تنزیل نور


ساعت 4:40 عصر چهارشنبه 87/11/30

 شرح دعای مکارم الاخلاق(45 )

 بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهم صل على محمد و آله، و اجعلنى یدا على من ظلمنى، و لسانا على من خاصمنى، و ظفرا بمن عاندنى 

 بار الها بر محمد و آلش درود فرست و مرا آنچنان قرار ده که بر کسى که به من ستم مى‏کند دستى نیرومند باشم، و بر آنکه با من خصومت مى‏کند زباشنى گویا، و بر کسى که به من عناد مى‏ورزد پیروز باشم. 

به خواست خداوند سه جمله‏اى که در این قطعه از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» بعد از ذکر صلوات آمده، در سخنرانى امروز توضیح داده خواهد شد. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: و اجعلنى یدا على من ظلمنى.  بار الها مرا آنچنان قرار ده که بر کسى که به من ستم مى‏کند دستى نیرومند باشم. 

دشمنان دین حق و مخالفین تعالیم قرآن شریف، در گذشته،  بر ضد اسلام، تبلیغاتى مى‏نمودند و در افکار جوانان سمپاشیهایى مى‏کردند تا آنان را از گرایش به آیین الهى بازدارند. از آن جمله مى‏گفتند: دین تریاک جامعه است و آن را براى تخدیر افکار مردم ساخته‏اند، و مثال مى‏آوردند که در اسلام اکیدا دستور داده شده که مردم صابر و بردبار باشند، یعنى ظلم ظالم را تحمل کنند و به اذیت و آزار ستمکاران تن دردهند که خداوند افراد صابر را دوست دارد. از این سخن نتیجه مى‏گرفتند که دین، مردم را به ذلت و زبونى و توسرى خوردن از زورگویان دعوت مى‏کند و آنان را به تحمل آزار و اذیت متجاوزین تشویق مى‏نماید. مى‏گوید: اگر در دنیا ظلمها را پذیرا شدید و عکس‏العملى از خود نشان ندادید در قیامت پاداش بزرگ خواهید داشت، و به استناد این سخن خلاف واقع مى‏گفتند دینى که مردم را ذلیل و توسرى‏خور بار بیاورد قابل پیروى نیست و باید هر چه زودتر آن را ترک گفت. براى آنکه شنوندگان محترم به بطلان این سخن واقف شوند و بدانند که این گفته تهمتى بیش نیست، لازم است معناى صبر را بدانیم و موارد اعمال آن را که از اولیاى گرامى اسلام رسیده است بشناسیم تا حقیقت آن طور که هست آشکار گردد و بطلان کلام معاندین واضح شود. 

صبر به معناى مالکیت نفس و قدرت خویشتندارى است و على (ع) آن را به شجاعت تعبیر نموده و فرموده است:  الصبر شجاعه.  صبر و بردبارى رمز پیروزى و راه کامیابى و موفقیت است. کدام محصل بدون تحمل صبر و خویشتندارى در شنیدن درس استاد و  مطالعه‏ى کتاب و تمرینهاى لازم مى‏تواند مدارج علم را بپیماید و به کمالى که شایسته‏ى آن است برسد، کدام کشاورز و باغدار بدون تحمل مشقت شخم و آبیارى و بدون زحمت پیوند و سمپاشى مى‏تواند محصول خوب به دست آورد و موجبات رفاه خود را در زندگى فراهم سازد. هر کس در هر کارى که عهده‏دار است باید صابر باشد، زحمت کار را تحمل نماید، و با رنجها و ناراحتیهاى آن بسازد تا به هدفى که دارد نایل گردد. 

نابرده رنج گنج میسر نمى‏شود    مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 

عن حفص بن غیاث قال: قال ابوعبدالله علیه‏السلام: علیک بالصبر فى جمیع امورک فان الله عز و جل بعث محمدا صلى الله علیه و آله فامره بالصبر و الرفق فقال: و اصبر على ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا. 

