شرح دعای مکارم الاخلاق(35 )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم لا تدع خصله تعاب منى الا اصلحتها. و لا عائبه اونب بها الا حسنتها، و لا اکرومه فى ناقصه الا اتممتها.
به خواست خداوند این قسمت از دعا موضوع سخنرانى امروز است. امام سجاد علیهالسلام عرض مىکند: بار الها بر من هیچ خوى و خصلتى را که زشت تلقى مىگردد وامگذار جز آنکه اصلاحش فرمایى و هیچ روش ناپسندى را که مایهى سرزنشم مىشود وامگذار جز آنکه پسندیدهاش سازى و هیچ کرامت نفسى را که در من ناتمام است وامگذار مگر آنکه تتمیم و تکمیلش نمایى.
این قطعه از دعا حاوى سه مطلب است: اول از عیوب و نقائصى سخن مىگوید که مىتواند موجب عیبجویى مردم شود، دوم از اعمالى نام مىبرد که ممکن است کسانى آن را مادهى ملامت و سرزنش قرار دهند، سوم از کرایم نفس و بزرگواریها یاد مىکند که از خدا مىخواهد که آن را تتمیم نماید.
براى آنکه شنوندگان محترم هر چه بهتر به عمق کلام امام واقف گردند لازم است راجع به هر یک از این سه مطلب به اختصار توضیح داده شود. دربارهى عیوب و نقائص مىتوان از جهات متعدد و ابعاد مختلف، بحث نمود و از همه مهمتر، شناخت اصل عیوب است. آدمى به طور طبیعى خود را دوست دارد و کارهاى خویش را با دیدهى خوشبینى و رضا مىنگرد و اگر در اعمالش کارهاى بدى باشد حب ذات، حجاب آن مىشود و نمىگذارد انسان عیب خود را ببیند و به نقص اخلاقى خویش واقف گردد، مگر آنکه از ابتدا و از دوران نوجوانى احساس مسئولیت در پیشگاه باریتعالى بنماید، تعالیم الهى را فراگیرد، حلال و حرام خدا را بیاموزد، اخلاق خوب و بد را از یکدیگر تمیز دهد، و من جمیع الجهات مراقب رفتار و گفتار و کردار خود باشد. چنین انسانى مىتواند اولا از عیب مصون بماند و ثانیا اگر دچار عیبى شد، چون مقررات اسلامى را مىداند، خودش عیب خود را تشخیص مىدهد.
عن النبى صلى الله علیه و آله: اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فى الدین و زهده فى الدنیا و بصره عیوبه.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرموده است: وقتى خداوند، خیر بندهاى را بخواهد، وى را دینشناس مىکند، نسبت به امور مادى و دنیوى بىاعتنایش مىنماید، و وى را به عیوب و نواقص خودش بینا مىسازد.
بهترین و عالیترین شناخت این عیوب اخلاقى این است که آدمى مشمول عنایت باریتعالى واقع شود و خداوند به لطف خود، او
را به نقائص و عیوبش واقف سازد. دومین راه براى شناختن عیبهاى اخلاقى آن است که افراد باایمان و شاگردان مکتب قرآن به گفتار و رفتار یکدیگر دقت نمایند و هر فردى براى فرد دیگر همانند آیینه باشد، خود را در او ببیند، عیوب خویش را بشناسد و آنها را اصلاح نماید، خوبیهاى او را فراگیرد و عملا آنها را به کار بندد.
عن على علیهالسلام قال: یا کمیل! المومن مرآه المومن لانه یتامله فیسد فاقته و یجمل حالته.
على (ع) به کمیل بن زیاد فرمود: مومن آیینهى مومن است، چه آنکه با دقت در آن مىنگرد، نیازهاى باطنى و نقائص معنوى خویش را به وسیلهى آن برطرف مىکند و به حالت درونى خود جمال و زیبایى مىبخشد.
سومین راه براى شناخت عیبهاى اخلاقى این است که هر فردى از برادر دینى خود درخواست کند که در گفتار و رفتار وى دقت نماید، اگر در آن عیبى مشاهده کرد تذکر دهد تا آن را برطرف سازد. در صدر اسلام این یکى از روشهاى خودسازى بود و مسلمانان از این راه متوجه عیوب اخلاقى خود مىشدند و خویشتن را اصلاح مىنمودند، و در مسجد یا در رهگذر، مسلمانان به هم مىرسیدند، یکى به دیگرى مىگفت:
رحم الله من اهدى الى عیوبى.
