تنزیل نور


ساعت 5:4 عصر چهارشنبه 87/11/30

شرح دعای مکارم الاخلاق(57)

بسم الله الرحمن الرحیم 

و اثیب من حرمنى بالبذل، و اکافى من قطعنى بالصله. 

 به حول و قوه‏ى باریتعالى این دو جمله از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» موضوع سخنرانى امروز است. امام سجاد علیه‏السلام در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: بار الها! موفقم بدار تا کسى که مرا محروم نموده از بذل و بخشش برخوردار سازم، و عمل کسى را که از من بریده و قطع رحم نموده، با صله و پیوند مکافات نمایم. 

دو غریزه‏ى قوى و نیرومند است که با سرشت تمام حیوانات و همچنین انسانها آمیخته است: یکى غریزه‏ى «حب ذات» و آن دیگر «غریزه‏ى جنسى». غریزه‏ى حب ذات براى ابقا و صیانت شخص است، و غریزه‏ى جنسى براى ابقاى نوع و صیانت نسل. اما در انسانها علاوه بر حب ذات، دگردوستى که از تمایلات عالى انسانى است وجود دارد و حیوانات فاقد آن هستند. غریزه‏ى حب ذات، مانند غریزه‏ى جنسى خود به خود در وجود حیوانات و انسان شکوفا مى‏گردد و نیازى به پرورش ندارد، اما دگردوستى در وجود انسانها، گر چه ریشه‏ى فطرى 

دارد، ولى مانند سایر تمایلات عالى انسانى ضعیف است و باید در پرتو پرورش و حمایتهاى تربیتى تقویت شود تا آنطور که باید از قوه به فعلیت بیاید. اگر اطفال در دامن پدران و مادرانى تربیت شوند که خود داراى سجایاى انسانى و تعالیم معنوى باشند فرزندانشان با مشاهده‏ى اعمال والدین و اطرافیان با همان صفات بار مى‏آیند و از مزایاى انسانى برخوردار مى‏گردند، اما اگر والدین فاقد دگردوستى و سایر صفات انسانى باشند و تنها غریزه‏ى حب ذات در وجودشان حکومت نماید، اطفالشان نه تنها از دگردوستى بى‏نصیب خواهند بود، بلکه ممکن است حب ذاتشان به زیاده‏روى گرایش یابد و در نتیجه، اطفال دچار خودخواهى و خویشتن پرستى گردند و بر اثر بى‏اعتنایى مردم به تمایل درونى آنان تا پایان عمر در رنج و عذاب باشند. خداوند پیمبران را بین مردم فرستاد تا قوم خود را انسان بسازند، صفات انسانى را در ضمیر آنان پرورش دهند و از کمالات معنوى و تعالى روحانى برخوردارشان سازند. اصول اساسى انسانیت آنقدر ارزنده و مهم است که اگر روزى فرارسد که تمام مردم روى زمین واجد آن اصول باشند و عملا آنها را با یکدگر رعایت نمایند با تمام اختلافاتى که از نظر عقیده، نژاد، زبان، و دیگر جهات با یکدیگر دارند همه با هم در کمال سعادت و سلامت زیست خواهند نمود و از نعمت آسایش و رفاه بهره‏مند خواهند بود. 

عن ابى‏الحسن موسى علیه‏السلام قال: ان اهل الارض لمرحومون ما تحابوا و ادوا الامانه و عملوا الحق. 

حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام فرموده: مردم تمام کره‏ى 

زمین در رحمت و آسایش هستند و خوب زندگى مى‏کنند مادامى که داراى سه صفت باشند: اول آنکه یکدیگر را دوست بدارند و نسبت به هم علاقه‏ى انسانى داشته باشند. دوم آنکه در امانتهاى مالى به یکدیگر خیانت ننمایند، سوم آنکه اعمالشان بر وفق حق و عدل باشد. 

