سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 5:13 عصر چهارشنبه 87/11/30

شرح دعای مکارم الاخلاق(64)

در کتب عامه و خاصه از طرق مختلف حدیثى نقل شده که رسول اکرم صلى الله علیه و آله در ایام حیات خود مکرر در مکرر با  مختصر تفاوتى در عبارت به مردم فرموده بود: من دو امانت سنگین و بزرگ را بین شما مى‏گذارم، کتاب خدا و عترتم یعنى اهل‏بیتم، تا زمانى که به این دو متمسکید از گمراهى مصون و محفوظ خواهید بود و این دو از هم جدا نمى‏گردند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. مردم پس از مرگ آن حضرت گفته‏هایش را از یاد بردند، على علیه‏السلام را که براى ولایت و رهبرى، گزیده‏ى خدا و منصوب از طرف پیشواى اسلام بود و در جمیع مدارج کمال ایمانى و علمى و عملى بر همه تقدم داشت واگذاردند و مفضول را بر فاضل مقدم داشتند. با این عمل ناروا زمینه‏ى انحراف مسلمین و انحطاط آنان فراهم آمد و با گذشت زمان تشدید شد تا جایى که در زمان حکومت بنى‏امیه و بنى‏عباس دستگاه خلافت که باید سمبل پاکى و فضیلت باشد کانون ناپاکى و رذیلت گردید، ظلم جایگزین عدل شد، رعایت حقوق مردم به تجاوز و تعدى مبدل گردید، و خلفاى جور آنچنان در راه ضد اسلام جرى و جسور شدند که عبدالملک مروان امر به معروف و نهى از منکر را منع نمود و صریحا گفت:  لا یامرنى احد بالتقوى الا ضربت عنقه. 

هیچ کس مرا به تقوى امر نمى‏کند جز آنکه با شمشیر سر از بدنش جدا خواهم کرد. 

پیشواى مآل‏اندیش اسلام ضمن حدیثى در امر ولایت و زمامدارى سخن گفته و خطر گزینش مفضول را بر فاضل اعلام نموده و خاطرنشان ساخته است که هر امتى مرتکب چنین عمل ناروایى شود راه پستى و عقب‏افتادگى را به روى خود گشوده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: ما ولت امه امرها رجلا و فیهم  اعلم منه الا لم یزل امرهم یذهب سفالا حتى یرجعوا الى ما ترکوه.  رسول اکرم (ص) فرموده است: هیچ امتى امر خود را به مردى نمى‏سپارد با آنکه در آن امت مرد عالمتر از او وجود دارد مگر آنکه کار آن مردم پیوسته در راه سقوط و انحطاط پیش مى‏رود تا به چیزى که آن را ترک گفته بودند برگردند، یعنى گزینش اعلم. 

فرموده‏ى نبى معظم اسلام در جامعه‏ى مسلمین تحقق یافت و بر اثر انحراف از صراط مستقیم و محروم ساختن على علیه‏السلام از حقى که خداوند به وى اعطا نموده بود، مسلمانان از تعالى و ترقى بازماندند، راه پستى و انحطاط را در پیش گرفتند، ارزش رفیع و گرانقدر خود را از دست دادند، اجانب بر آنان تسلط یافتند، زمام امورشان را به دست حکام جائر سپردند و هم اکنون با گذشت چهارده قرن وضع به همان منوال است و یک میلیارد مسلمان به گونه‏اى رنج‏آور و تاثر بار زندگى مى‏کنند و از عز و آزادگى که شایسته‏ى پیروان قرآن شریف است محروم‏اند. 

دیروز، مسلم، آیت اقبال و مکرمت    امروز خود چه شد که چنین نامکرم است 

دیروز مسلم از شرف و فضل سربلند    امروز پشت مسلم و اسلامیان خم است 

دیروز محرم حرم غیر مسلمین   امروز بین که در حرم خود نه محرم است 

آن انتصار خود چه شد این انکسار چیست؟  آن را چگونه مبداء و اینش چه مختم است؟ 

خلاصه، ارث زمین به قضاى قطعى بارى‏تعالى براى مردم  صالح و شایسته است و دهها کمال و مزیت از نظر عقل و علم، اعتقاد و اخلاق، کار و کوشش، گفتار و رفتار، و دیگر امورى از این قبیل زیر پوشش صلاحیت و شایستگى جاى دارد. یک روز مسلمین در پرتو تعالیم حیاتبخش اسلام از شایستگى و صلاحیت برخوردار گردیدند و وارث قسمت مهمى از کره‏ى زمین شدند، روز دیگر شرایط صلاحیت و شایستگى را تدریجا از دست دادند، راه پستى و انحطاط را در پیش گرفتند و آن وضع تاسف‏بار و دردناک حتى امروز همچنان ادامه دارد. 