مشمول رحمت الهى باشد کسى که بر من منت گذارد، هدیهاى به من بدهد و عیبهاى مرا براى من بیان نماید.
چهارمین وسیله براى شناخت عیوب و نقائص اخلاقى، رفیق
خوب و باایمان است، چه او به صلاح و سعادت دوست خویش علاقه دارد و به انگیزهى خیرخواهى، عیب او را به وى ارائه مىکند و او را آگاه مىسازد تا خود را اصلاح نماید.
عن على علیهالسلام قال: لیکن آثر الناس عندک من اهدى الیک عیبک و اعانک على نفسک.
على (ع) فرموده است: البته باید مقدمترین دوستان براى تو کسى باشد که عیب را به تو اهدا نماید و ترا در راه خیر و سعادتت یارى دهد.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: احب اخوانى الى من اهدى عیوبى الى.
امام صادق (ع) فرموده است: بهترین برادران من کسى است که عیوب مرا به من هدیه دهد.
استفاده از برادران باایمان در شناخت عیوب و نقائص اخلاقى آنقدر مهم است که امام موسى بن جعفر علیهماالسلام ضمن حدیثى به دوستان خود توصیه فرموده است که اوقات بیدارى در شبانهروز را چهار قسمت کنید: قسمتى براى عبادت، قسمتى براى کار و امرار معاش، ساعتى براى لذایذ مشروع،
و ساعه لمعاشره الاخوان و الثقات الذین یعرفونکم عیوبکم و یخلصون لکم فى الباطن.
و ساعتى را براى معاشرت و مجالست با برادران مورد اعتمادتان اختصاص دهید، آنانکه عیوبتان را معرفى مىکنند و در کمال صفا و خلوص باطن به شما تذکر مىدهند تا خویشتن را اصلاح نمایید.
پنجمین راه شناخت عیوب اخلاقى استفاده از مثل معروفى به صورت «پرسش و پاسخ» است. مىگویند: ادب از که آموختى؟ جواب داده مىشود: از بىادبان.
بعضى از افراد بر اثر پر حرفى یا خودپسندى یا دیگر صفاتى همانند اینها مقبول جامعه نیستند و مردم از آنان گریزانند. کسى که مىخواهد عیوب خود را بشناسد و اخلاق خود را اصلاح نماید مىتواند با دقت در صفات ناپسند این گروه ، خویشتن را مورد مطالعه قرار دهد، اگر همانند آنان به همان درد مبتلاست خود را اصلاح کند و آن روش ناپسند را ترک گوید:
عن على علیهالسلام قال: من حاسب نفسه وقف على عیوبه و احاط بذنوبه.
على (ع) فرموده است: کسى که حساب نفس خود را برسد بر عیوب خویش واقف مىشود و به گناهانى که مرتکب شده است احاطه مىیابد.
ناگفته نماند، آن کس که در عیوب دگران دقت مىکند و نقائص این و آن را بررسى مىنماید بدین منظور که عیب خود را بشناسد و آن را اصلاح نماید از نظر دینى و اخلاقى مانعى ندارد، اما اگر از جهت عیبجویى و تجسس در نقاط ضعف دگران به این کار خلاف اخلاق دست زند در صورتى که عملش به غیبت، اهانت، و پردهدرى و نظایر اینها منجر نگردد در نظر على (ع) ندیدن خوبیها و دیدن زشتیها نشانهى پستى و دنائت شخص عیبجوست و در این باره چنین فرموده است:
عن على علیهالسلام قال: الاشرار یتبعون مساوى الناس و یترکون محاسنهم کما یتبع الذباب المواضع الفاسده من الجسد و یترک الصحیح.
على (ع) فرموده است: اشرار و افراد بد از پى بدیهاى مردم مىروند و خوبیهاى آنان را ترک مىگویند همانطور که مگس از پى نقاط فاسد و بیمار بدن مىرود و جاهاى سالم را ترک مىگوید.
اگر کسى به عنوان برادرى اسلامى با یک نفر مسلمان طرح دوستى بریزد ولى هدفش در این کار آن باشد که عیبهاى او را افشا نماید و به زشتیهاى اخلاقیش واقف گردد، آنها را به ذهن خود بسپارد تا موقعى که لازم بداند و بخواهد شخصیت او را در هم بشکند، آن عیوب را بگوید و مردم را به آن نقائص و زشتیهاى متوجه نماید، چنین مسلمان خائنى از نظر اسلامى وضع بسیار خطرناکى دارد و خودش از آن خطر آگاه نیست.