ملاحظه مى‏کنید که امام موسى بن جعفر علیهماالسلام اولین صفتى را که در این حدیث مایه‏ى رحمت و سعادت انسانها شناخته و از آن نام برده است دگردوستى و ابراز محبت مردم نسبت به یکدیگر است. اگر افراد یک جامعه در شادى هم شاد شوند و در غم هم متاثر گردند، از این ابراز مسرت و اظهار همدردى پیوستگى و علاقه‏ى چشمگیرى در آن جامعه به وجود مى‏آید و همه‏ى مردم از آن همبستگى بهره‏مند مى‏گردند. خداوند در قرآن شریف وقتى از صفات حمیده و سجایاى انسانى رسول گرامى نام مى‏برد، اول از علاقه‏ى شدید آن حضرت به مردم سخن مى‏گوید و خاطرنشان مى‏نماید که مصائب و آلام، رنجها و سختیهاى شما بر پیمبر گرامى بسیار سنگین و جانکاه است و از شداید و گرفتاریهاى شما سخت رنج مى‏برد و متالم مى‏گردد. 

لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم. 

پیمبرى از جنس خودتان بین شما آمده است که مصائب و شدایدتان بر آن حضرت بسیار سنگین و گران است. پیشواى گرامى اسلام، جهل و نادانى، فقر و تهیدستى، درد و بیمارى، اختلاف و پراکندگى، بدبینى و بدخواهى، و خلاصه هر عیب و نقص مادى و معنوى را که در شما مى‏بیند سخت رنجیده‏خاطر مى‏شود و از آن 

مصائب متالم و متاثر مى‏گردد. 

خداوند بزرگ به کسانى که طالب خشنودى و رضاى او هستند و به سعادت ابدى روز جزا علاقه دارند راه نیل به این هدف مقدس را ارائه نموده و در قرآن شریف فرموده است: 

لقد کان لکم فى رسول‏الله اسوه حسنه. 

در گفتار و رفتار خویش به پیمبر اسلام تاسى کنید و روش آن حضرت را اسوه و الگوى کارهاى خود قرار دهید و دگردوستى از جمله‏ى اوصاف پیشواى اسلام است و ما باید این خلق پسندیده را از آن حضرت بیاموزیم و عملا به کار بندیم. 

عن على علیه‏السلام قال: ابلغ ما تستدر به الرحمه ان تضمر لجمیع الناس الرحمه. 

رساترین چیزى که به وسیله‏ى آن مى‏توانى رحمت خدا را به خود جلب کنى این است که در باطن، نسبت به همه‏ى مردم خیرخواه و مهربان باشى. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: راس العقل بعد الدین التودد الى الناس و اصطناع الخیر الى کل بر و فاجر. 

رسول اکرم فرموده است: پس از ایمان به خداوند سرآمد تمام اعمال عاقلانه، بشردوستى و نیکى به همه‏ى مردم است، خواه خوب باشند و درستکار و خواه فاسق باشند و گناهکار. 

عن ابیجعفر علیه‏السلام قال: ان ابى على بن الحسین علیهماالسلام اخذ بیدى و قال: یا بنى افعل الخیر الى کل من طلبه منک. فان کان من اهله فقد اصبت موضعه و ان لم یکن من اهله کنت انت 

من اهله. 

امام باقر (ع) فرمود: پدرم على بن الحسین دست مرا گرفت و فرمود: فرزند! به هر کس که از تو درخواست نیکى کرد به او نیکى کن، اگر اهل نیکى بود و استحقاق آن را داشته تو به واقع رسیده‏اى و اگر اهل آن خیر نبوده، تو به اهلیت خویش دست یافته‏اى. 

خلاصه، دگردوستى از نشانه‏هاى انسانیت است. کسى که واجد آن باشد واجد یکى از نعمتهاى بزرگ خداوند است. براى آنکه بدانیم این صفت در ضمیر ما وجود دارد یا نه مى‏توانیم خوددوستى را که غریزه‏ى طبیعى در وجود همه‏ى انسانهاست معیار سنجش قرار دهیم و دگردوستى را با آن مقایسه نماییم و از این راه به وضع روحى خویش واقف گردیم و این معیار را على (ع) در حدیثى به صورت یک نصیحت به پیرمردى که در محضر مبارکش بوده، فرموده است: 

یا شیخ! ارض للناس ما ترضى لنفسک و آت الى الناس ما تحب ان یوتى الیک. 

پیرمرد! درباره‏ى مردم به چیزى راضى باش که براى خودت راضى هستى و با دگران طورى رفتار کن که میل دارى با تو آنچنان رفتار شود. 

