تنزیل نور


ساعت 4:7 عصر سه شنبه 87/11/29

شرح دعای مکارم الاخلاق(23 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

و هب لى معالى الاخلاق و اعصمنى من الفخر 

 

به خواست خداوند این دو جمله از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» موضوع سخنرانى امروز است. امام سجاد (ع) از پیشگاه خداوند درخواست مى‏کند: بار الها! به من معالى اخلاق عطا فرما و از اینکه بین مردم به دارا بودن مکارم اخلاق مباهات و افتخار نمایم مصون و محفوظم بدار. 

معالى اخلاق که مورد تمناى حضرت على بن الحسین علیهماالسلام است از سجایاى انسانى و ملکات بسیار عالى است که خداوند دوست دارد انسانها به آن خلقیات متخلق شوند و از راه آن ملکات پسندیده به مدارج کمال انسانى نایل گردند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: ان الله یحب معالى الاخلاق و یکره سفسافها. 

رسول گرامى فرموده: خداوند دوستدار معالى اخلاق است و 

از فرومایگى و خلقیات پست بیزار. 

معالى اخلاق به معناى مکارم اخلاق است و دعایى که از صحیفه‏ى سجادیه مورد بحث ماست به همان اسم نامگذارى شده، زیرا حاوى بسیارى از خلقیات رفیع و سجایاى عالى انسانى و کرایم اخلاق است و اگر کسى آنها را به درستى فراگیرد و متخلق به آن اخلاقیات شود. داراى مکارم اخلاق و سجایاى انسانى است. در روایات اولیاى اسلام، مکارم اخلاق در کنار محاسن اخلاق ذکر مى‏شود و این هر دو مایه‏ى خشنودى و رضاى حضرت باریتعالى است و نبى مکرم اسلام مبعوث گردیده تا محاسن اخلاق و مکارم آن را در جامعه پیاده کند، پیروان خود را به هر دو گروه اخلاقى متخلق سازد، و خصوصیات هر دو قسمت را به مردم بیاموزد و به آنان برترى و امتیاز مکارم اخلاق بر محاسن اخلاق را بفهماند. 

عن على بن الحسین علیهماالسلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: بعثت بمکارم الاخلاق و محاسنها. 

امام سجاد (ع) از رسول اکرم حدیث نموده که فرموده است: من از طرف باریتعالى براى مکارم اخلاق و محاسن آن مبعوث شده‏ام. 

روایت دگرى در کتب عامه و خاصه از نبى اکرم نقل شده که در آن روایت، فقط از مکارم اخلاق نام برده و بدین وسیله مردم را به قدر و منزلت آن خلق شریف متوجه نموده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله انه قال: انما بعثت لا تمم مکارم الاخلاق. 

رسول اکرم فرموده: من از طرف خداوند مبعوث شده‏ام تا مکارم اخلاق را، که جزء برنامه‏ى انبیاى سلف بوده، تتمیم و تکمیل نمایم. 

براى اینکه بحث ما روشن شود لازم است که در آغاز، محاسن اخلاق و مکارم اخلاق را بشناسیم و به تفاوت این دو گروه خلق پى ببریم و بدانیم که براى چه مکارم اخلاق بر محاسن اخلاق تقدم دارد و ارزش انسانى مکارم اخلاق به مراتب بالاتر از محاسن اخلاق است. براى بیان تفاوت محاسن اخلاق و مکارم آن از دو روایت استفاده مى‏کنیم و آن دو را از نظر معنوى و ارزش روحانى بررسى مى‏نماییم و در خلال بررسى این دو روایت برترى و امتیاز مکارم اخلاق بر محاسن اخلاق روشن مى‏شود. 

قلت لابى عبدالله علیه‏السلام: ما حد حسن الخلق؟ قال: تلین جانبک و تطیب کلامک و تلقى اخاک ببشر حسن. 

راوى حدیث مى‏گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: حد حسن خلق چیست؟ فرمود: با مردم به نرمى و گرمى برخورد کنى، پاک و منزه و در کمال ادب سخن بگویى، و در مواجهه با برادرانت متبسم و گشاده‏روى باشى. 

