تنزیل نور


ساعت 5:43 عصر سه شنبه 87/11/29

شرح دعای مکارم الاخلاق(43 )

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

و من حب المدارین تصحیح المقه، و من رد الملابسین کرم العشره، و من مراره خوف الظالمین حلاوه الامنه. 

 

این سه جمله از دعاى «مکارم‏الاخلاق» به خواست خدا موضوع سخنرانى امروز است. امام علیه‏السلام در پیشگاه الهى عرض مى‏کند: بار الها! دوستى کسانى را که با مدارا برخورد مى‏کنند به محبت واقعى و آمیزشهاى وهن‏آور را به معاشرتهاى کریمانه و تلخى ترس از ستمکاران را به شیرینى امنیت و آرامش خاطر تبدیل فرما. 

امام (ع) در جمله‏ى اول این قسمت دعا از کلمه‏ى «مدارا» استفاده نموده و از مداراکنندگان نام برده است. «مدارا» در لغت عرب به معناى ملاطفت و ملایمت است و فارسى زبانان نیز از این کلمه همان معنى را مى‏فهمند. کسى که مى‏خواهد با دگرى مدارا کند در مواجهه با او به گشاده‏رویى برخورد مى‏نماید و به نرمى و ملاطفت سخن مى‏گوید. درباره‏ى مدارا و رعایت آن در مواقع لازم، روایات زیادى از اولیاى گرامى اسلام رسیده که در اینجا پاره‏اى از 

آنها ذکر مى‏شود: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: امرنى ربى بمداراه الناس کما امرنى باداء الفرائض. 

رسول گرامى فرمود: خداوند به من امر فرمود که با مردم مدارا نمایم همانطور که فرمان داده است و اجبات را انجام دهم. 

و عنه صلى الله علیه و آله: ان الانبیاء انما فضلهم الله على خلقه بشده مداراتهم باعداء دین الله و حسن تقیتهم لاجل اخوانهم فى الله. 

و نیز فرموده است: خداوند پیمبران را از این جهت که شدیدا با دشمنان دین خدا مدارا مى‏کنند و براى حفظ برادران خویش در راه رضاى او به خوبى و شایستگى تقیه مى‏نمایند بر تمام مردم برترى و فضیلت داده است. 

عن على علیه‏السلام قال: دار الناس تستمتع باخائهم و القهم بالبشر تمت اضغانهم. 

على (ع) فرموده است: با مردم مدارا کن تا از برادرى آنان بهره‏مند شوى و با روى گشاده با آنان مواجه شو تا کینه‏ها در ضمیرشان بمیرد. 

مدارا با مردم اگر به منظور احترام و تکریم به شخصیت آنان باشد بسیار ارزنده و مهم است، چنین مدارایى نشانه‏ى عقل بیدار و فکر روشن‏بین است، چنین مدارایى مایه‏ى محبوبیت و راه نفوذ در افکار دگران است. اولیاى الهى به چنین مدارایى عنایت بسیار داشتند و پیروان خود را به رعایت این دستور مفید و ثمربخش تشویق مى‏نمودند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: اعقل الناس اشدهم مداراه للناس و اذل الناس من اهان الناس. 

رسول گرامى فرموده است: عاقلترین مردم کسى است که بیشتر با افراد مدارا مى‏کند و خوارترین مردم کسى است که آنان را مورد تحقیر و توهین قرار مى‏دهد. 

و عنه صلى الله علیه و آله قال: انا امرنا معاشر الانبیاء بمداراه الناس کما امرنا باداء الفرائض. 

و نیز فرموده است: ما، جامعه‏ى پیمبران، ماموریت داریم که با مردم مدارا نماییم همانطور که به اداى فرایض الهى ماموریم. 

کسانى که عقلهاى خود را با پرده‏هاى تعصب و تصلب، عناد و لجاج، و تقلیدهاى کورکورانه پوشانده بودند هرگز به دین حق گرایش نمى‏یافتند و دعوت پیمبران را اجابت نمى‏نمودند. خداوند در قرآن شریف فرموده: 

ان الذین کفروا سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا یومنون. 

کسانى که کفر آورده و عقلهاى خود را پنهان نموده‏اند اگر به آنان اعلام خطر بنمایى یا ننمایى ایمان نمى‏آورند. 

ولى آنها که داراى عقل آزاد بودند دعوت پیمبران را که آمیخته به مدارا و لطف کلام بود پذیرا مى‏شدند و از آنان پیروى و اطاعت مى‏نمودند. گاهى مدارا نمودن به منظور تقیه و براى مصون ماندن از شر دشمنان بى‏ایمان و مستبد است. این قبیل مدارا در ایام امامت حضرت سجاد (ع) تا زمان امامت حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام ضرورت داشت، از این رو آنان خود تقیه 

مى‏نمودند و به اصحاب و پیروان خود نیز اکیدا تقیه را توصیه مى‏کردند تا بدین وسیله از طرفى جان و مال و عرض و شرف آنان را از خطر مصون دارند و از طرف دیگر با رعایت تقیه بتوانند احکام الهى و معارف اسلامى را به وسیله‏ى آنان به طور پنهان بین افراد مومن نشر دهند و تا جایى که ممکن است دین خدا را از دستبرد خائنین و بدعتگزاران محافظت نمایند. 

قال الامام علیه‏السلام: ان مداراه اعداء الله من افضل صدقه المرء على نفسه و اخوانه المومنین. 

