تنزیل نور


ساعت 4:17 عصر سه شنبه 87/11/29

شرح دعای مکارم الاخلاق( 28)

هواى نفس و تمنیات مردم لذت‏گرا خیر و صلاح جامعه را پایمال نمود و بر اساس حکومت مردم بر مردم، قانونگذاران آمریکا ناچار شدند «قانون منع تهیه‏ى و توزیع نوشابهاى الکلى» را الغا نمایند و مشروبسازى و میگسارى را بلامانع اعلام دارند. بعضى از کشورهاى اروپایى نیز بر مبناى حکومت مردم بر مردم، آزادى بیش از حد روابط دختران و پسران و همچنین انحراف جنسى آنان به موجب قانون مجاز و ممضى شناخته شد و بر اثر این اشتباه بزرگ، نسل جوان به فساد 

اخلاق کشیده شد و در مسیر سقوط و تباهى قرار گرفت. در حدود سى سال قبل در سوئد قانون آزادى جنسى زن و مرد را وضع نمودند و حتى دستور دادند در مدارس، مسائل جنسى تدریس و بحث شود تا نتایج شوم آن آشکار گردید، فساد آنقدر بالا گرفت که از طرف مجلس کمیسیونى مامور شد علل این فسادها را بررسى نماید. پس از مدتها تحقیق گزارش دادند که قانون بیست سال قبل باعث این جنایت شده و ما اگر بیست سال تمام کار کنیم نمى‏توانیم مفاسد این قانون غلط را از میان برداریم و آن را اصلاح نماییم. 

نتیجه آنکه قوانین و مقررات در کشورهاى آزاد تابع خواسته‏ى مردم است و چون مردم در پاره‏اى از مواقع تحت تاثیر هواى نفس و تمایلات زیانبار خود قرار مى‏گیرند، از این رو نمى‏توان گفت که قوانین موضوعه در کشورهاى آزاد همیشه و در تمام موارد با مصلحت مردم منطبق است و راه صحیح و سعادت‏بخش را به جامعه ارائه مى‏نماید. 

اما قانونگذار، در اسلام، ذات اقدس الهى است. خداوند که بشر را آفریده است مى‏داند که چه آفریده و مخلوقش داراى چه مزایا و خصوصیاتى است. او به تمام پنهان و آشکار آفریدگان خود عالم است، خیر و شر او را مى‏شناسد، و به صلاح و فسادش احاطه و آگاهى کامل دارد. هدف باریتعالى در قانونگذارى هدایت مردم و ارائه‏ى راه سعادت آنان است، مى‏خواهد با تعالیم خود بشر را انسان بسازد و استعدادهاى نهفته‏اش را از قوه به فعلیت بیاورد، او را از بندگى هواى و شهوات آزاد نماید و به اخلاق انسانى و سجایاى بزرگ 

متخلقش گرداند و راه تعالى و تکامل را به رویش بگشاید. در قانونگذارى الهى نه آداب و رسوم پدران و اجداد مردم اثرى دارد، نه تصمیمات مستبدانه‏ى افراد خودسر و زورگو در تشریع قانون تحولى به وجود مى‏آورد، و نه هوى و خواهشهاى نفسانى اکثریت جامعه مى‏تواند در قانونگذارى الهى اثرى بگذارد. مقررات تشریعى پروردگار حکیم بر اساس حکمت و به منظور اتمام حجت است. خدا مى‏خواهد با وضع قوانین و مقررات دینى، مردم را هدایت نماید، راه حق و باطل را به آنان ارائه کند و موجبات تعالى و تکاملشان را از جمیع جهات فراهم سازد. رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله این واقعیت سعادت‏بخش و انسان‏ساز را که در قانونگذارى اسلام نهفته است ضمن تشریح واضحى که براى تمام مردم قابل فهم است با عبارتى کوتاه و جامع بیان فرموده است: 

یا عباد الله انتم کالمرضى و رب العالمین کالطبیب فصلاح المرضى فیما یعلمه الطبیب و تدبیره به لا فیما یشتهیه المریض و یقترحه الا فسلموا لله امره تکونو من الفائزین. 

رسول گرامى فرموده است: اى بندگان خدا! شما همانند بیمارانید و پروردگار عالمیان مانند طبیب، خیر و صلاح بیماران در آن چیزى است که طبیب مى‏داند و دانسته‏هاى پزشکى خود را در راه درمان بیمار به کار مى‏بندد نه آن چیزى که مریض میل دارد و آن را براى خود انتخاب مى‏نماید، تسلیم امر الهى شوید تا از گروه نجات‏یافتگان باشید و پیروز گردید. 