عن ابیجعفر علیهالسلام قال: اقرب ما یکون العبد الى الکفر ان یواخى الرجل الرجل على الدین فیحصى علیه زلاته لیعیره بها یوما ما.
امام باقر (ع) فرموده است: نزدیکترین نقطه به کفر و بىایمانى آن است که مرد مسلمانى با مسلمانى دیگر به نام برادرى اسلامى طرح دوستى بریزد تا عیوب و لغزشهاى او را بشناسد و آنها را شماره کند و به ذهن بسپارد تا روزى او را مورد ملامت و سرزنش قرار دهد.
شرمسارى بیشتر براى چنین مسلمانى ناپاکدل موقعى است که خودش به آن لغزشها آلوده باشد، اما نقائص خویش را نادیده
انگارد و به نشر عیوب برادر دینیش بپردازد.
عن على علیهالسلام قال: یا عبید السوء تلومون الناس على الظن و لا تلومون انفسکم على الیقین.
على (ع) فرموده است: اى بندگان بد، مردم را به گمان اینکه صفات ناپسند دارند ملامت مىکنید اما خودتان را با اینکه به طور یقین به آن صفات مبتلا هستید ملامت نمىنمایید.
خلاصه اگر انسان مسلمان بخواهد عیوب اخلاقى خویش را اصلاح نماید مىتواند عاقلانه و از مجارى صحیح به کمبودها و نقائص خود واقف گردد و با ارادهى جدى به اصلاح آنها همت گمارد ولى باید توجه داشت که این پیروزى بزرگ و ترک عادت ناروا جز با توفیق حضرت باریتعالى میسر نیست. امام سجاد (ع) در جملهى اول دعا که موضوع گفتار امروز است این نکته را به پیروان خویش آموخته که در پیشگاه الهى عرض مىکند:
اللهم لا تدع خصله تعاب منى الا اصلحتها.
بار الها! در من هیچ خصلت ناپسندى را که مایهى عیبجویى مردم است وامگذار جز آنکه اصلاحش فرمایى.
مطلب دیگرى که امام سجاد (ع) در این قطعهى دعا از پیشگاه باریتعالى درخواست نموده و موضوع قسمتى از سخنرانى امروز است نیکو ساختن عیبهایى است که مىتواند انسان را مورد ملامت این و آن قرار دهد. در پیشگاه الهى عرض مىکند:
و لا عائبه اونب بها الا حسنتها.
بار الها! هیچ زشتى و عیبى را که ممکن است مادهى ملامت
مردم نسبت به من شود وامگذار جز آنکه به زیبایى و نیکى مبدلش سازى.
براى روشن شدن کلام امام (ع) لازم است در اینجا راجع به چند مطلب توضیح داده شود. اول آنکه ملامت کردن دگران و سرزنش نمودن این و آن در اخلاق اسلام، ناپسند و ممنوع شناخته شده است و خداوند، ملامت کننده را به ملامت دگران مبتلا مىنماید.
عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: من انب مومنا انبه الله فى الدنیا و الاخره.
امام صادق (ع) فرموده است: کسى که مومنى را مورد ملامت قرار دهد خداوند او را در دنیا و آخرت به ملامت و سرزنش دگران مبتلا مىنماید.
آیین مقدس اسلام براى گناهکاران حد شرعى مقرر داشته و مجرم باید طبق موازین قانونى مجازات شود و به کیفر عمل خود برسد و جایى براى ملامت و سرزنش گناهکار باقى نگذارده است.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: اذا زنت خادم احدکم فلیجلدها الحد و لا یعیرها.
رسول اکرم فرموده است: وقتى یکى از خدمتگزاران شما مرتکب عمل منافى با عفت گردید او را مجازات قانونى نمایید و مورد سرزنش و ملامتش قرار ندهید.
مطلب دوم که لازم است در امر ملامت توضیح داده شود این است که فردى خائن و ناپاک در اعمال شخص مسلمانى تجسس و کاوش نماید، اگر گناهى را از وى شناخت آن را مادهى ملامت قرار
دهد و زبان به سرزنش و تعییرش بگشاید. امام علیهالسلام این عمل پلید را دورى جستن از خداوند معرفى نموده است.