سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 5:8 عصر چهارشنبه 87/11/30

شرح دعای مکارم الاخلاق(61)

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

و ان اشکر الحسنه و اغضى عن السیئه. 

 

به خواست بارى تعالى این دو جمله از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» موضوع سخنرانى و بحث امروز است. امام سجاد علیه‏السلام در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: بار الها! به من توفیق عنایت فرما که خوبیها را شکرگزار باشم و از بدیها چشم‏پوشى نمایم. 

براى روشن شدن معناى جمله‏ى اول دعاى امام لازم است معناى شکر را بدانیم. 

الشکر ثلاثه اضرب: شکر القلب و هو تصور النعمه، و شکر اللسان و هو الثناء على المنعم، و شکر سائر الجوارح و هو مکافاه النعمه بقدر استحقاقه. 

راغب مى‏گوید شکر سه گونه است: یکى شکر قلب است و آن تصور نعمت است، آن دیگر شکر زبان است و آن ثنا گفتن و حمد نمودن منعم است، و سوم شکر جوارح و آن به کار بردن عضو است در 

استفاده از نعمت. البته شکر قلب، یعنى تصور نعمت، مهمتر از شکر زبان و شکر جوارح است، زیرا قلب کانون اراده و مرکز تصمیم است، زبان و دیگر جوارح به فرمان مرکز فرماندهى است. وقتى آدمى در دل باور داشته باشد که هر چه نعمت در اختیار اوست از خداوند است، طبعا زبان و جوارح تحت تاثیر شکر قلب قرار دارند و انسان با تمام وجود شکرگزار خدا خواهد بود، و این مطلب در خلال روایات خاطرنشان گردیده است: 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: من انعم الله علیه بنعمه فعرفها بقلبه فقد ادى شکرها. 

امام صادق (ع) فرموده: کسى که خداوند به وى نعمتى را عطا مى‏فرماید و دل او عارف است که آن نعمت عطیه‏ى الهى است، با همان معرفت قلبى شکر نعمت را به جاى آورده است. 

روى ان موسى علیه‏السلام قال فى مناجاته: الهى خلقت آدم بیدک و اسکنته جنتک و زوجته حواء امتک فکیف شکرک، فقال علم ان ذلک منى فکانت معرفته شکرا. 

روایت شده که حضرت موسى بن عمران در مناجات خود به پیشگاه خداوند عرض کرد: بار الها! آدم را به دست خودت آفریدى، در بهشت خودت او را جاى دادى، حوا را به همسریش گزیدى، او چگونه ترا شکر نمود؟ خداوند فرمود: آدم دانست که همه‏ى آن نعمتها از من است و او با این معرفت، شکر مرا به جاى آورد. 

کسى که در دل باور دارد تمام نعمتها از خداوند است و با این باور عالیترین شکر را به جاى آورده و اداى وظیفه‏ى قلبى را نموده است، 

او باید مراقبت نماید که در مقام عمل نیز شکرگزار نعمتهاى الهى باشد و هر نعمت در جائى صرف شود که مرضى صاحب نعمت است، یعنى با هیچ یک از عطایاى الهى مرتکب گناه نشود، خواه آن عطایا جوارح و اعضاى بدن باشد که به اختیار اراده‏ى او به کار مى‏رود و خواه نعمتهاى خارج از وجود انسان باشد، مانند مال، مقام، محبوبیت، نفوذ کلام، و دیگر نعمتهایى از این قبیل، و شکر جامع، به کار بردن نعمت بر وفق رضاى الهى و اجتناب از گناهان است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: الشکر للنعم اجتناب المحارم و تمام الشکر قول العبد: الحمد لله رب العالمین. 

امام صادق (ع) فرمود: شکر نعمتها پرهیز از گناهان است و شکر تمام و کامل این است که بنده‏ى خدا بگوید: الحمد لله رب العالمین.- بنابراین اگر انسانى با دست و زبانش، با قلم و قدمش، با مال و ثروتش، و با جاه و مقامش اعمالى را انجام دهد که مرضى خدا باشد، او با عمل پاک و منزه خود شکر نعمت را به جاى آورده است، و اگر با یکى از آن نعمتها مرتکب گناه گردد ، با آن عمل کفران نعمت نموده است. شکر نعمت دست، رفع نیازهاى زندگى یا دست افتاده گرفتن است و کفران نعمت دست، دزدى کردن و یا بر سر مظلوم کوبیدن است. شکر نعمت مقام، حمایت مظلوم و کوتاه کردن دست ظالم است، و کفران نعمت مقام، بى‏اعتنایى به ضعفا و یارى کردن به ستمکاران و زورگویان است. على (ع) با نظامیان خود به منزل ذى‏قار رسید، در آنجا توقف نمود. امام (ع) نعلین پاره‏ى خود را تعمیر مى‏نمود. عبدالله بن عباس به حضورش آمد. به وى فرمود: قیمت 