این روایت، مرزى براى حسن اخلاق بیان مى‏کند. البته این مطلب که در حدیث آمده به منزله‏ى نمونه‏اى است از حسن اخلاق. اگر یک نفر انسانى واجد این سه مرحله باشد یا علاوه بر آن سه صفت داراى صفات اخلاقى خوب باشد، در برخورد با مردم سبقت سلام بگیرد، دست بدهد، دندانش مسواک زده باشد، لباسش پاکیزه باشد، 

به عیادت مرضى برود، تشییع جنازه بنماید، مصیبت‏زدگان را تسلیت بدهد، مسافران را ملاقات کند، و دیگر اعمالى نظایر اینها، تمام این کارها از محاسن اخلاق است و همه‏ى این افعال، مورد تایید شرع مقدس مى‏باشد، و رسول اکرم یک قسمت از ماموریت اخلاقیش مربوط به همین امور بود. اما اگر سوال شود: آیا این صفاتى که مذکور افتاد دلیل بر انسانیت است؟ آیا این صفات نشانه‏ى شرف انسانى است؟ پاسخ این پرسش منفى است. چه بسیار مردمى هستند که على‏الظاهر داراى تمام این صفات مى‏باشند و واقعا داراى خلقیات پسندیده‏اند، اما این ظاهر فریبا، باطنى زهرآلود و ظالم دارد و درونى متجاوز به حقوق مردم، به مال مردم، به عرض و شرف مردم، به قول آن گوینده که مى‏گوید: 

ظاهرش چون گور کافر پر حلل 

باطنش قهر خدا عز و جل 

بنابراین محاسن اخلاق، بسیار خوب است اما دلیل بر شرافت انسانى و کرامت نفسانى نیست. 

درباره‏ى مکارم اخلاق از رسول گرامى و ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام روایات بسیارى آمده و در هر روایت، چند نشانه از مکارم اخلاق بیان نموده‏اند که در اینجا به یکى از آن روایات اکتفا مى‏شود. حضرت صادق (ع) به ابن جندب فرمود: 

یابن جندب! صل من قطعک و اعط من حرمک و احسن الى من اساء الیک و سلم على من سبک و انصف من خاصمک و اعف عمن ظلمک. 

امام (ع) به ابن جندب فرمود: بپیوند با کسى که از تو بریده، 

عطا کن به کسى که ترا محروم نموده، نیکى کن درباره‏ى آن کس که به تو بدى کرده، سلام کن به کسى که ترا دشنام داده، انصاف ده در مورد آن کس که با تو خصومت نموده، و ببخش کسى را که به تو ستم کرده است. 

ملاحظه مى‏کنید که بین مکارم‏اخلاق با محاسن اخلاق چقدر فاصله است و چه اندازه مکارم اخلاق داراى رفعت و عظمت است. ما اگر بخواهیم «محاسن اخلاق» را به فارسى ترجمه کنیم باید بگوییم: «خوى خوب و پسندیده»، اما اگر بخواهیم «مکارم اخلاق» را به فارسى برگردانیم باید بگوییم «بزرگوارى و کرامت نفس» و این دو با هم فاصله‏ى بسیار دارند. بزرگى با بزرگوارى فرق دارد. کسى که در اداره‏اى داراى مقامى رفیع است مى‏گویند بزرگ است، کسى که از جهت سن بیشتر عمر کرده مى‏گویند بزرگ و بزرگتر است، کسى که داراى ثروت و املاکى است ممکن است مردم او را بزرگ بدانند، ولى مکارم اخلاق به این معنى نیست، مکارم اخلاق به معناى بزرگوارى نفس و طبع بلند است. ممکن است کسى از نظر مقام خیلى پایین باشد ولى داراى بزرگوارى نفس باشد، ممکن است کسى تمکن مالى نداشته باشد اما داراى رفعت نفس باشد. بنابراین مکارم اخلاق یعنى «کرامت نفس»، «بزرگوارى روح» و رفعت مقام معنوى یک انسان که در پرتو آن مى‏تواند گذشتهاى بسیار داشته باشد. آنچه در اخبار ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام درباره‏ى بیان «محاسن اخلاق» و «مکارم اخلاق» آمده، ذکر مصداق است، یعنى مورد بیان مى‏کند، اما من در کتب اخبار برنخورده‏ام که ببینم معیارى براى «محاسن اخلاق» و «مکارم اخلاق» ذکر شده باشد و انسان بتواند با آن معیار تمامى محاسن اخلاق را بشناسد و همگى «مکارم اخلاق» 