به موجب روایات بسیارى که از اولیاى گرامى اسلام رسیده، شرایط کامل صلاحیت و شایستگى در اصحاب حضرت مهدى، حجه ابن الحسن علیهماالسلام تحقق مى‏یابد. در آن عصر پیروان آن حضرت واجد تمام ابعاد صلاحیت مى‏شوند و وارث همه‏ى کره‏ى زمین مى‏گردند، در آن عصر، عدل و دادگرى بر سراسر جهان حکومت مى‏کند و ظلم و بیداد از زمین رخت برمى‏بندد و در آن عصر امنیت جانى و مالى و عرضى و همچنین امنیت از ترس بر سر جهانیان سایه‏ى رحمت مى‏افکند و همه‏ى مردم از آن نعمت گرانقدر برخوردار مى‏شوند، در آن عصر معادن و مخازن زمین استخراج مى‏گردد و عمران و آبادى همه جا را فرامى‏گیرد، در آن عصر موازنه‏ى اقتصادى و تعادل مالى در سطح بسیار وسیع برقرار مى‏شود، و به طورى که در روایات آمده کسانى مى‏خواهند صدقه بدهند اما فقیرى پیدا نمى‏کنند زیرا همه‏ى مردم از درآمد مکفى بهره‏مندند و نیازى به کمک رایگان ندارند. 

از مجموع آنچه مذکور افتاد این نتیجه به دست آمد که انجام هر کارى خواه کوچک باشد یا بزرگ، نیازمند صلاحیت و شایستگى است. امام سجاد (ع) که قصد دارد یک سلسله امور مهم اجتماعى را که مایه‏ى سعادت مردم است جامه‏ى تحقق بپوشاند و عملا آنها را به موقع 

اجرا بگذارد، در مرحله‏ى اولى از پیشگاه بارى‏تعالى درخواست صلاحیت و شایستگى مى‏نماید و در جمله‏ى اول دعا که موضوع بحث سخنرانى امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: و حلنى بحلیه الصالحین، بار الها! مرا به زیور صالحین بیاراى، یعنى از شرایطى برخوردارم ساز که بتوانم آن امور مهم را در جامعه پیاده کنم و مردم را از آن نعمتها منتفع سازم. 

امام علیه‏السلام در جمله‏ى دوم دعا که موضوع آخرین قسمت سخنرانى امروز است در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  و البسنى زینه المتقین، بار الها! زینت متقین را بر من بپوشان. تقوى یکى از شروط صلاحیت است و با وجود آن شایستگى تحقق مى‏یابد. 

عن على علیه‏السلام قال: التقوى مفتاح الصلاح.  على (ع) فرموده: تقوى و پرهیز از گناه کلید صلاح و شایستگى است. به همین جهت امام (ع) بین تمام اجزا و شرایط صلاحیت، تقوى را تخصیص به ذکر داده زیرا تقوى بر همه‏ى آنها حاکم است و با وجود تقوى هر جزئى از اجزاى صلاحیت به شایستگى واقعى دست مى‏یابد. زبان گویا در اصلاح نقائص اجتماع از شرایط صلاحیت است اما باید زبان متقى باشد تا به هدف خود نایل گردد، زبان آلوده اثر نافذ نمى‏گذارد و نقص جامعه را آنطور که باید برطرف نمى‏کند. دست در انجام کارهاى لازم شرط صلاحیت است، اما باید متقى باشد. دستى که به روى مردم بى‏گناه سیلى مى‏زند یا اموال مردم را به سرقت مى‏برد به اصلاح جامعه و رفع مشکلات مردم نایل نمى‏گردد. براى آنکه به معناى کلام امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعا که به خدا عرض مى‏کند:  و البسنى زینه المتقین، واقف شویم و مقام شامخ تقوى را نسبت به سایر اجزا و شرایط صلاحیت بشناسیم، لازم است در مورد دو کلمه که در عبارت امام در دعا آمده، مختصر توضیحى داده شود: یکى «لباس» است و آن دیگر «تقوى». امام سجاد (ع) از پیشگاه الهى درخواست مى‏کند به او لباس متقین را بپوشاند. قرآن شریف درباره‏ى تقوى کلمه‏ى «لباس» را به کار برده و فرموده است:  و لباس التقوى ذلک خیر.  جامه‏ى مقدس تقوى براى انسانها لباسى بسیار خوب و پسندیده است. 

