سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 5:9 عصر چهارشنبه 87/11/30

 شرح دعای مکارم الاخلاق(62)

 

عن على علیه‏السلام قال: شکرک للراضى عنک یزیده رضاء و وفاء و شکرک للساخط علیک یوجب لک منه صلاحا و تعطفا. 

على (ع) فرموده: آن کس که به تو نعمت مى‏دهد و شکرش را ادا مى‏کنى اگر قلبا از تو راضى باشد، شکرت بر خشنودى و وفایش مى‏افزاید و اگر بر تو خشمگین باشد، شکر تو موجب صلاح ضمیر و عطوفتش مى‏گردد. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعا که موضوع سخنرانى امروز است، در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و ان اشکر الحسنه، بار الها! موفقم بدار که خوبى را شکر نمایم. ملاحظه مى‏کنید امام (ع) به گونه‏اى سخن گفته که شامل تمام نعمتها مى‏شود، خواه نعمتهایى که آفریدگار بدون واسطه به او اعطا فرموده و خواه نعمتهایى که با واسطه‏ى دست بشر به وى رسیده است. خلاصه، شکر نعمت به معناى وسیع خود از وظایف قطعى افراد متنعم است و به صریح قرآن شریف شکر نعمت موجب افزایش آن مى‏گردد و کفران نعمت، عذاب شدید الهى را در پى دارد. ناگفته نماند که شکرگزارى 

در زمینه‏ى اعطاى نعمت، بجا و صحیح است، اما اگر کسى بدون دریافت نعمت زبان به شکرت بگشاید مى‏توانى عمل او را نوعى اعلام خطر تلقى کنى، زیرا کسى که روزى بى‏حساب تو را شکر مى‏کند ممکن است روزى بى‏حساب به ذم و بدگوییت زبان بگشاید و این مطلب را حضرت على (ع) در عبارت کوتاهى خاطرنشان فرموده است: 

من شکر على غیر احسان ذم على غیر اساءه. 

کسى که بدون احسان تو را شکر مى‏گوید، بدون بدى نیز تو را مذمت مى‏کند. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعا که موضوع سخنرانى امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و اغضى عن السیئه: بار الها! به من توفیق عنایت فرما که از بدیها چشم‏پوشى نمایم. 

یکى از برنامه‏هاى انسان‏سازى در مکتب آسمانى پیغمبران این بود که به پیروان خود درس حسن‏نظر مى‏دادند، به آنان مى‏گفتند: جهان و جهانیان را از دیدگاه خوشبینى بنگرید و از عیبجویى و سوءنظر اجتناب نمایید و این درس انسانى از خلال بعضى از روایات استفاده مى‏شود: 

روى ان عیسى علیه‏السلام مر و الحواریون على جیفه کلب. فقال الحواریون: ما انتن ریح هذا الکلب. فقال عیسى (ع): ما اشد بیاض اسنانه. 

حضرت عیسى بن مریم در رهگذر با حواریون از کنار سگ مرده‏اى عبور کردند. حواریون از تعفن و بوى بد آن لاشه سخن گفتند، اما حضرت عیسى (ع) فرمود: چقدر دندانهایش سفید است. 

از جمله‏ى صفات حضرت بارى‏تعالى آشکار نمودن خوبیها و پوشاندن بدیها است: 

یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح: اگر انسانى بتواند این دو صفت بزرگ را تمرین کند و خویشتن را به آن دو متخلق سازد، او به کامل مطلق یعنى ذات اقدس الهى تشبه یافته است و امیرالمومنین (ع) از این مزیت و کمال، برخوردار بود: 

عن على بن ابیطالب علیه‏السلام انه قال: لو وجدت مومنا على فاحشه لسترته بثوبى او قال علیه‏السلام بثوبه. 

على (ع) فرمود: اگر مومنى را در حال گناه مشاهده کنم او را با لباس خود مى‏پوشانم، یا آنکه فرموده است با لباس خودش مى‏پوشانم. 

