سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 10:42 عصر سه شنبه 87/12/6

شرح دعای مکارم الاخلاق(69)

بسم الله الرحمن الرحیم 

و ضم اهل الفرقه و اصلاح ذات‏البین. 

 

امام سجاد علیه‏السلام در این قسمت از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» از پیشگاه خداوند درخواست بسط عدل نمود، سپس کظم غیظ و خاموش کردن آتش غضب را تقاضا کرد. به شرحى که در سخنرانى قبل، توضیح داده شد غضب از عواملى است که مى‏تواند مردم را به گناه وادارد و عدالتشان را از میان ببرد. فرونشاندن غضب و جلوگیرى از گناه در دو مرحله میسر است: یکى کظم غیظ و جلوگیرى از بروز خشم درون، دوم خاموش کردن آتش غضب پس از برون افتادن غیظ، و حضرت سجاد (ع) هر دو را از پیشگاه خداوند درخواست نمود. سپس امام (ع) دو مطلب دیگر را عرض مى‏کند: «و ضم اهل الفرقه و اصلاح ذات البین»: 

بار الها! موفقم بدار تا آنان را که گرفتار پراکندگى و تفرق‏اند به هم پیوند دهم و همچنین توفیقم ده که اختلاف بین افراد را با اصلاح دادن آنان از میان بردارم. به خواست خداوند موضوع سخنرانى امروز، این دو قسمت از درخواست امام است. 

اختلاف و پراکندگى همانند غضب مى‏تواند منشاء فساد شود و 

افراد را به گناهانى از قبیل بدگویى و دشنام، تحقیر و اهانت، غیبت و تهمت ، و گناهانى بزرگتر وادار سازد. از این رو امام (ع) براى حفظ عدل از پیشگاه خداوند پیوند دادن پراکندگان و اصلاح ذات البین را تقاضا نموده است. گاهى مردم یک شهر یا یک کشور بر اثر تفاوت اندیشه و طرز تفکر یا به علت اختلاف تمایلات و خواهشهاى نفسانى دچار تفرق و پراکندگى مى‏شوند و هر گروهى از پى نظریه‏ى خود مى‏روند. در نتیجه، اختلافات شدید در سطح وسیع به وجود مى‏آید و جامعه با عوارض سنگین مواجه مى‏گردد. این قبیل پراکندگى زمان حکومت على علیه‏السلام در مواقعى روى داد. از آن جمله وقتى در جنگ صفین معاویه قرآنها را بالاى نى زد و گفت: بیایید جنگ را ترک کنیم و قرآن را حاکم قرار دهیم، على (ع) فرمود: این مکر است و اعتنا نکنید. اما بین جمعیت على (ع) شکاف افتاد، گروهى گفتند تا پیروزى نهایى باید جنگید، گروهى گفتند با قرآن نمى‏جنگیم. سرانجام با قرار حکمیت، جنگ پایان یافت. طولى نکشید که گروه دگرى به نام خوارج قیام کردند و گفتند: حاکم، فقط خداوند است و بس و حکمیت را بغیر خدا برگذار نمودن بدعت است و حرام، و این گروه نیز اختلاف تازه‏اى به وجود آوردند و بر اثر آن اختلاف، خونها ریخته شد. این قبیل پراکندگیهاى وسیع در گذشته وجود داشته و هم اکنون هم گاه به گاه در جهان به وجود مى‏آید. گاهى اختلاف بین دو رفیق یا بین اعضاى یک خانواده پدید مى‏آید، آن دو رفیق از هم فاصله مى‏گیرند و به ملاقات یکدیگر نمى‏روند، یا خانواده‏ها با سردى از کنار هم مى‏گذرند و سخن نمى‏گویند. شاید قسمت اول درخواست امام از پیشگاه خداوند: «و ضم اهل الفرقه»، ناظر به پراکندگى جامعه در سطح وسیع باشد و قسمت دوم «و اصلاح ذات‏البین» به اختلاف دو رفیق یا دو شریک یا 

یک خانواده نظر داشته باشد. بى‏گمان مقصود امام سجاد (ع) از «و ضم اهل الفرقه» جمع نمودن بدنهاى پراکنده نیست، چه اگر افکار و اندیشه‏ها متفرق و هوى و تمایلات مختلف باشد گردآورى اجسام بى‏ثمر است و نمى‏تواند پراکندگیها را از میان ببرد. حضرت مولى‏الموحدین امیرالمومنین على (ع) در ایام حکومت خود به این مصیبت سنگین مبتلا بود و در منبر از کسانى که اجسامشان مجتمع بود اما افکارشان پراکنده و متفرق، شکایت داشت. 

