تنزیل نور


ساعت 12:9 عصر سه شنبه 87/11/29

شرح دعای مکارم الاخلاق(17 )

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

و اعزنى و لا تبتلینى بالکبر 

 

امام سجاد (ع) در این دو جمله از دعاى «مکارم‏الاخلاق» که به خواست خدا موضوع بحث امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: بار الها! موجبات عزت نفس و رفعت معنویم را، که لازمه‏ى افراد باایمان است، فراهم نما و مرا از تکبر و خودبزرگ بینى منزه و محفوظ دار. قرآن شریف فرموده است: 

لله العزه و لرسوله و للمومنین. 

عزت براى خداوند است و براى پیمبر خداست و براى افراد باایمان است. 

راغب در مفردات مى‏گوید: 

العزه حاله مانعه للانسان من ان یغلب. 

یعنى «عزت» که کلمه‏ى بزرگى است و در قرآن آمده همان حالت ترفع و بلندى روح است که نمى‏گذارد انسان، مغلوب و مقهور 

چیزى شود و دچار ذلت و گرفتارى آن گردد. کسانى که در مقابل ثروت‏اندوزى و به دست آوردن مال، یا براى نیل به قدرت و مقام، یا براى طمع داشتن به اموال و ثروتهایى که در دست مردم است، یا در مقابل شهوات و تمایلات نفسانى مقهور و مغلوب و ذلیل‏اند و شخصیت خود را از دست مى‏دهند فاقد عزت‏اند، زیرا در مقابل یکى از اینها شکست خورده و خوار گشته‏اند. عزت براى آن انسان آزاده‏اى است که خود را در مقابل هیچ یک از تمایلات نفسانى و عناوین مادى مقهور و اسیر و زبون نبیند، آزاد زندگى کند و با سربلندى امرار حیات نماید. چنین انسانى را مى‏توان «عزیزالنفس» دانست و الا بندگان هوى و هوس نمى‏توانند داراى عزت نفس باشند و قادر نیستند که هدف قرآن مقدس را در وجود خود تحقق بخشند. 

عن على علیه‏السلام قال: عبد الشهوه اذل من عبد الرق. 

على (ع) مى‏فرماید: کسى که بنده و مطیع بى‏قید و شرط غریزه‏ى جنسى یا دیگر شهوات نفسانى خویشتن است و نمى‏تواند از اقناع غیرمشروع آنها خود را نگاه دارد، از برده‏ى زرخرید ذلیلتر است. 

چنین انسانى قادر نیست به مقام رفیع عزت نفس دست یابد و خود را مصداق واقعى افراد باایمان واجد عزت نفس بنماید. عزت واقعى براى کسانى است که از تذلل در مقابل غیر خدا بپرهیزند و از بندگى مخلوق اجتناب نمایند، فقط خداى را معبود خویش بشناسند و تمام تذلل و تضرع خود را در پیشگاه او ابراز نمایند که این عالیترین مقام عزت نفس براى اولیاى الهى است. از جمله‏ى مناجاتهاى على (ع) در پیشگاه قادر متعال این بود که مى‏گفت: 

الهى کفى بى عزا ان اکون لک عبدا و کفى بى فخرا ان تکون لى ربا. 

براى من این عزت کافى است که بنده‏ى تو باشم و این افتخار هم کافى است که تو مالک من باشى. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال لرجل: اعلم انه لاعز لمن لا یتذلل لله تبارک و تعالى و لا رفعه لمن لا یتواضع لله عز و جل. 

امام صادق (ع) به مردى فرمود: کسى که در پیشگاه خداوند تذلل و خضوع ننماید عزت و بزرگى ندارد و آن کس که در مقابل حضرت حق تواضع و فروتنى نمى‏کند رفعت و بلندى مقام ندارد. 

در آیه‏اى که در اول بحث مذکور افتاد، آمده است: عزت براى خداوند است، رفعت براى پیامبر است، و سرافرازى براى مومنین. اما مى‏دانیم که عزت خداوند که آفریدگار عالم و مالک واقعى تمام جهان هستى است با عز مخلوق تفاوت اساسى دارد: او غالب و قاهر بر همه‏ى موجودات و مخلوقات است اما خودش مغلوب و مقهور موجودى نیست، همه‏ى موجودات به او احتیاج دارند و او غنى بالذات است و به احدى نیاز ندارد. 

یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحمید. 

اى مردم! همه‏ى شما نیازمند به خداوند بزرگید اما خداوند، غنى مطلق و بى‏نیاز است. 