اولیاى گرامى اسلام درباره‏ى حسنات یا کارهاى خوب و همچنین درباره‏ى سیئات یا کارهاى بد از ابعاد مختلف سخن گفته و در هر بعدى وظیفه‏ى اسلامى و انسانى پیروان خود را بیان نموده است. در جایى که دیگرى به شما نیکى کند وظیفه‏ى شما شکرگزارى اوست و این مدلول جمله‏ى اول دعاى امام سجاد (ع) موضوع سخنرانى امروز است: و ان اشکر الحسنه. 

در جایى که دیگرى به شما بد کند وظیفه‏ى کرامت خلق شما چشم‏پوشى و نادیده گرفتن بدى اوست و این دستور، مدلول جمله‏ى دوم دعاى حضرت سجاد (ع) در بحث امروز است: و ان اغضى عن السیئه. 

در جایى که شما موفق شدید به دگرى احسان نمایید، خداوند را بر این موفقیت حمد کنید و شکر او را در کار نیکى که انجام داده‏اید بجاى آورید. در جایى که شما دچار لغزش گردیدید و نسبت 

به دگرى بد کردید، استغفار کنید و از پیشگاه خداوند طلب آمرزش نمایید، و این دو مدلول حدیث امام صادق (ع) است: 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: اذا احسنتم فاحمدوا الله و اذا اساتم فاستغفروا الله. 

در جایى که از دگرى به شما نعمتى رسیده آن را همواره به خاطر داشته باشید و از یاد نبرید، جایى که شما به دگرى خدمت نموده‏اید و به وى نعمتى داده‏اید آن را فراموش کنید مبادا موقعى بر سرش منت بگذارید و اجر خود را در پیشگاه پروردگار عالم از میان ببرید و این نیز مدلول حدیثى از امیرالمومنین (ع) است: 

عن على علیه‏السلام قال: اذا صنع الیک معروف فاذکره و اذا صنعت معروفا فانسه. 

در جایى که شما به دگرى احسان مى‏کنید و او را از عطاى خویش برخوردار مى‏سازید، بکوشید در کیفیت احسان، نکاتى را که حضرت صادق (ع) ضمن حدیثى تذکر داده است رعایت کنید و بدین وسیله عمل نیک خود را در پیشگاه حضرت بارى‏تعالى گرانقدر نمایید. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: رایت المعروف لا یصلح الا بثلاث خصال: تصغیره و تستیره و تعجیله. فانک اذا صغرته عظمته عند من تصنعه الیه، و اذا سترته تممته، و اذا عجلته هناته. 

امام صادق (ع) فرموده: صلاح و شایستگى عمل معروف را وابسته به سه چیز مى‏بینم: کوچک شمردن، پنهان داشتن، و تعجیل در انجام آن. چه وقتى عطاى خود را کوچک شمردى آن را در نظر گیرنده‏ى عطا بزرگ نموده‏اى، وقتى خدمت خود را پنهان داشتى نعمت 

را تتمیم و تکمیل کرده‏اى، و چون در انجام خدمت عجله نمایى آن را بر گیرنده‏ى نعمت گوارا ساخته‏اى. 

شکر حسنات و چشم‏پوشى از سیئات در جوامع بشرى داراى فواید روانى و آثار عملى است و هر یک در جاى خود مى‏تواند نتیجه‏ى مفیدى به بار آورد. شکر نعمت مایه‏ى تشویق منعم است، در وى اثر روحى مى‏گذارد و او را با علاقه و رغبت بیشترى به خدمات اجتماعى وامى‏دارد، به علاوه، دگران را نیز به راه نیکوکارى سوق مى‏دهد و بر تعداد خدمتگزاران مى‏افزاید و در نتیجه، جامعه از تعاون و رفاه بیشترى برخوردار مى‏گردد. بر عکس، بى‏تفاوتى در مقابل احسان و خوددارى از شکر منعم مایه‏ى دلسردى و یاس مى‏شود و خدمتگزاران را در ادامه‏ى خدمت بى‏رغبت مى‏نماید. اثر مفید تشویق منحصر در شکر منعم و خدمتگزارى اهل احسان نیست، بلکه تشویق مى‏تواند محصل خردسال و جوان را در رشته‏ى درس خواندن، کارمند دولت را در وظایف ادارى و نیروهاى مسلح را در دفاع از کشور، بیش از پیش دلگرم نماید و آنان را با جدیت زیادترى در ادامه‏ى کار وادار سازد. حضرت امیرالمومنین (ع) ضمن عهدنامه‏ى خود تشویق نظامیان خدمتگزار و نام بردن از خدمات آنان را اکیدا به مالک اشتر، والى مصر، توصیه فرموده و این مطلب را در خلال این بیان خاطرنشان ساخته است: 