ایها الناس المجتمعه ابدانهم المختلفه اهواوهم کلامکم یوهى الصم الصلاب و فعلکم یطمع فیکم الاعداء! 

اى مردم! اى کسانى که ابدانتان جمع است و تمایلاتتان پراکنده و مختلف، سخنانتان به گونه‏اى است که سنگ سخت را نرم مى‏کند و رفتارتان طورى است که دشمنان در شما طمع مى‏نمایند. 

انما انتم اخوان على دین الله ما فرق بینکم الا خبث السرائر و سوء الضمائر. 

همه‏ى شما برادران دینى هستید و چیزى به پراکندگى و تفرقتان سوق نداده مگر باطنهاى ناپاک و نیتهاى بد و آلوده. 

قرآن شریف در موارد متعدد، مسلمانان را از تفرق و پراکندگى منع نموده و آنان را از این بلاى بزرگ که ذلت و سقوط در پى دارد برحذر داشته است. یک جا فرموده: 

و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا. 

ریسمان خدا را محکم در دست نگاه دارید و پراکنده نشوید. 

در جاى دیگر فرموده: 

و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جاءهم البینات و اولئک لهم عذاب الیم. 

شما مسلمانان همانند کسانى از امم گذشته نباشید که دچار اختلاف و تفرق شدند پس از آنکه ادله‏ى روشن براى آنان آمد که این گروه دچار عذاب عظیم خواهند شد . 

قرآن شریف اختلاف کلمه را در ردیف عذابهاى سماوى و ارضى به حساب آورده و فرموده است: 

قل هو القادر على ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم باس بعض. 

اى پیمبر گرامى! به مردم بگو: خداوند قادر است عذاب را از بالاى سر شما یا از زیر پاى شما بفرستد یا شماها را دچار اختلاف کلمه نماید و بعضى به عذاب بعض دیگر گرفتار آیند. 

از جمله‏ى عذابهایى که بر اثر تفرق در امر دین دامنگیر جامعه مى‏شود این است که اهل باطل غلبه مى‏کنند، پیروزى به دست مى‏آورند و اهل حق را در مضیقه مى‏گذارند و به گرفتارى و بلا معذبشان مى‏سازند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: ما اختلفت امه بعد نبیها الا ظهر اهل باطلها على اهل حقها. 

رسول اکرم (ص) فرموده است: هیچ امتى بعد از پیمبر خود اختلاف ننمود جز آنکه اهل باطل بر اهل حق پیروز گشتند. 

در محیطى که اختلاف و تفرق حاصل گردد افراد نادرست از فرصت استفاده مى‏کنند، فکرهاى شیطانى و منویات خائنانه‏ى خویش را به کار مى‏اندازند، از نظر معنوى ، مردم را به ضلالت و گمراهى سوق مى‏دهند و از نظر مادى به خیانت و تجاوز دست مى‏زنند و جامعه را به راه 

سقوط و تباهى مى‏کشانند. 

عن على علیه‏السلام قال: ایاکم و الفرقه فان الشاذ من الناس للشیطان، کما ان الشاذ من الغنم للذئب. 

على (ع) فرموده: از پراکندگى و تفرق بپرهیزید که انسان دورافتاده از جماعت طعمه‏ى شیطان است همانطورى که گوسفند جدا شده از گله طعمه‏ى گرگ. 

افراد را هدایت نمودن و دلها را مطمئن ساختن کارى است مشکل، ایجاد شبهه نمودن و اشخاص را متزلزل کردن کارى است آسان، آباد ساختن و بنیانى را بنا نهادن کارى است دشوار، ویران سازى و منهدم نمودن کارى است آسان، ایجاد حسن‏ظن و اعتماد افراد به یکدیگر، همچنین برادرى و محبت به وجود آوردن کارى است صعب، ایجاد سوءظن و افساد و نیز پراکنده ساختن و اختلاف افکندن کارى است سهل. شیطان و شیطان‏صفتان اگر فرصتى به دست آورند براى از بین بردن ذخایر دینى و ایجاد تفرق و پراکندگى فعالیت مى‏کنند و قدم به قدم در منویات باطل خود پیشروى مى‏نمایند. على (ع) که خود با این عوامل فساد و تفرقه‏افکن مواجه بود همواره از پراکندگى مردم رنج مى‏برد و در مواقع لازم آنان را متذکر مى‏نمود. 

ان الشیطان یسنى لکم طرقه و یرید ان یحل دینکم عقده عقده و یعطیکم بالجماعه الفرقه و بالفرقه الفتنه. 

شیطان راههاى خود را براى شما آسان مى‏کند و مى‏خواهد دینتان را گره گره بگشاید و به جاى جماعت شما را متفرق کند و با تفرق، فتنه و فساد بر پا نماید. 