نعلین من چیست؟ عرض کرد: قیمتى ندارد: 

فقال علیه‏السلام: و الله لهى احب الى من امرتکم الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا. 

فرمود: قسم به خدا این نعلین بى‏ارزش نزد من محبوبتر است از حکومت بر شما، مگر آنکه بتوانم از سنگر حکومت استفاده‏ى معنوى و الهى بنمایم، حقى را بر پا دارم یا باطلى را دفع نمایم. 

اجر شکرگزارى: شکر نعمت در پیشگاه خداوند اجر عبادت دارد و صاحبان نعمت با انجام این وظیفه‏ى مقدس از پاداش بزرگ خداوند برخوردار مى‏گردند و این بشارت ضمن روایتى از رسول گرامى (ص) به شکرگزاران اعلام گردیده است: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال،: الطاعم الشاکر له من الاجر کاجر الصائم المحتسب و المعافى الشاکر له من الاجر کاجر المبتلى الصابر و المعطى الشاکر له من الاجر کاجر المحروم القانع. 

رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرموده است: آن کس که غذا مى‏خورد و سپاسگزار خداوند است، اجر او همانند پاداش کسى است که براى خدا و به منظور نیل به ثواب الهى روزه گرفته است، کسى که سالم است و خدا را بر نعمت سلامت شکر مى‏کند، اجر او همانند اجر بیمار باایمانى است که براى خداوند در بیمارى صبر مى‏کند، کسى که از نعمت خداوند برخوردار است و به دگران اعطا مى‏نماید، اجر او همانند اجر تهیدست محرومى است که براى خدا قانع است و مضیقه‏ى زندگى را تحمل مى‏نماید. 

گاهى دنیا به کام افراد گناهکار مى‏گردد و پى در پى از 

نعمتهاى گوناگون برخوردار مى‏شوند و تراکم نعمتها را براى خود سعادت مى‏پندارند، غافل از آنکه آن نعمتها غفلتشان را افزایش مى‏دهد و با گذراندن ایام حیات گناه‏آلودشان، منازل سقوط را تدریجا مى‏پیمایند. 

قرآن شریف درباره‏ى اینان فرموده: 

و الذین کذبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون. 

کسانى که آیات ما را تکذیب مى‏کنند، آنان را به نعمتهاى خود متنعم مى‏سازیم و همان نعمتها مایه‏ى افزایش غفلتشان مى‏شود و بدون اینکه خودشان بدانند مدارج هلاکت و تباهى را مى‏پیمایند. 

عن الصادق علیه‏السلام انه سئل عن هذه الایه فقال: هو العبد یذنب الذنب فتجدد له النعمه تلهیه تلک النعمه عن الاستغفار من ذلک الذنب. 

از امام صادق (ع) درباره‏ى این آیه سئوال شد، فرمود: او بنده‏اى است که گناه مى‏کند و نعمت بر وى تجدید مى‏شود و همان تجدید نعمت، او را غافل مى‏کند و از استغفارش بازمى‏دارد. 

صاحبان نعمت براى اینکه خود را بشناسند، از وضع معنوى خویش آگاه گردند، و بدانند که آیا از افراد غافل‏اند و مشمول آیه‏ى استدراج‏اند یا نه به این روایت توجه نمایند: 

عن سنان بن طریف قال، قلت لابیعبدالله علیه‏السلام: خشیت ان اکون مستدرجا. قال و لم. قال لانى دعوت الله ان یرزقنى دارا فرزقنى، و دعوت الله ان یرزقنى الف درهم فرزقنى الفا، و دعوته ان یرزقنى خادما فرزقنى خادما. قال فاى شى‏ء تقول؟ قال اقول: الحمد لله. قال: فما اعطیت افضل مما اعطیت. 