تا اینجا روایاتى که معروض افتاد ناظر به دگردوستى و علاقه‏ى انسانها به یکدیگر از جهت انسانیت و صرف‏نظر از جنبه‏ى معنوى و ایمانى است. اما روابط مسلمانان و پیروان قرآن شریف با یکدگر علاوه از جهت انسانى داراى شان معنوى و اخوت دینى است و اولیاى گرامى اسلام ضمن روایات متعددى آن حقوق را برشمرده و 

مسلمانان را به رعایت آنها اکیدا موظف نموده‏اند و در اینجا بعضى از آن روایات ذکر مى‏شود. امام صادق (ع) ضمن حدیثى حقوق مومن را نسبت به مومن بیان نموده و در مقام توضیح مطلب فرموده است: 

ان تصله بنفسک و مالک و یدک و رجلک و لسانک و ان لا تشبع و یجوع و لا تلبس و یعرى و لا تروى و یظما. 

از حق مومن به تو این است که به نفس خود و با مالت و دست و پایت و زبانت او را صله نمایى و خدمت کنى و اینکه تو سیر نباشى و او گرسنه، تو پوشیده نباشى و او برهنه، تو سیراب نباشى و او تشنه. 

عن ابى‏اسماعیل قال قلت لابیجعفر علیه‏السلام: جعلت فداک، ان الشیعه عندنا کثیر. فقال: فهل یعطف الغنى على الفقیر و هل یتجاوز المحسن عن المسى‏ء و یتوا سون فقلت: لا. فقال: لیس هولاء شیعه. الشیعه من یفعل هذا. 

ابى‏اسماعیل مى‏گوید به امام باقر (ع) عرض کردم: شیعیان نزد ما بسیارند. فرمود: آیا غنى به فقیر عطوفت و رافت دارد، آیا درستکار از لغزش و گناه بدکار مى‏گذرد، آیا تعاون و مواسات بین مردم برقرار است؟ عرض کردم: نه. فرمود: اینان شیعه نیستند، شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد. 

قال ابوالحسن علیه‏السلام: من قصد الیه رجل من اخوانه مستجیرا به فى بعض احواله فلم یجره بعد ان یقدر علیه فقد قطع ولایه الله عز و جل. 

امام (ع) فرمود: اگر مردى بر اثر گرفتارى به پناهندگى نزد 

یکى از برادرانش برود و او قادر باشد که پناهش دهد اما از پناه دادن او خوددارى بنماید، با این عمل، رابطه‏ى ولایت خود را با خداوند قطع نموده است. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: ما من مومن یخذل اخاه و هو یقدر على نصرته الا خذله الله فى الدنیا و الاخره. 

امام صادق (ع) فرمود: هیچ مومنى نیست که از نصرت برادر خود دست بکشد با آنکه قدرت دارد که او را یارى نماید مگر آنکه خداوند او را در دنیا و آخرت مخذول مى‏کند و از نصرت خود محرومش مى‏نماید. 

خلاصه اینکه اصل مواسات و تعاون مسلمانان با یکدیگر از نظر انسانیت و از جهت برادرى ایمانى بسیار مهم و مورد تمام توجه پیغمبر گرامى اسلام و ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام است و این رابطه‏ى معنوى و پیوست روحانى با تعبیرهاى مختلفى در روایات اولیاى دین ذکر شده، از آن جمله رسول اکرم فرموده است: 

المومن للمومن بمنزله البنیان یسد بعضه بعضا. 

مومن براى مومن همانند اجزاى یک ساختمان است که هر آجرى آجر دیگر را نگاه مى‏دارد و هر جزء ساختمان براى جزء دیگر پایگاه ثابت و محکمى است. 

پیشواى بزرگ اسلام براى حفظ اساس برادرى و مودت اسلامى از یک طرف بر منبر و در محضر با سخنان حکیمانه‏ى خویش مردم را به وظایفشان متوجه مى‏نمود و از طرف دیگر با رفتار خود روشهاى عملى را به آنان مى‏آموخت. 

کان رسول الله صلى الله علیه و آله اذا فقد الرجل من اخوانه ثلاثه ایام سال عنه فان کان راحلا دعا له و ان کان شاهدا زاده و ان کان مریضا عاده. 

موقعى که رسول اکرم یکى از برادران خود را سه روز نمى‏دید درباره‏ى او پرسش مى‏نمود، اگر سفر رفته بود درباره‏اش دعا مى‏کرد، اگر در شهر بود به ملاقاتش مى‏رفت و اگر بیمار بود عیادتش مى‏نمود و عملا این درس را به سایر مسلمانان مى‏داد. 

