هر نعمتى که زکاتش ادا شود در ایمنى خواهد بود و از کف نمى‏رود. 

عن على علیه‏السلام قال: زکوه الیسار بر الجیران و صله الارحام.  على (ع) فرموده: زکات گشایش زندگى و تمکن مالى، نیکى  به همسایگان و صله‏ى ارحام است. 

امام (ع) در این روایت کلمه‏ى «مال» را به کار نبرده و به جاى آن کلمه‏ى «یسار» آورده است زیرا زکات مال در مورد پرداختهاى واجب است و این روایت به کسانى نظر دارد که پس از پرداخت زکات واجب از جهت تمکن مالى در وسعت و گشایش‏اند. معروف اینان بهره‏مند ساختن همسایگان و کمک نمودن به ارحام است. 

معروف، داراى معناى وسیعى است که هر عمل خیرى را شامل مى‏شود، زیر بازوى افتاده را گرفتن، ناتوانى را کمک نمودن، بیمارى را براى رساندن به منزلش حمایت کردن، نابینایى را به محل مورد نظرش رساندن، و خلاصه، هر عمل خیرى که به نفع مردم است معروف خوانده مى‏شود و ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام به معروف توجه بسیار داشتند و در مواقعى که پیش مى‏آمد خود، آن را انجام مى‏دادند:  لقد کان على ابن الحسین علیهماالسلام یمر على المدره فى وسط الطریق فینزل عن دابته حتى ینحیها بیده عن الطریق. 

روش حضرت على بن الحسین علیهماالسلام این بود که اگر در راهى گذر مى‏کرد و مى‏دید کلوخى در وسط جاده است از مرکب پیاده مى‏شد و آن را کنار مى‏زد که به رهگذرها آسیبى نرساند.  اولیاى گرامى اسلام براى آنکه ارزش خدمت به مردم را به پیروان خود بفهمانند و آنان را به انجام معروف تشویق نمایند، ضمن روایات متعددى این واقعیت را با تعبیرهاى مختلف خاطرنشان ساخته‏اند. 

عن على ابن ابیطالب علیه‏السلام انه کان یقول: انما المعروف زرع من انمى الزرع و کنز من افضل الکنوز فلا یزهدنک فى المعروف کفر من کفره و لا جحود من جحده.  على (ع) مى‏فرمود: معروف زرعى است از پرنموترین زراعتها و گنجى است از برترین گنجها، اگر کسى معروفت را کفران نمود یا آن را انکار کرد مبادا عمل وى تو را از انجام معروف بازدارد. 

عن ابى‏حمزه الثمالى قال: سمعت اباجعفر علیه‏السلام یقول: ان من احب عباد الله الى الله لمن حبب الیه المعروف و حبب الیه فعاله.  ابوحمزه‏ى ثمالى مى‏گوید: از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: از محبوبترین بندگان خدا نزد خداوند کسى است که معروف نزد او محبوب باشد و همچنین به انجام فعل معروف علاقمند باشد. 

از مجموع روایاتى که مذکور افتاد روشن شد که کارهاى معروف و خدمت به مردم تا چه حد مورد علاقه و توجه اولیاى گرامى اسلام است. افراد نیکوکار و خیرخواه به هر نسبت که به خدمت خلق موفق شوند و عملا در راه معروف قدم بردارند به همان نسبت زمینه‏ى قرب معنوى خویش را در پیشگاه الهى فراهم آورده و مشمول رحمت واسعه‏ى او خواهند بود ولى از بعضى روایات استفاده مى‏شود که عمل معروف از نظر خدمت مالى اهمیت بسیار دارد زیرا خدمات مالى بیش از سایر معروفها مردم را زیر پوشش خود مى‏گیرد و موجبات رفاه آنان را در زندگى فراهم مى‏آورد، به علاوه، معروفهاى مالى مى‏تواند موازنه‏ى اقتصادى را در جامعه برقرار نماید و مسلمین را از خطر اقتصاد ناسالم و عدم تعادل زندگى مصون و محفوظ دارد، و در این باره روایت جالبى از امام باقر (ع) رسیده که به عرض شنوندگان محترم مى‏رساند:  عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: ان بقاء المسلمین و بقاء الاسلام ان  تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق و یصنع فیها المعروف و ان من فناء المسلمین و فناء الاسلام ان تصیر الاموال عند من لا یعرف فیها الحق و لا یصنع فیها المعروف.  امام باقر (ع) فرموده: بقاى مسلمین و بقاى اسلام در این است که گردش اموال نزد کسانى باشد که حق را در مورد مال مى‏شناسند و به معروف عمل مى‏کنند و از عوامل فناى مسلمین و فناى اسلام آن است که پول در دست کسانى گردش کند که حق آن را نمى‏شناسند و عمل به معروف نمى‏نمایند. 