امام (ع) فرموده است: مدارا نمودن با دشمنان خدا از بهترین و برترین صدقه‏ى آدمى براى نفس خود و براى برادران باایمانش مى‏باشد. 

براى اینکه شنوندگان محترم بدانند که بعضى از ائمه‏ى معصومین در چه شرایطى زیست مى‏کردند و چگونه تقیه را مهم مى‏شمردند به این روایت توجه نمایند: 

عن ابن مسکان قال: قال لى ابوعبدالله علیه‏السلام انى لاحسبک اذا شتم على علیه‏السلام بین یدیک لو تستطیع ان تاکل انف شاتمه لفعلت. فقلت: اى و الله جعلت فداک انى لهکذا و اهل بیتى. فقال لى: فلا تفعل فو الله لربما سمعت من یشتم علیا و ما بینى و بینه الا اسطوانه فاستتربها فاذا فرغت من صلواتى فامر به فاسلم علیه و اصافحه. 

ابن مسکان مى‏گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: درباره‏ى تو گمان دارم که اگر در حضورت على علیه‏السلام مورد شتم و اسائه‏ى 

ادب قرار گیرد، تو اگر بتوانى بینى او را با دندان مى‏گزى. عرض کردم: بلى والله فدایت شوم، من چنینم و اهل‏بیت من نیز اینچنین. حضرت فرمود: اینگونه مباش، قسم به خدا که بسا مى‏شنیدم کسى به على (ع) بد مى‏گوید و بین من و او جز ستون مسجد فاصله‏اى نبود. من خود را پشت ستون پنهان مى‏نمودم و موقعى که از نماز فارغ مى‏شدم از کنارش گذر مى‏کردم، به او سلام مى‏دادم و با وى مصافحه مى‏نمودم. 

در بعضى از روایات امر تقیه براى صیانت دین خدا آنقدر مهم شمرده شده که امام (ع) تارک آن را فاقد ایمان خوانده است. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: اتقوا على دینکم و احجبو بالتقیه فانه لا ایمان لمن لا تقیه له. 

امام صادق (ع) فرموده: بر دین خود پروا داشته باشید و آن را در پس پرده‏ى تقیه محجوب دارید، زیرا کسى که تقیه ندارد ایمان ندارد. 

گاهى اختناق و فشار حکام جور به اوج خود مى‏رسید و مضیقه آنقدر شدید مى‏شد که کوچکترین غفلت از تقیه و گفتن چیزى که نباید گفته شود مرگ به بار مى‏آورد و به حیات کسى که غفلت نموده یا آنکه در این غفلت مورد سوءظن واقع شده خاتمه داده مى‏شد. کشته شدن معلى بن خنیس بر اثر غفلت از تقیه و افشا نمودن رازى بود که امام صادق (ع) با او در میان گذارده بود. 

عن حفص بن نسیب قال: دخلت على ابیعبدالله علیه‏السلام ایام قتل معلى. فقال لى: یا حفص! حدثت المعلى فاذاعها فابتلى بالحدید. 

حفص بن نسیب مى‏گوید: در ایام قتل معلى بن خنیس به محضر امام صادق (ع) شرفیاب شدم، به من فرمود: اى حفص! به معلى حدیث گفتم و او آن را نشر داد و بر اثر آن گرفتار عذاب شمشیر گردید. 

در پاره‏اى از مواقع وضع و محاذات اوضاع و احوال به گونه‏اى بود که معرفى نمودن شخص و نام بردن از او موجب گرفتارى و ابتلا مى‏شد یا لااقل باعث هتک و توهین مى‏گردید. 

روى عن ابیعبدالله علیه‏السلام: کان یمضى یوما فى اسواق المدینه و خلفه ابوالحسن موسى علیه‏السلام. فجذب رجل ثوب ابى‏الحسن (ع) ثم قال له: من الشیخ؟ فقال: لا اعرفه. 

روایت شده که روزى امام صادق (ع) در بازار مدینه عبور مى‏کرد و فرزند بزرگوار معظمش حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام پشت سر آن حضرت بود. شخصى جامه‏ى فرزند را گرفت و کشید و پرسید: این پیرمرد کیست؟ آنقدر شرایط محیط بد بود و احساس خطر مى‏شد که حضرت موسى‏الکاظم ناچار شد در پاسخ آن مرد بگوید که «او را نمى‏شناسم». 

از آنچه مذکور افتاد این نتیجه به دست آمد که مدارا در اسلام از صفات حمیده و خلقیات پسندیده است و پیمبران خدا در مقام تبلیغ دین ماموریت داشتند که با مردم به مدارا برخورد نمایند و با ملایمت سخن گویند. خداى بزرگ به موسى و هارون در ملاقات با فرعون چنین دستور داد: 

اذهبا الى فرعون انه طغى. فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشى. 

شما دو نفر نزد فرعون بروید که او سخت طغیان نموده است. با وى به نرمى سخن بگویید شاید به خود آید و آگاه گردد یا از عذاب الهى بترسد و ستمگرى را ترک گوید. 

مدارا نمودن در پاره‏اى از موارد با ملاطفت و ملایمت برخورد داشتن و با گشاده‏رویى و نرمى سخن گفتن است، و در پاره‏اى از موارد به معناى حلم و بردبارى، لب فروبستن و سکوت، یا تغافل و نادیده گرفتن است، و مدارا با افراد تندخو و بداخلاق یا تقیه در مقابل مخالفین و افراد زیان‏رسان بدین معنى است. 

 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    51
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188143

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::