و واصل فى حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلى ذو و البلاء منهم، فان کثره الذکر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناکل. 

همواره از نظامیان خدمتگزار به نیکى یاد کن و کارهاى بزرگى را که انجام داده‏اند به شمار آور، چه زیاد نام بردن از کارهاى 

نیک آنان افراد شجاع را تحریک مى‏کند و اشخاص سست را ترغیب مى‏نماید و به تحرک و فعالیت وادار مى‏سازد. 

براى آنکه بدانیم حقشناسى از منعم در آیین مقدس اسلام تا چه حد محبوب و مورد توجه است، مى‏توانیم در سخنان اولیاى دین که درباره‏ى کفران نعمت گفته‏اند، دقت نماییم تا متوجه شویم که حق ناشناسى از معروف چه اندازه در اسلام مورد بغض و بدبینى است: 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: لعن الله قاطعى سبیل المعروف و هو الرجل یصنع الیه المعروف فیکفره فیمنع صاحبه ان یصنع ذلک الى غیره. 

امام صادق (ع) فرموده: خدا لعنت کند کسى را که قطع راه معروف مى‏نماید و مانع احسان نیکوکار مى‏گردد، او مردى است حق‏ناشناس، به وى احسان مى‏شود، نعمت منعم را کفران مى‏نماید و بر اثر این عمل ناروا راه خیر را سد مى‏کند و مانع آن مى‏گردد که نیکوکار در مورد شخص دگرى قدم بردارد و کار معروفى را درباره‏ى او انجام دهد. 

چشم‏پوشى از سیئه مانند شکر حسنه داراى اثر مفید روانى و اجتماعى است، شکر حسنه، اهل معروف را در راه خیر تشویق مى‏کند و کسانى را که اهل معروف نیستند به این راه سوق مى‏دهد. چشم‏پوشى از سیئه نیز مى‏تواند زمینه‏ى کرامت خلق شود و آدمى به سجیه‏ى عفو و اغماض گرایش یابد و اگر چشم‏پوشى نشود چه بسا پیگیرى از یک سیئه منشاء سیئات بسیار گردد، مایه‏ى تشاجر و اختلاف شود، و ممکن است در مواقعى کار تشاجر به مفاسد ندامت‏بار و غیر قابل جبران منتهى گردد. 

در پایان بحث شکر نعمت، لازم مى‏داند نکته‏اى را به عرض شنوندگان محترم برساند، امید است مفید و سودمند افتد. امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و ان اشکر الحسنه: بار الها! موفقم بدار که نیکى را شکرگزار باشم. به کار بردن کلمه‏ى حسنه در زمینه‏ى اعطاى نعمت روشنگر این مطلب است که انفاق مالى اگر بجا و نیکو باشد سزاوار شکر است و باید از عمل منعم قدردانى نمود، اما اگر انفاق، نابجا و در غیر مورد باشد، نه تنها شایسته‏ى شکر نیست بلکه ممکن است در پاره‏اى از موارد بر اثر اسراف و تضییع مال شایان توبیخ باشد. گاه شخص شهرت‏طلب و خودخواه مجلس ضیافتى تشکیل مى‏دهد و از جمعى دعوت مى‏کند، هدفش از این دعوت، پذیرایى دوستانه و ضیافت برادرانه نیست بلکه مى‏خواهد خود را نشان بدهد و خویشتن را بلندآوازه نماید. از اینرو در تهیه‏ى غذا و کیفیت و کمیت آن افراط مى‏کند و به اسراف و زیاده‏روى دست مى‏زند و چون طعام تهیه شده چندین برابر نیاز مهمانان بوده، پس از پذیرایى قسمت اعظم غذا در سفره باقى مى‏ماند و بدبختانه بیشتر غذاى باقیمانده در ظروف زباله ریخته مى‏شود و تبذیر و اسراف نعمت به میان مى‏آید. این قبیل انفاقها را شرع مقدس، احسان نمى‏داند و انفاق‏کننده استحقاق شکر ندارد. 