اگر ثروتمندان در جامعه‏ى اسلامى حق واجب مال را بشناسند و آن را ادا کنند به علاوه، در راه معروف از پرداخت مال مضایقه ننمایند، براى بیماران تهیدست درمانگاه مجانى، و براى محصلین بى‏بضاعت و کودکانى که از خانواده‏ى فقیرند مدرسه‏ى رایگان بسازند، و دیگر اعمال خیرى از این قبیل، اسلام و مسلمین در این جامعه مى‏ماند، اما اگر حق واجب را ادا نکنند و از معروف سر باز زنند، با این عمل مى‏توانند زمینه‏ى فناى اسلام و مسلمین را فراهم آورند. براى آنکه شنوندگان محترم بدانند وظیفه‏ى ثروتمندان و افراد متمکن تنها با اداى حقوق واجب تمام نمى‏شود بلکه باید به سایر پرداختها نیز متوجه باشند و اعمال معروف را از یاد نبرند. به این روایت که از امام صادق (ع) است با دقت توجه نمایند:  عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال لعمار: یا عمار! انت رب مال کثیر. قال: نعم جعلت فداک. قال: فتودى ما افترض الله علیک من الزکوه؟ قال: نعم. قال: فتخرج المعلوم من مالک؟ قال: نعم. قال: فتصل قرابتک؟ قال: نعم. قال: فتصل اخوانک؟ قال: نعم. 

فقال: یا عمار! ان المال یفنى و البدن یبلى و العمل یبقى و الدیان حى لا یموت. یا عمار! انه ما قدمت فلم یسبقک و ما اخرت فلم یلحقک.  مردى به نام عمار در عصر امام صادق (ع) تمکن زیاد داشت. حضرت به وى فرمود: آیا تو صاحب مال بسیارى؟ عرض کرد: بلى. فرمود: زکات واجب را مى‏پردازى؟ عرض کرد: بلى. فرمود: مال معلوم را به سائل و غیر سائل پرداخت مى‏کنى؟ عرض کرد: بلى. فرمود: ارحام و اقربایت را صله مى‏نمایى؟ عرض کرد: بلى. آیا به برادران دینیت مى‏رسى؟ عرض کرد: بلى. حضرت فرمود: اى عمار! مال، فانى مى‏شود، بدن مى‏پوسد، عمل باقى مى‏ماند، و حاکم و قاضى زنده است و نمى‏میرد. آنچه را که پیشتر از خود فرستادى از تو سبقت نمى‏گیرد و آنچه را که بعد از خودت به جاى گذاردى به تو ملحق نمى‏شود. 

امام سجاد (ع) در قسمت اول درخواست خود که موضوع سخنرانى امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  و افشاء العارفه: بار الها! موفقم بدار که اعمال خوب و کارهاى خیر اهل معروف را در جامعه شایع نمایم و آنان را به این خصلت پسندیده معرفى کنم. 