اگر مسلمانى رعایت اخلاق انسانى و ایمانى را ننماید و در موقعى نسبت به برادر شریف و درستکار خود به عمل ناروا دست بزند و مرتکب کارى خلاف اخلاق بشود وظیفه‏ى آن مرد شریف در مقابل شخص متخلف چیست؟ آیا اسلام اجازه مى‏دهد که از وى انتقام بگیرد و کار نادرست او را با عمل خلاف اخلاق خویش تلافى نماید؟ پاسخ این پرسش قطعا منفى است و نباید مسلمان و انسان وظیفه‏شناس به چنین کارى دست بزند، زیرا اگر دشنام را با دشنام و اهانت را با اهانت پاسخ دهد، اگر در مقابل ظلم او ظلم کند و خیانت او را با خیانت تلافى نماید طولى نمى‏کشد که بر اثر تکرار انتقامجویى سجایاى انسانى و اخلاق اسلامى را از یاد مى‏برد و به خلق و خوى حیوانى گرایش مى‏یابد و دچار سقوط و انحطاط مى‏گردد. وظیفه‏ى آن مسلمان شریف و درستکار در این قبیل مواقع به کاربستن آموزشهاى اولیاى دین در زمینه‏ى مکارم اخلاق است، و در اینجا یکى از آن روایات که حاوى دستور امام صادق (ع) به عبدالله بن جندب است ذکر مى‏شود: امام (ع) مى‏فرمود: 

یابن جندب! صل من قطعک و اعط من حرمک و احسن الى من اساء الیک و سلم على من سبک و انصف من خاصمک و اعف عمن ظلمک کما انک تحب ان یعفى عنک. 

اى پسر جندب! بپیوند به کسى که از تو بریده، عطا کن به کسى که محرومت نموده، نیکى کن به کسى که درباره‏ات بد کرده، سلام کن به کسى که ترا دشنام داده، انصاف ده درباره‏ى کسى که با تو خصومت نموده، به بخش به کسى که به تو ستم کرده، همانطور که دوست دارى مورد عفو و بخشش واقع شوى. 

براى آنکه شنوندگان محترم هر چه بهتر به هدف تربیتى اولیاى اسلام واقف گردند و بتوانند دستور آنان را به کار بندند در اینجا دو روایت که روشنگر چگونگى اخلاق و رفتار اولیاى اسلام است ذکر مى‏شود: 

جاء ابو هریره و کان تکلم فیه و اسمعه فى الیوم الماضى و ساله حوائجه فقضاها فعاتبه اصحابه على ذلک. فقال: انى لاستحیى ان یغلب جهله علمى و ذنبه عفوى و مسالته جودى. 

روزى ابوهریره نزد على (ع) آمد و سخنانى ناروا درباره‏ى آن حضرت گفت و به گونه‏اى کلمات خود را ادا مى‏کرد که به امام بشنواند. فرداى آن روز شرفیاب شد و حوایج خود را درخواست نمود. آن حضرت همه‏ى آنها را برآورده ساخت. این عمل براى اصحاب آن جناب گران آمد، به عرض رساندند. فرمود: من حیا مى‏کنم از اینکه جهل او بر علم من، و گناه او بر عفو من و سوال او بر جود من غلبه کند. 

عن ابیجعفر علیه‏السلام انه قال: قال امیرالمومنین لولده الحسن (ع) فى وصیته الیه: و لا یکونن اخوک اقوى على قطیعتک منک على صلته و لا تکونن على الاساءه اقوى منک على الاحسان و لا على البخل اقوى منک على البذل و لا على التقصیر اقوى منک على الفضل. 

امام باقر (ع) از امیرالمومنین حدیث نموده که به فرزندش حضرت مجتبى علیهماالسلام توصیه فرمود: مبادا برادرت در جدا شدن از تو قوى‏تر از اتصال تو به وى باشد، مبادا برادرت در بدرفتارى نسبت به تو قویتر از احسان تو نسبت به او باشد، مبادا بخل او قویتر از بذل تو باشد، و مبادا تصلب و تقصیر او از تفضل تو قویتر باشد. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    53
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188050

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::