حفص بن غیاث حدیث مفصلى درباره‏ى صبر از امام صادق (ع) نقل نموده از آن جمله فرموده است: اى حفص! در تمام کارهایت صابر و بردبار باش، خداوند حضرت محمد صلى الله علیه و آله را به رسالت مبعوث فرمود و به او دستور صبر و مدارا داد. فرمود: در مقابل گفته‏هاى مخالفان بردبارى نماید و از آنان به گونه‏اى خوب و نیکو دورى گزیند. 

سپس در این حدیث، امام صادق (ع) آیات متعددى را که خداوند به موجب آنها به پیمبرش دستور صبر داده ذکر نموده و در پایان حدیث از پیروزى و غلبه‏ى آن حضرت بر مشرکان و دشمنان یاد نموده است. 

صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‏اند  بر اثر صبر نوبت ظفر آید 

عن على علیه‏السلام قال: لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان. 

على (ع) فرموده: انسان صبور و بردبار فاقد پیروزى و ظفر نمى‏شود اگر چه مدت صبرش به درازا بکشد. براى آنکه هدف اسلام در امر به صبر و تحمل شناخته شود، لازم است بدانیم که در کجا و در چه مورد اولیاى گرامى اسلام، پیروان خود را امر به صبر و بردبارى نموده و این وظیفه‏ى سنگین را بر عهده‏ى آنان گذارده‏اند، و با روشن شدن موارد صبر، هدف و مقصود از آن روشن مى‏گردد. 

عن على علیه‏السلام قال: الصبر اما صبر على المصیبه او على الطاعه او عن المعصیه، و هذا القسم الثالث اعلى درجه من القسمین الاولین. 

على (ع) فرموده: صبر و بردبارى یا صبر در مصیبت است یا صبر بر طاعت است و یا صبر از معصیت، و درجه‏ى این سومین قسم صبر، از دو درجه‏ى اول برتر و بالاتر است. 

براى یک فرد باایمان، مصیبت پیش مى‏آید: فرزند جوانش بر اثر تصادف با ماشین کشته مى‏شود، مزرعه و باغش که تمام سرمایه‏ى زندگى اوست بر اثر سیل از میان مى‏رود و تهیدست مى‏گردد، و از این قبیل مصائب و بلایا، چون باایمان است براى خدا صبر مى‏کند و بى‏تابى و جزع نمى‏نماید، و این معناى صبر در مصیبت است. 

شخص باایمان براى اطاعت از دستورات باریتعالى به زحمتهاى تکالیف دینى تن مى‏دهد، سختى روزه را تحمل مى‏کند و امساک مى‏نماید، با مشکلات فرایض یومیه مى‏سازد و آنها را انجام  مى‏دهد، فشار درونى پرداخت حقوق الهى از خمس و زکات و دیگر پرداختهاى مالى را تحمل مى‏نماید و دین شرعى خود را ادا مى‏کند، و این صبر بر طاعت است که دومین قسم صبر است که امام (ع) فرموده. 

شخص باایمان در مقابل پول ربا یا رشوه یا دیگر پولهاى غیر مشروع واقع مى‏شود ، با آنکه نیاز شدید دارد براى خدا صبر مى‏کند و آن پولها را نمى‏گیرد، جوان باایمان در شرایط عمل منافى با عفت قرار مى‏گیرد، با آنکه از نظر غریزه‏ى جنسى تمایل بسیار شدید دارد، اما براى رضاى خدا خویشتن را نگاه مى‏دارد و دامن پاک خود را به بى‏عفتى آلوده نمى‏کند، و این قسم صبر، بردبارى و صبر در مقابل گناه است و مردان باایمان به آن توجه بسیار دارند. به فرموده‏ى على (ع)، درجه‏ى این قسم صبر از دو قسم اول برتر و مهمتر است. آن کس که واجد ایمان قوى و داراى مالکیت نفس است در زمینه‏ى مصیبت و اطاعت و معصیت، براى جلب رضاى باریتعالى صبر مى‏کند و خویشتن را با نیروى ایمان نگاه مى‏دارد ، چنین انسانى به فرموده‏ى امام صادق (ع) از نعمت حریت برخوردار است، بنده و مطیع بى‏قید و شرط خداوند است و از بندگى غیر خداوند آزاد. 