به طورى که در آغاز بحث اشاره شد، نشر خوبیهاى مردم از صفات خداوند است و اگر انسانى به این صفت متصف گردد به «کامل» تشبه یافته و متخلق به یکى از خلقیات حمیده شده است. خوبیهاى فرد خیر را نشر دادن و عمل معروفش را به این و آن گفتن و او را به بزرگوارى و فضیلت یاد کردن از طرفى در کارهاى معروفى که انجام مى‏دهد دلگرم مى‏شود و ممکن است در آتیه به کارهاى خیر  بزرگترى اقدام نماید و از طرف دیگر، افشاى عارفه مى‏تواند سایر مردم بى‏تفاوت را در عمل معروف تشویق کند و آنان را به راه خیر و نیکوکارى سوق دهد. جالب آنکه امام سجاد (ع) افشاى عارفه را در زمینه‏ى عدل اجتماعى و پس از درخواست خاموش کردن آتش غضب و اصلاح ذات‏البین از پیشگاه خدا درخواست نموده است زیرا افشاى معروف اهل خیر و معرفى آنان به خدمتگزارى خلق موجب تحسین و تمجید مردم مى‏شود و هر انسانى به کشش حب ذات علاقه دارد تحسین مردم را درباره‏ى خود حفظ کند و همواره مورد تکریم و احترام باشد و براى نیل به این هدف باید از معصیت و ناپاکى اجتناب نماید زیرا مى‏داند که آلوده شدن به گناه او را در جامعه کوچک و حقیر مى‏نماید و محبوبیت اجتماعیش را از بین مى‏برد. 

عن على علیه‏السلام قال: من احب المکارم اجتنب المحارم. 

على (ع) فرموده: کسى که به کرامت و بزرگوارى خویش علاقه دارد از محرمات و گناهان اجتناب مى‏نماید. بنابراین یکى از فواید افشاى عارفه و نشر خوبیهاى اهل خیر بازداشتن آنان از گناهان است و این خود از عوامل ابقاى عدل در جامعه است. ممکن است بسیارى از مردم بنا به تمایل دگردوستى، در باطن علاقمند به انجام معروف و دوستدار خدمت به خلق باشند ولى در طول زندگى به این کار شریف موفق نشوند زیرا دوست داشتن معروف به تنهایى براى نیل به آن کافى نیست، باید تمام شرایطش مهیا گردد تا فرد علاقمند به آن دست یابد و بتواند به خواسته‏ى درونى خویش جامه‏ى تحقق بپوشاند. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: لیس کل من یحب ان یصنع 

المعروف الى الناس یصنعه و لیس کل من یرغب فیه یقدر علیه و لا کل من یقدر علیه یوذن له فیه. فاذا اجتمعت الرغبه و القدره و الاذن فهنا لک تمت السعاده للطالب و المطلوب الیه. 

امام صادق (ع) فرموده: اینطور نیست که هر کس دوستدار معروف باشد بتواند آن را عملى نماید، اینطور نیست که هر کس رغبت به معروف دارد قدرت آن را نیز داشته باشد، اینطور نیست که هر کس قادر به عمل معروف است به وى اذن انجام آن داده شود، پس اگر در موردى رغبت و قدرت و اذن مجتمع شد در این موقع براى طالب معروف و براى کسى که معروف براى وى طلب شده سعادت کامل و تمام به دست آمده است. 

ممکن است از کلمه‏ى «اذن» که در حدیث امام صادق (ع) آمده بعضى از شنوندگان چنین برداشت نمایند که تحقق یافتن معروف علاوه بر رغبت و قدرت خود ما به اذن و اجازه‏ى بارى‏تعالى وابسته است و چون اذن خداوند در اختیار ما نیست، پس ما در انجام کار معروف آزادى عمل نداریم. برداشتى اینچنین از اذنى که در حدیث آمده نادرست است زیرا اذن الهى دو قسم است: یکى اذن او در نظام تکوین و مقررات آفرینش و آن دیگر اذن الهى در نظام تشریع و تعالیم دینى و این هر دو در قرآن شریف آمده است. در مورد اذن تکوینى فرموده است: 

و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه. 

گیاه و روییدنیها در زمین پاک به اذن خداوند خارج مى‏شود. 

این اذنى است تکوینى و به «جبر» تحقق مى‏یابد یعنى زمین پاک در رویاندن گیاه از خود اراده و اختیارى ندارد. در مورد اذن 

تشریعى فرموده است: 

و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله و یجعل الرجس على الذین لا یعقلون. 

هیچ نفسى جز به اذن خداوند ایمان نمى‏آورد و پلیدى بى‏ایمانى را براى کسانى قرار داده است که تعقل نمى‏نمایند. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    93
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188090

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::