براى آنکه این مطلب هر چه بهتر روشن شود، در اینجا قسمتى از روایت حضرت مولى‏الموحدین، امیرالمومنین، على علیه‏السلام را که در خصوص امر مال و چگونگى صرف نمودن آن توضیح داده و شیعیان خود را آگاه فرموده است، تقدیم شنوندگان محترم مى‏نماید. 

من کان فیکم له مال فایاه و الفساد، فان اعطاءه فى غیر حقه تبذیر 

و اسراف و هو یرفع ذکر صاحبه فى الناس و یضعه عند الله و لم یضع امرء ماله فى غیر حقه و عند غیر اهله الا حرمه الله شکرهم و کان لغیره ودهم فان بقى معه منهم بقیه ممن یظهر الشکر له و یریه النصح فانما ذلک ملق منه و کذب و لم یضع امرء ماله فى غیر حقه و عند غیر اهله الا لم یکن له من الحظ فیما اتى الا محمده اللئام و ثناء الاشرار مادام علیه منعما مفضلا. فمن کان منکم له مال فلیصل به القرابه و لیحسن منه الضیافه و لیفک به العانى و الاسیر و ابن السبیل فان الفوز بهذه الخصال مکارم الدنیا و شرف الاخره. 

کسى از شما که داراى مال و ثروت است بپرهیزد از فساد، چه آنکه اعطاى مال در غیر مورد تبذیر است و اسراف و این عمل ناروا یاد صاحبش را بین مردم زیاد مى‏کند و نامش را بالا مى‏برد، ولى نزد بارى‏تعالى او را پست مى‏کند و موجب انحطاطش مى‏گردد و هیچ انسانى مال خود را در غیر حق و در مورد افراد نااهل صرف نمى‏کند، مگر آنکه خداوند او را از شکرگزارى دریافت‏کنندگان مال محروم مى‏سازد و علاقه و مودت اینان به غیر اعطاکننده‏ى مال معطوف مى‏گردد و اگر کسانى از دریافت‏کنندگان به جاى مانده باشند و زبان به شکر و خیرخواهى صاحب مال بگشایند، هدفشان چاپلوسى و دروغگویى است و هیچ فرد متمکن، مال خود را در غیر حق و براى نااهل صرف ننموده مگر آنکه نصیبش از آن پرداخت نابجا و بى‏مورد، ستایش فرومایگان و مدح اشرار بوده، آن هم نه همیشه و به طور دائم بلکه تا وقتى که نعمت منعم را دریافت مى‏کنند و از فضل و عنایت او 

برخوردارند. 

سپس على (ع) به دوستان خود فرمود: هر یک از شما که داراى مال است آن را در راه صله‏ى رحم یا مهمانى نیکو و پسندیده صرف نماید یا آنکه مال خود را در راه نجات و رهایى کسانى که در رنج و تعب‏اند یا آنکه اسیر یا ابن السبیل‏اند به کار گیرد و موجبات آزادى و رفع گرفتارى آنان را فراهم آورد که دست یافتن به این خصال حمیده، مایه‏ى کرامت و بزرگوارى دنیا و موجب شرف و فضیلت در عالم آخرت است. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    99
    :: بازدید دیروز ::
    256
    :: کل بازدیدها ::
    190286

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::