عن ابى‏بصیر قال: سمعت اباعبدالله علیه‏السلام یقول: ان الحر حر على جمیع احواله، ان نابت نائبه صبر لها، و ان تداکت علیه المصائب لم تکسره، و ان اسر و قهر و استبدل بالیسر عسرا کما کان یوسف الصدیق الامین صلوات الله علیه لم یضرر حریته ان استعبد و قهر و اسر و لم تضرره ظلمه الجب و وحشته و ما ناله ان من الله علیه فجعل الجبار العاتى له عبدا بعد اذ کان له مالکا. 

ابى‏بصیر مى‏گوید، از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: انسان آزاد در تمام احوال، آزاد است، اگر با یک مصیبت مواجه شود صبر مى‏کند، و اگر مورد هجوم مصائب قرار گیرد در هم شکسته نمى‏شود، اگر چه اسیر و مقهور گردد و زندگى سهل و آسانش به مشقت و زحمت تبدیل شود، همانطور که تاریکى چاه و بردگى و مقهور شدن، به آزادگى یوسف صدیق امین آسیب نرساند و سرانجام بر اثر صبر و شکیبایى، خداوند بر وى منت نهاد و جبار متکبر مصر را پس از آنکه مالک و صاحب اختیار وى بود بنده‏ى او قرار داد. 

از آنچه معروض افتاد این نتیجه به دست آمد که معناى صبر، شجاعت و قوت نفس است، معناى صبر، مالکیت اراده و حفظ خویشتندارى است، صبر، رمز موفقیت براى تمام کسانى است که مى‏خواهند در رشته‏هاى علمى یا عملى پیروز گردند و کامروا شوند، خلاصه اینکه صبر یکى از مهمترین وسایل براى پیمودن مدارج کمال مادى و معنوى است، کسانى که صبر را در اسلام به تحمل ستم ستمکاران و ظلم و بیدادگرى معنى مى‏کردند، کسانى که بردبارى را تن دادن به ذلت و سکوت در مقابل متجاوزین تفسیر مى‏نمودند خیانتى بزرگ و غیر قابل اغماض مرتکب شدند ، هدفشان در این عمل خائنانه گمراه ساختن مسلمانان و منحرف نمودن نسل جوان باایمان بود. خوشبختانه انقلاب اسلامى عملا به آنان پاسخ کوبنده داد و جوانان مسلمان با صبر و بردبارى در راهپیمایى‏هاى شهرها و مقابله با مسلسلها و همچنین در میدانهاى جنگ تحمیلى و تحمل زخمها و رنجها، صبر را که رمز موفقیت است تفسیر نمودند و به پیروزى نایل آمدند. 

با شرح و تفصیلى که ذکر شد معناى صبر در اسلام واضح  گردید. اینک براى روشن شدن جمله‏ى اول این قطعه از دعاى «مکارم‏الاخلاق» که در کلام امام سجاد (ع) آمده:  و اجعلنى یدا على من ظلمنى. 

لازم است بدانیم اسلام درباره‏ى ظلم چه گفته و درباره‏ى کسى که مورد ظلم واقع مى‏شود چه دستورى داده و چه وظیفه‏اى را بر عهده‏ى وى گذارده است. اما درباره‏ى ظلم، آیات و روایات بسیارى رسیده و عوارض و آثار دنیوى و اخروى آن خاطرنشان گردیده است و در اینجا فقط یک روایت در این باره ذکر مى‏شود:  عن النبى صلى الله علیه و آله: بین الجنه و العبد سبع عقاب اهونها الموت. قال انس قلت: یا رسول‏الله! فما اصعبها؟ قال الوقوف بین یدى الله عز و جل اذا تعلق المظلومون بالظالمین. 