سنان بن طریف مى‏گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: من خائفم از اینکه مستدرج باشم. فرمود: براى چه؟ گفتم از خدا خواستم به من خانه‏اى بدهد خانه داد، خواستم به من هزار درهم بدهد هزار درهم داد، خواستم به من خادمى بدهد خادم داد. فرمود: در اجابت این درخواستها چه مى‏گویى؟ عرض کرد مى‏گویم: الحمدلله. فرمود: عطیه‏ى حمدت از آن نعمتهایى که به تو عطا شده برتر و بالاتر است.- یعنى با توجه به حضرت حق و حمد بارى تعالى تو از مستدرجان نیستى، از خدا غفلت ندارى، و به حساب آن گروه گناهکار و غافل نمى‏آیى. 

جهانى که در آن زیست مى‏کنیم عالم وسایل و اسباب است و براى پیدایش هر موجودى در نظام آفرینش راه و مجراى خاصى مقرر گردیده که باید از آن راه و بدان وسیله جامه‏ى تحقق بپوشد و به وجود آید. نعمتهاى حضرت بارى تعالى نیز از مجارى و طرقى که قضاى الهى بر آن تعلق گرفته است به مردم مى‏رسد، با این تفاوت که مجراى بعضى از نعمتها فقط علل تکوینى و شرایط خاصى است که در نظام خلقت مقرر گردیده و دست انسان در پیدایش آنها مداخله ندارد، مانند نعمت آفتاب و تابش نور آن که حیات انسانى و حیات نبات و حیوان وابسته به آن است و نعمتهاى بسیارى از این جرم بزرگ کیهانى عاید بشر مى‏گردد و همچنین نعمت باران که بر اثر تبخیر آب، تولید ابر و شرایط جوى باران مى‏بارد و آدمى از وجود آب که مایه‏ى حیات او و دیگر موجودات زنده است بهره‏مند مى‏شود. براى اداى شکر این قبیل نعمتها باید حضرت آفریدگار را که معطى نعمت است در دل و زبان حمد نمود و از پیشگاه مقدسش درخواست ادامه‏ى نعمت داشت. بعضى از نعمتهاست که مجارى اعطاى آنها کسانى از افراد بشرند و به شکلهاى مختلف آن نعمتها به وسیله‏ى آنان به ما مى‏رسد. در این قبیل موارد شرع 

مقدس دستور داده که علاوه بر شکر خداوند که خالق و معطى اصل نعمت است باید راه وصول به آن نعمت را که انسانها هستند شکر نمود و مراتب حقشناسى را در مقابل آنان ابراز داشت. حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در این باره فرموده است: 

و اما حق ذى المعروف علیک فان تشکره و تذکر معروفه و تنشر له المقاله الحسنه و تخلص له الدعاء فیما بینک و بین الله سبحانه فانک اذا فعلت ذلک کنت قد شکرته سرا و علانیه ثم ان امکن مکافاته بالفعل کافاته و الا کنت مرصدا له موطنا نفسک علیها. 

در رساله‏ى «حقوق» امام سجاد (ع) چنین آمده است: اما حق کسى که درباره‏ات معروفى را انجام نموده و به تو نعمتى داده این است که او را شکر نمایى و خوبى او را در یاد داشته باشى و آن را بگویى و نشر دهى و درباره‏ى او بین خود و خداوند دعا نمایى و اگر چنین کردى شکر او را در نهان و آشکار بجا آورده‏اى، سپس اگر مى‏توانى نعمت او را تلافى کن و اگر قدرت ندارى و نمى‏توانى منتظر فرصت باش و دل را براى تلافى کردن آن نعمت آماده و مهیا ساز. 

در اسلام، شکر کسى که واسطه‏ى وصول نعمت به ما باشد بسیار مهم شناخته شده و در کنار شکر خداوند که صاحب نعمت است باید واسطه‏ى وصول نعمت را نیز شکر نمود و حق خدمت او را بجا آورد و در این باره روایات بسیارى از اولیاى گرامى اسلام رسیده است: 

عن على بن موسى الرضا علیهماالسلام قال: من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عز و جل. 

حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام فرموده: کسى که شکر نعمت مخلوق خدا را ادا نکند شکر خداوند خالق را ادا ننموده و بجا نیاورده است. 