راغب در ماده‏ى (لبس) مى‏گوید:  و جعل اللباس لکل ما یغطى من الانسان عن قبیح. 

کلمه‏ى لباس به کار برده مى‏شود درباره‏ى هر چیزى که قبیح را در انسان مى‏پوشاند. 

همچنین راغب در ماده‏ى «وقى» مى‏گوید:  التقوى جعل النفس فى وقایه مما یخاف. 

تقوى عبارت از این است که آدمى خود را در پناهى قرار دهد تا به شرى که از آن مى‏ترسد دچار نشود. 

با توجه به اینکه تمام قواى درونى و برونى انسان در معرض آلوده شدن به گناه و معاصى است و افراد باایمان همواره از خطر و پى‏آمد آنها خائف‏اند و با در نظر گرفتن این مطلب که تقوى مانند لباس سراسرى تمام وجود آدمى را زیر پوشش خود مى‏برد و چون پناهگاه مطمئنى، افراد باایمان را از خطر مصون مى‏دارد، امام سجاد (ع) پس از درخواست زیور صالحین مسئله‏ى تقوى را که شرط اساسى صلاحیت 

است، تخصیص به ذکر داده و لباس متقین را از پیشگاه بارى‏تعالى تمنى مى‏نماید. 

عن على علیه‏السلام قال: الجاوا الى التقوى فانه جنه منیعه، من لجا الیها حصنته و من اعتصم بها عصمته. 

على علیه‏السلام فرموده: به پناه تقوى بروید که تقوى سپرى است نیرومند و محکم، هر کس به آن پناهنده شود مصونش مى‏دارد و هر کس به آن متمسک شود به وى صیانت و حفاظت مى‏بخشد. 

تقوى ملکه‏ى نفسانى و حالت ثابت روحى است. افراد باایمان بر اثر مراقبت و تمرین در اطاعت بارى‏تعالى و اجتناب از معاصى و گناهان به سرمایه‏ى گرانقدر تقوى نائل مى‏شوند و به مقام رفیع سعادت دست مى‏یابند. اینان با رسیدن به این مقام شامخ روحى بدون تکلف و زحمت از گناه پرهیز مى‏کنند، نه تنها مرتکب معصیت نمى‏شوند بلکه فکر معصیت از خاطرشان نمى‏گذرد. چنین انسانى تمام وجودش از لباس مقدس تقوى پوشیده است و در پناه این حصن حصین و قدرت معنوى و ایمانى از جمیع شرور معاصى و خطرات ناشى از گناه مصون و محفوظ است. درباره‏ى این قبیل انسانهاى خودساخته بحق مى‏توان گفت که اینان داراى تقواى قولى، عملى، مالى، اخلاقى، اقتصادى، سیاسى، اجتماعى، و دیگر امور مربوط به زندگى هستند، اینان در هر کارى اول رضاى خدا را در نظر مى‏گیرند و سپس درباره‏ى آن قدم برمى‏دارند و عمل مى‏کنند. 

امام باقر علیه‏السلام لباس تقوى را که در قرآن شریف آمده به «عفت» تفسیر نموده و فرموده است: 

و اما «لباس التقوى» فالعفاف، لان العفیف لا تبدو له عوره و ان 

کان عاریا من الثیاب و الفاجر بادى العوره و ان کان کاسیا من الثیاب. یقول «و لباس التقوى ذلک خیر» یقول: العفاف خیر. 

لغت اقرب الموارد مى‏گوید: عف الرجل: کف عما لا یحل و لا یجمل قولا او فعلا. 

عفت در آدمى عبارت از خوددارى و کف نفس از چیزى است که حلال و شایسته نیست، خواه کف نفس، با قول باشد و خواه با عمل. 