امام سجاد (ع) خواستار وحدت کلمه‏ى مردم پراکنده است و در پیشگاه الهى عرض مى‏کند: «و ضم اهل الفرقه»: بار الها! موفقم بدار تا اهل تفرق را به هم پیوند دهم و اختلافشان را به وحدت مبدل نمایم. 

اگر کسى بخواهد مردمى را از بلاى پراکندگى نجات دهد و بیمارى تفرقشان را درمان نماید باید در قدم اول، عقلهاى خفته‏ى آنان را بیدار کند، افکارشان را فعال نماید، آنان را به تعقل وادار سازد تا به خیر و شر خود بیندیشند، روا را از ناروا تمیز دهند، راه باطل را ترک گویند، و به راه حق و فضیلت گرایش یابند. از کلام مولى‏الموحدین امیرالمومنین (ع) برمى‏آید که علت اصلى تفرق مردم در عصر آن حضرت این بود که عملا عقلها را از کار انداخته و بى‏اثر گذارده بودند، اما هواى نفسشان آزادانه فعالیت داشت و بر آنان حکومت مى‏کرد. 

ایها القوم الشاهده ابدانهم الغائبه عنهم عقولهم، المختلفه اهواوهم، المبتلى بهم امرائهم. 

مخاطب على (ع) در این عبارت قومى است که ابدانشان آشکار است، عقولشان از آنان غایب و نهان، هوى و تمایلاتشان مختلف، و فرمانروایانشان مبتلا و گرفتار آنان هستند. 

متاسفانه واپس زدن هواى نفس و تضعیف قدرت آن، به کار انداختن نیروى خرد، و تقویت حکومتش در کشور تن، کارى است بس دشوار و مشکل. اولیاى گرامى اسلام براى آنکه وضع عقل را در مقابل هواى نفس بیان نمایند و پیروان خود را از این امر مهم آگاه سازند ضمن تشبیهات متعددى این حقیقت را توضیح داده‏اند. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: الهوى یقظان و العقل نائم. 

امام صادق (ع) مى‏فرماید: هواى نفس بیدار است و عقل در خواب. 

عن على (ع) قال: و کم من عقل اسیر تحت هوى امیر. 

على (ع) فرموده: چه بسا عقلى که در مقابل هواى نفس فرمانروا و مطاع، اسیر و گرفتار است. 

بزرگترین عامل وحدت انسانها کلمه‏ى توحید و ایمان به خداى یگانه است و معبودهاى متفرق منشاء تفرق افکار و در نتیجه، موجب اختلاف و پراکندگى افراد است. به فرموده‏ى حضرت یوسف صدیق: 

اارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار؟ 

دعوت به توحید و یکتاپرستى سخت‏ترین مراحل ماموریت پیمبران الهى بوده، چه نیل به این هدف مقدس مستلزم آن است که عقلهاى خفته بیدار شود، مردم فکر کنند، و بر اثر تعقل به آفریدگار جهان ایمان بیاورند و بت‏پرستى را ترک گویند. ولى بیشتر مردم حاضر نبودند از تقلید پدران خود چشم‏پوشى کنند و از تعصب خانوادگى دست بردارند. ابراهیم خلیل (ع) براى آنکه قوم خود را متنبه کند و به تعقل وادارشان سازد به آنان فرمود: 

ما هذه التماثیل التى انتم لها عاکفون؟ 

این بتهاى جماد چیست که عمرى در کنارشان معتکفید و آنها را مى‏پرستید؟ 

به جاى آنکه فکر کنند و به قبح عمل خویش واقف گردند از تقلید کورکورانه‏ى پدران سخن گفتند و بر اساس تعصب جاهلانه که سرچشمه‏ى آن هواى نفس است پاسخ دادند: 

قالوا وجدنا آباءنا لها عابدین. 

ما پدران خود را یافته‏ایم که این بتها را پرستش مى‏کردند. 

ابراهیم (ع) که از این پاسخ ضد عقل سخت ناراحت شده بود گفت: 

لقد کنتم انتم و آباوکم فى ضلال مبین. 

بیگمان خود شما و پدرانتان همه در گمراهى آشکارا بوده و هستید. 

سرانجام ابراهیم (ع) به آنان گفت: 

اف لکم و لما تعبدون من دون الله افلا تعقلون. 

اف بر شما و بر آنچه که غیر خداوند است مى‏پرستید، آیا تعقل نمى‏کنید و اندیشه‏ى خویشتن را به کار نمى‏بندید. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    33
    :: بازدید دیروز ::
    113
    :: کل بازدیدها ::
    190333

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::