این روایت روشنگر تفاوت قانونگذارى نمایندگان مردم در 

کشورهاى آزاد و قانونگذارى باریتعالى در تعالیم دینى است. در این حدیث، مصلحت‏اندیشى طبیب در مقابل تمایلات مریض قرار داده شده است. اگر برنامه‏ریزى دوا و غذا و پرهیز بیمار در اختیار طبیب عالم و آینده‏نگر قرار گرفته باشد نتیجه‏ى آن بهبود و نجات یافتن بیمار است زیرا طبیب در همه‏ى دستورهاى عالمانه‏ى خود، چه دستورهاى منفى و چه مثبت به مصلحت بیمار و سلامت او توجه دارد و او را از هر نوع غذا و میوه‏اى که براى او مضر باشد منع مى‏نماید هر چند که طبع مریض به آنها راغب و مایل باشد. اگر بیمار، برنامه‏ى عمل و پرهیز را خود در دست گیرد و بخواهد آن را طبق میل خویش طرح نماید، نتیجه‏ى کار منفى خواهد بود، زیرا او مرض را نمى‏شناسد، از صلاح و فساد مزاج خویش آگاهى ندارد، خودسرانه از پى هواى نفس و تمایلات درونى خویشتن مى‏رود، از خوردنیها و نوشیدنیهاى مضر پرهیز نمى‏کند و بر اثر آن مرض تشدید مى‏شود و ادامه مى‏یابد. به شرحى که توضیح داده شد در حکومت مردم بر مردم، نمایندگان مجلس گزیدگان مردم و مجرى منویات موکلین خود هستند، باید خواسته‏ى اکثریت را به صورت قانون درآورند، ممکن است در مواردى خواسته‏ى مردم مخالف صلاح و سعادت آنان باشد اما قانونگذاران بر اثر فشار افکار عمومى ناچارند از مصلحت چشمپوشى کنند و خواسته‏ى اکثریت را تصویب نمایند. در تعالیم دینى، قانونگذار، خداوند حکیم است، خداوندى که آفریدگار مردم و مالک واقعى آنان است، پروردگارى که همه بندگان او هستند و خواهشهاى نفسانى آنان کمترین اثرى در ذات اقدس او ندارد. عنایت الهى در وضع قوانین تشریعى آن است که حجت بر مردم تمام شود، هدایت را از گمراهى تمیز دهند، راه صلاح و رستگارى را بشناسند و با پیمودن آن موجبات 

تعالى خویش را فراهم آورند و براى آنکه در این مسیر با موانع منحرف کننده مواجه نشوند و مسیر را به سلامت طى کنند قانونگذار، هر قسم کامیابى و لذتى را که موافق هواى نفس و مخالف صلاح و سعادت باشد ترسیم نموده و آنان را از اقناع آن تمایلات جدا برحذر داشته است و ضمنا تاکید فرموده است که به آنچه که دستور داده شده عمل کنید و در مقابل آن دستور، اظهار نظر ننمایند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: قال الله عز و جل یابن آدم اطعنى فیما امرتک و لا تعلمنى ما یصلحک. 

اى فرزند آدم! آنچه را که به تو امر کرده‏ام اطاعت نما و چیزى که تو را اصلاح مى‏کند و مایه‏ى سعادتت مى‏شود به من اعلام منما که خداوند به آنچه مایه‏ى خوشبختى و بدبختى انسانهاست آگاه و باخبر است. 

همانطور که به کاربستن دستورهاى سلامت‏بخش و مصلحت‏آمیز طبیب مستلزم آن است که بیمار به خوردن داروهاى ناگوار و غیرمطبوع تن دردهد و از خوردن غذاها و میوه‏هاى مطبوع و گوارا که براى او مضر است و موجب تشدید مرض مى‏شود پرهیز نماید همچنین اطاعت از تعالیم مصلحت‏آمیز و انسان‏ساز باریتعالى مستلزم آن است که شخص مکلف از طرفى خویشتن را براى تحمل زحمت و مشقت انجام فرایض و تکالیف دینى مهیا نماید و آنها را عمل کند و از طرف دیگر هواى نفس خود را محدود کند و از اعمالى که مطبوع طبع حیوانى و موافق شهوات نفسانى است اما قانونگذار آنها را گناه شناخته خوددارى نماید. 

على (ع) در این باره حدیثى از رسول گرامى ضمن یکى از خطب خود روایت نموده و در ذیل آن، خود آن حضرت با عبارتى کوتاه حدیث پیمبر را توضیح داده است. 

فان رسول الله صلى الله علیه و آله کان یقول: ان الجنه حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات. و اعلموا انه ما من طاعه الله شى‏ء الا یاتى فى کره و ما من معصیه الله شى‏ء الا یاتى فى شهوه. 

رسول گرامى فرموده: بهشت جاودان محفوف به ناملایمات و کارهایى است که خوشایند طبع آدمى نیست، اما گرد دوزخ را شهوات حیوانى و لذایذ کامرانى احاطه نموده است. سپس خود آن حضرت فرموده: هیچیک از اوامر الهى اطاعت نمى‏شود مگر با کراهت طبع و بى‏میلى و هیچیک از معاصى باریتعالى انجام نمى‏پذیرد مگر با رغبت و میل طبع و خشنودى و شهوت. 