رسول اکرم فرمود: هفت عذاب بین بهشت و بنده است و آسانترین آنها مرگ است. انس بن مالک مى‏گوید به حضرت عرض کردم: یا رسول الله! سخت‏ترین آنها کدام است؟ فرمود: وقوف در حضور باریتعالى موقعى که ستمدیدگان براى احقاق حق، با ستمگران درگیر مى‏شوند. 

درباره‏ى کسانى که مورد ستم واقع شده‏اند نیز آیات و اخبار زیاد است و در اینجا پاره‏اى از آنها به سمع شنوندگان محترم مى‏رسد. قرآن شریف در سوره‏ى شورى ضمن چند آیه علائمى را براى مردم باایمان ذکر نموده، از آن جمله فرموده است:  و الذین اذا اصابهم البغى هم ینتصرون.  مردمان باایمان کسانى هستند که وقتى مورد اصابت ستم 

واقع مى‏شوند دفاع مى‏کنند و براى کوتاه کردن دست ظالم استنصار مى‏نمایند. 

اولین راه مقابله با ظالم و مبارزه با ظلم به کار گرفتن نیروهاى دفاعى است که خداوند حکیم در وجود همه‏ى انسانها به ودیعه گذارده تا در مواقع لازم از خود دفاع نمایند و خویشتن را از شر حیوانات گزنده یا درنده یا ستمکار بدتر از حیوان مصون و محفوظ بدارند و این اولین استنصار براى دفع ظلم و ظالم است . امام (ع) در جمله‏ى اول دعا مى‏گوید: 

و اجعلنى یدا على من ظلمنى.  «ید» به معناى قدرت و قوت است، «ید» به معناى غلبه و پیروزى است. امام در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: بار الها! مرا آنچنان قرار ده تا بر کسى که بر من ستم مى‏کند و نسبت به من تعدى مى‏نماید دستى نیرومند باشم. جالب آنکه امام (ع) نمى‏گوید «و اجعل لى یدا»: بار الها! مرا دست قوى قرار ده، بلکه مى‏گوید «واجعلنى یدا»: بار الها! مرا دست توانا قرار ده، یعنى وضعم را به گونه‏اى مقرر فرما که خودم دست باشم تا بتوانم با تمام وجود با کسى که به من ظلم نموده مبارزه کنم و شر او را از خود بگردانم. 

این عبارت در کمال صراحت وظیفه‏ى مسلمانان را در مقابله با ظالم بیان مى‏کند و به آنان مى‏فهماند که انسان مسلمان موظف است تا جایى که قدرت دارد به ظلم تن درندهد و در مقابل ظالم زبون و پست نباشد بلکه باید حتما با او مبارزه کند و در مقابلش بایستد و تمام توان خود را براى دفع او به کار گیرد، اگر بر ظالم غلبه کرد ظلم او را از میان برده و خویشتن را از تعرضش رهایى بخشیده است و اگر نتوانست بر ظالم غلبه کند و مظلوم باقى ماند او در مقابل  پروردگار ماجور است، براى اینکه وظیفه‏ى خود را بخوبى انجام داده است. اما اگر ستمکش در مقابل ستمکار عکس‏العمل نشان ندهد و ضربات او را با ذلت و سرافکندگى تحمل نماید او منظلم است و در قیامت، منظلم همانند ظالم مورد مواخذه و پرسش قرار مى‏گیرد، زیرا منظلم بر جرئت و جسارت ظالم مى‏افزاید، راه ستمگرى را بر وى هموار مى‏سازد، و در واقع با عمل نارواى خویش ظالم را در اعمال ظالمانه‏ى خود تشویق و ترغیب مى‏نماید. 

تا کاخ ستم برپاست بنیان ستم برجاست   پیوسته روا بر ماست ناکامى و ناشادى 

گر داد همى خواهى بیداد مکش ور نه  بیداد کند ظالم چون تن به ستم دادى 

شاعر دگرى مى‏گوید:  تا چند چه یخ فسرده بودن  در آب چه موش مرده بودن  مى‏باش چه خار حلقه بر گوش  تا خرمن گل کشى در آغوش 

سستى خلل درونى آرد  بیداد کشى زبونى آرد



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    81
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188078

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::