نعمت حیات و قوایى که براى ادامه آن لازم است بزرگترین نعمت خداوند براى ماست و باید شکر این نعمت بزرگ را بجا آوریم. ولى مى‏دانیم که این نعمت گرانقدر به وسیله‏ى پدر و مادر به ما اعطا شده است و اگر آن دو نمى‏بودند ما به وجود نمى‏آمدیم. بنابراین طبق دستور اسلام، وظیفه داریم در نعمت زندگى، خداوند را شکرگزار باشیم و همچنین پدر و مادر را که مجراى این فیض بزرگ بوده‏اند شکر نمائیم. 

خداوند در قرآن شریف به انسان توصیه نموده است: 

ان اشکرلى و لوالدیک. 

مرا و پدر و مادرت را شکرگزار باش. 

علم نیز فیضى است از طرف بارى تعالى و باید او را در اعطاى این نعمت، سپاسگزار باشیم ولى مى‏دانیم که مجراى فیض علم، معلم است، اوست که در مدارج مختلف علمى دست محصل را مى‏گیرد و قدم به قدم به پیش رویش موفق مى‏دارد. بنابراین تمام افراد تحصیل کرده باید آموزگاران، دبیران، مدرسین و استادان خود را در هر مرتبه و مقامى که باشند شکر نمایند: 

عن على علیه‏السلام قال: اکرم ضیفک و ان کان حقیرا و قم من مجلسک لابیک و معلمک و ان کنت امیرا. 

على علیه‏السلام فرموده: مهمانت را احترام کن اگر چه او از نظر شخصیت اجتماعى ارزش بزرگ ندارد و همچنین به احترام پدر و معلمت قیام کن و برپا خیز اگر چه فرمانرواى جامعه باشى. 

براى آنکه بدانیم شکر نعمت مخلوق در پیشگاه بارى‏تعالى تا چه حد ارزنده و مهم است، باید تمام شنوندگان محترم در روایتى که از رسول گرامى اسلام (ص) به عرض مى‏رسانم کمال دقت و توجه را مبذول دارند و عملا در طول زندگى خود مدلول آن روایت را به کار بندند، پیش از آنکه روز قیامت فرارسد و محکمه‏ى عدل الهى بر پا گردد و از غفلتى که در دنیا نسبت به شکر وسایط نعمتهاى الهى داشته‏اند، سرافکنده شوند و دچار تاثر و ناراحتى گردند: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: یوتى بعبد یوم القیامه فیوقف بین یدى الله عز و جل فیامر به الى النار. فیقول اى رب! امرت بى الى النار و قد قرات القرآن. فیقول الله: اى عبدى! انى انعمت علیک و لم تشکر نعمتى. فیقول اى رب! انعمت على بکذا، شکرتک بکذا و انعمت على بکذا فشکرتک بکذا. فلا یزال یحصى النعم و یعدد الشکر. فیقول الله تعالى: صدقت عبدى الا انت لم تشکر من اجریت علیک نعمتى على یدیه و انى قد آلیت على نفسى ان لا اقبل شکر عبد بنعمه انعمتها علیه حتى یشکر من ساقها من خلقى الیه. 

رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: بنده‏اى را در قیامت به پیشگاه الهى مى‏آورند و خداوند درباره‏ى او فرمان عذاب مى‏دهد. عرض مى‏کند بار الها! درباره‏ام امر به دوزخ فرمودى با آنکه من در دنیا مسلمان و قارى قرآن بودم. خداوند مى‏فرماید: بنده‏ى من! نعمتهایى را به تو دادم و شکر آنها را بجاى نیاوردى. عرض مى‏کند: بار الها! فلان نعمت را دادى تو را شکر کردم، فلان نعمت را دادى تو را شکر نمودم، یک به یک نعمتها را مى‏شمرد و از شکرها نام مى‏برد. خداوند  مى‏فرماید: بنده‏ى من! راست مى‏گویى، جز آنکه کسى را که من به دست او نعمت خود را به تو رساندم شکر نکردى، و من با خود عهد نموده‏ام شکر نعمتهایى را که به بنده‏اى داده‏ام نپذیرم تا شکر کند کسى را که نعمت من توسط او به وى رسیده است. 

شکر واسطه‏ى نعمت علاوه بر اینکه اطاعت از خالق و حقشناسى از مخلوق است، داراى اثر روانى است و شکرگزار، خود از آن اثر منتفع مى‏گردد.

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    13
    :: بازدید دیروز ::
    82
    :: کل بازدیدها ::
    188670

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::