امام باقر (ع) فرموده: اما لباس تقوى «عفت» است، زیرا از انسان عفیف عورتى آشکار نمى‏شود اگر چه از نظر ظاهر عریان باشد، اما فاجر و گناهکار، عورتى را که باید پوشیده باشد آشکار مى‏سازد اگر چه بدنش با لباس پوشیده است. سپس امام (ع) فرمود: لباس تقوى خیر است، یعنى عفت خیر است. 

کلمه‏ى عفت همانند کلمه‏ى تقوى به معناى وسیع و در موارد مختلف به کار برده مى‏شود و از عفت و بى‏عفتى، بودن و نبودن تقوى موردنظر است. عفت زبان، عفت قلم، عفت چشم، عفت اخلاقى، عفت غریزه‏ى جنسى، و از این قبیل. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول این قسمت از دعا براى تحقق بخشیدن به هدفهاى عالى خود از خداوند درخواست شایستگى و صلاحیت نموده و عرض مى‏کند: 

و حلنى بحلیه الصالحین: این درخواست حاوى جمیع جهات عقلى، علمى، دینى، قولى، و عملى است. 

در جمله‏ى دوم از خداوند درخواست پوشاندن زینت متقین را مى‏نماید، عرض مى‏کند: و البسنى زینه المتقین، و تقوى خود شرط بزرگ صلاحیت است. 

پیمبران الهى و جانشینان برحقشان همه واجد تقوى بودند و آنچه را که مى‏گفتند و به مردم دستور مى‏دادند خود عمل مى‏کردند. على علیه‏السلام برنامه‏ى عملى خود را در این باره چنین بیان نموده است: 

ایها الناس! و الله ما احثکم على طاعه الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیه الا و اتناهى قبلکم عنها. 

به خدا قسم هیچ وقت شما را به طاعتى ترغیب ننمودم مگر آنکه خود قبل از شما به آن سبقت جستم و هیچگاه شما را از معصیتى نهى ننمودم مگر آنکه پیش از شما خویشتن را از آن بازداشتم. 

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام طبق برنامه‏ى جد گرامیش پس از درخواست صلاحیت از پیشگاه خداوند، تقاضاى زینت متقین را مى‏نماید، یعنى بار الها مرا آنچنان مورد حمایت خود قرار ده و موفقم بنما که با تلبس به تقوى مردم را به راه سعادت بخوانم و سخنم به گونه‏اى القا شود که موثر افتد و جامعه را از بلایا و گرفتارى برهاند. 

تقوى داراى درجات و مراتبى است، تقواى کامل که تمام وجود شخص متقى را زیر پوشش خود قرار دهد و کوچکترین قدمى برخلاف رضاى الهى برندارد مخصوص معصومین و اولیاى گزیده‏ى الهى است و قرآن شریف آن را «حق تقوى» خوانده و فرموده است: 

اتقوا الله حق تقاته. 

عن ابى‏بصیر: سالت اباعبدالله علیه‏السلام عن قول الله عز و جل: «اتقوا الله حق تقاته»، قال: یطاع فلا یعصى و یذکر فلا ینسى، و یشکر فلا یکفر. 

ابى‏بصیر مى‏گوید: از امام صادق (ع) درباره‏ى این آیه سئوال 

نمودم. فرمود: حق تقوى این است که خداوند همه جا اطاعت شود و هرگز مورد عصیان قرار نگیرد، همه جا در یاد باشد و هیچگاه فراموش نگردد و همیشه مورد شکر قرار گیرد و هرگز نعمتش کفران نشود. 

البته افراد عادى از عهده‏ى چنین تقوایى برنمى‏آیند. از این رو خداوند تفضل فرمود و از آنان تقواى به قدر توان و قدرت خواست. 

عیاشى مى‏گوید از امام صادق علیه‏السلام درباره‏ى آیه‏ى «اتقوا لله حق تقاته» سئوال شد، 

قال منسوخه، قیل و ما نسختها؟ قال: قول الله «اتقوا لله ما استطعتم». 

حضرت فرمود آن آیه نسخ شده. سئوال شد کدام آیه آن را نسخ کرده است؟ حضرت آیه‏اى را نام برد که تقوى را به قدر استطاعت خواسته است. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    19
    :: بازدید دیروز ::
    82
    :: کل بازدیدها ::
    188676

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::