مردم به طبع حیوانى و کشش غرایز کور و بى‏شعور در جلب لذایذ و اقناع تمایلات خویش طالب آزادى مطلق و بى‏قید و شرطند، مى‏خواهند شهوات خود را آنطور که میل دارند اقناع نمایند و از لذایذ برخوردار گردند اما آیین الهى در برنامه‏ى انسان سازى، غرایز را تعدیل نموده و لذتخواهى و اعمال شهوات را محدود ساخته و مردم را از کامیابیهاى زیانبار و خلاف مصلحت برحذر داشته است. در این تضاد درونى و کشمکشهاى باطنى اغلب موارد، کم و بیش، طبیعت بر مصلحت غلبه مى‏کند، افراد زیادترى از پى ارضاى تمنیات خود مى‏روند و از اطاعت حضرت باریتعالى سرباز مى‏زنند و عده‏ى معدودى 

مطیع کامل حضرت حق‏اند و دین خدا را به تمام معنى به کار مى‏بندند. 

از آنچه مذکور افتاد کلام امام سجاد علیه‏السلام که در مقام دعا در پیشگاه الهى عرض کرده بود روشن گردید: 

و متعنى بهدى صالح. 

بار الها مرا از هدایتى که صالح و شایسته و از هر نقص و عیبى مبرى باشد برخوردار فرما، هدایتى که متکى به مقررات ناشى از آداب و رسوم است شایستگى و صلاحیت کامل ندارد، زیرا اعمال ناروایى مثل زنده به گور کردن نوزادان دختر از آداب و رسوم جاهلیت بوده است. هدایتى که متکى به مقررات استبدادى باشد راهنمایى صحیح و شایسته نیست زیرا شخص مستبد در وضع مقررات، به منافع خود مى‏اندیشد نه به صلاح و سعادت مردم. مقررات و قوانین موضوعه در کشورهاى آزاد نیز سعادت انسانها را از جمیع جهات تامین نمى‏کند زیرا بعضى از قوانین که خواسته‏ى مردم است از هواى نفس و تمایلات مضر آنان سر چشمه مى‏گیرد و آن نیز براى تعالى و تکامل آدمى زیانبار و مضر است. فقط هدایتى مى‏تواند تمام جهات را در نظر بگیرد و به سعادت واقعى و صلاح حقیقى منجر گردد که قانونگذارش ذات اقدس الهى باشد، چه آن ذات مقدس به تمام تمایلات انسان واقف است و تمام مصلحت آدمى را مى‏داند و تحت تاثیر هوى و تمایلات این و آن نیست. خداوند که وضع قانون مى‏کند متوجه جمیع مصالح است و هدایت صالح را به مردم ارائه مى‏نماید. هدایت قرآن شریف و همچنین هدایت رسول گرامى همان هدایت صالحى است که امام سجاد (ع) درخواست دارد و خداوند با کلمات خاصى صالح بودن هدایت قرآن و هدایت نبى معظم را خاطرنشان ساخته است. 

در یک جا مى‏فرماید: 

ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم. 

این کتاب مقدس مردم را به استوارترین قوانین و محکمترین اساس، هدایت و راهنمایى مى‏نماید. 

در جاى دیگر فرموده است: 

هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق. 

خداوند پیغمبر خود را براى هدایت مردم و ارائه‏ى دین حق فرستاده است، یعنى دینى که مقرراتش بر وفق عقل و مصلحت و مایه‏ى تعالى و تکامل تمام انسانهاست. انسان آگاه و بیداردل براى نیل به هدایت صالح باید در درجه‏ى اول مجاهده کند و با سعى و کوشش راه کمال خود را بشناسد و به وظایف خویش در پیمودن آن راه واقف گردد. پس از آنکه راه صلاح و سعادت را شناخت در آن قدم بگذارد و با منتهاى جدیت آن را بپیماید و مدارج کمال را یکى پس از دیگرى احراز نماید. البته چنین انسان سعادتخواه و تعالى‏طلب هرگز راه کمالى را که یافته از دست نمى‏دهد و صراط مستقیم هدایت را ترک نمى‏گوید و آن را با کمال جدیت و استقامت مى‏پیماید و با راه دگرى تبدیل نمى‏کند و سرانجام با پیمودن آن راه به پیروزى نهایى و موفقیت بزرگ نایل مى‏گردد. قرآن شریف درباره‏ى این گروه فرموده است: 

ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون. 

آنانکه گفتند: آفریدگار و مالک حقیقى ما خداوند است و بر این سخن ثابت و پایدار ماندند بر آنان هیچ بیم و اندوهى نخواهد بود. 

عن على علیه‏السلام قال: قلت یا رسول الله اوصنى، قال: قل ربى الله ثم استقم. 

على علیه‏السلام مى‏گوید: به رسول اکرم عرض کردم به من توصیه و سفارشى بنمایید. فرمود: بگو مالک من ذات اقدس الهى است و از پى این گفته پایدارى و استقامت کن. 

کسانى که در صدر اسلام دعوت رسول گرامى را استجابت نمودند و به هدایت صالح و پاک الهى دست یافتند و عقیده‏ى پاک و مقدس خویش را به شرک و انحراف تعویض ننمودند سرانجام به پیروزى بزرگ نایل گردیدند و در پرتو استقامت و پایدارى خویشتن بسیارى از مردم جهان را به تعالیم حیات‏بخش اسلام متوجه ساختند و موجبات رستگارى و سعادت آنان را فراهم آوردند. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    3
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188095

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::