را تشخیص دهد. شاید در تعریف «محاسن اخلاق» بتوان گفت: آن قسم خلق و خویى که در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرایز حیوانى و تمایلات نفسانى هماهنگ است، یا لااقل با آنها تضادى ندارد «حسن خلق» است، و در تعریف مکارم اخلاق گفته شود: آن قسم خلقیات عالى و رفیعى که اگر کسى بخواهد انجام دهد یا باید با هواى نفس خود و کشش غرایز حیوانى خویش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد، یا لااقل باید نداى آنها را نادیده انگارد، نسبت به آن بى‏اعتنا باشد، و از پى صفت انسانى و کمال معنوى خود برود، تا به درجاتى از مکارم اخلاق ارتقا یابد. صفاتى را که امام (ع) درباره‏ى محاسن اخلاق بیان نموده با غرایز حیوانى و تمایلات نفسانى هماهنگ است. آدمى به کشش حب ذات میل دارد که محبوب مردم باشد و با علاقه‏مندى با وى برخورد نمایند. اگر به نرمى و گرمى با آنان مواجه گردد، مودب و پاک سخن بگوید، و با قیافه‏ى گشاده و چهره‏ى متبسم با آنان برخورد کند موجب عز و محبوبیتش مى‏گردد و هر انسانى روى حب ذات به عز و محبوبیت علاقه دارد و نمى‏خواهد مورد تنفر و انزجار دگران باشد. خلاصه اینکه این سه صفت که در حدیث آمده و دیگر صفاتى که از محاسن اخلاق است بر وفق تمایل طبیعى و خواهش نفسانى انسان است. 

اما «مکارم اخلاق» در نقطه‏ى مقابل غرایز و هواى نفس قرار دارد و آدمى به طور طبیعى مایل نیست آنطور عمل کند بلکه مى‏خواهد در جهت مخالف مکارم اخلاق قدم بردارد. مثلا اگر کسى در خیابان با شدت به شما تنه زد و عمدا مورد اهانت و تحقیرتان قرار داد غریزه‏ى انتقامجویى مى‏گوید: باید عمل او را تلافى کرد و اهانت او را با اهانت پاسخ داد، اما امام صادق (ع) در مقام بیان کرامت 

خلق مى‏فرماید: 

و اعف عمن ظلمک. 

بزرگوار باش، انسان و با فضیلت باش، از لغزش او بگذر و عمل نارواى او را مورد عفو و اغماض خود قرار ده، و این عمل بر خلاف طبیعت آدمى و تمایل نفسانى است. اگر روزى به مبلغى نیازمند شدى که اگر آن مبلغ به تو نرسد آبرویت در خطر است، نزد یکى از دوستانت مى‏روى و مى‏گویى: من الان به دو هزار تومان پول نقد نیاز دارم، اگر دارى به من قرض بده، یک ماه دیگر به تو باز مى‏دهم. او دسته چک خود را درمى‏آورد و نگاه مى‏کند ولى به تقاضاى تو اعتنا نمى‏نماید، مى‏گوید: چند برابر آنچه تو مى‏خواهى موجودى دارم اما نمى‏دهم و ترا مایوس مى‏کند و تو ناچار از راهى دگر آن مبلغ را تهیه مى‏کنى و آبروى خود را محفوظ مى‏دارى. یک سال نمى‏گذرد که همان شخص به مبلغى نیاز پیدا مى‏کند و نزد شما مى‏آید، از شما تقاضاى کمک مى‏کند و شما دارید. اگر بخواهى همانند او دسته چکت را درآورى و بگویى: چندین برابر دارم اما نمى‏دهم، شما پیروى از روش مکارم اخلاق و سجایاى انسانى نکرده‏اى. امام (ع) در بیان وظیفه‏ى شما در چنین موقع مى‏فرماید: 

و اعط من حرمک. 

شما به آن آدمى که ترا محروم کرد عطا کن، یعنى با کمال گشاده‏رویى و با میل تمام، مبلغ درخواستى او را به او قرض بده و نداى انتقامجویى حیوانى را در باطن سرکوب کن و او را مقضى‏المرام از پى حل مشکلش روانه نما. 

اگر روزى در رهگذر با شخص بى‏تربیتى برخورد نمودى و او به شما فحش داد و با سرعت از کنار شما گذشت مبادا فکر 

انتقامجویى در سر بپرورى و بخواهى در اولین فرصت، دشنام او را با دشنام دادن تلافى نمایى که این کار برخلاف مکارم اخلاق و شرافت نفس است، بلکه باید مراقبت کنى تا عمل بد او را با عمل خوب خود پاسخ گویى و به فرموده‏ى امام صادق (ع): 

و سلم على من سبک. 

در اولین بار که با او برخورد مى‏کنى سلامش کن و کار زشت او را با کار زیباى خود پاسخ ده و او با مشاهده‏ى عمل انسانى و کرامت نفس شما از کار زشت خود سرافکنده و خجلت‏زده خواهد شد. 

 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    90
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188087

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::