کمال باریتعالى این است که عزتش خالى از ذل و غنایش منزه و برکنار از فقر است. این مطلب به صورت دعا در کلمات رسول گرامى آمده است: 

یا من هو عزیز بلا ذل، یا من هو غنى بلا فقر. 

اى خداوندى که عزتت خالى از ذلت است، اى پروردگارى که غنایت مبرى از فقر است: این کمال الهى است. اما کمال بشر در این است که هرگز خدا را فراموش نکند و نیازمندى خویشتن به ذات اقدس او را از یاد نبرد، و این مطلب نیز در سخنان پیشواى بزرگ اسلام به صورت دعا آمده است: 

اللهم اغننى بالافتقار الیک و لا تفقرنى بالاستغناء عنک. 

بار الها مرا به اینکه دائما به تو محتاج باشم غنى و بى‏نیاز دار و مرا از اینکه خود را مستغنى از تو بدانم دچار فقر و بدبختى مکن. 

درخواست عزت از پیشگاه خداوند به معناى طلب توفیق و تسبیب اسباب در راه رسیدن به عزت نفس و علو فکر است، یعنى دعاکننده مى‏خواهد بگوید: اى خداوندى که خود عزیز واقعى هستى و بر جمیع عوالم وجود سلطه دارى، اى پروردگارى که قادرى و همه‏ى مخلوقات مقهور تو هستند و بر تمام موجودات غلبه مى‏کنى و هرگز مغلوب نمى‏شوى، بر من منت بگذار و موفقم نما که داراى قوت نفس و قدرت اراده شوم تا بتوانم در مقابل تمنیات ذلت بار مقاومت کنم و به حول و قوه‏ى تو عز ایمانى خویش را که مایه‏ى سربلندى دنیا و آخرت است نگاهدارى بنمایم. لازم است توضیح داده شود که درخواست توفیق از پیشگاه الهى زمانى بر وفق موازین شرع مقدس و نظام علت و معلول خلقت است که درخواست کننده براى تحقق بخشیدن به موضوع مورد تمنى خود نیت قطعى و عزم ثابت داشته باشد و بدون تصمیم درونى، دعاى توفیق نابجا و بى‏مورد است، مثلا شخص محصل زمانى 

مى‏تواند در راه تحصیل علم و نیل به مدارج کمال دانش از پیشگاه خداوند درخواست توفیق نماید که در باطن به درس خواندن مصمم و داراى اراده‏ى جدى باشد. آن کس که در ضمیر خود نیت درس خواندن ندارد یا آنکه دودل و مردد است و در راه فرا گرفتن دانش قدمهاى جدى برنمى‏دارد نمى‏تواند از پیشگاه خداوند درخواست توفیق نماید. 

عن الرضا علیه‏السلام قال: من استغفر الله بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزء بنفسه و من سال الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزء بنفسه.  

حضرت رضا (ع) فرموده است: اگر کسى براى عفو گناهان خود به زبان استغفار کند و از خداوند طلب بخشش نماید، اما در دل از اعمال زشت خود پشیمان نباشد او در این استغفار، خود را مسخره نموده است، اگر کسى از خداوند طلب توفیق نماید اما در مقام عمل، مجاهده و کوشش ندارد او در طلب توفیق، خویشتن را به استهزاء گرفته است. 

براى آنکه دعاى افراد باایمان در طلب توفیق براى عزت نفس بجا واقع شود و به طور صحیح آن را از خدا بخواهند لازم است به نکاتى چند که در روایات اولیاى اسلام آمده است توجه نمایند. اول آنکه بدانند حفظ عزت براى مسلمانان از وظایف دینى آنان است و هیچ فرد باایمانى حق ندارد عز خود را درهم بشکند و موجبات خوارى و ذلت خویش را فراهم آورد. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: لیس للمومن ان یذل نفسه. 

رسول اکرم فرموده است: شخص باایمان حق ندارد که موجبات ذلت و خوارى خود را فراهم آورد. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: ان الله عز و جل فوض الى المومن اموره کلها و لم یفوض الیه ان یذل نفسه. 

امام صادق (ع) فرموده است: خداوند تمام امور مومنین را به خودشان تفویض نموده، ولى به آنان اجازه نداده است که خویشتن را ذلیل و خوار نمایند. 

دوم آنکه بدانند عوامل متعددى از قبیل حب مال، علاقه‏ى به مقام، جاه‏طلبى، شهرت دوستى، محبوبیت اجتماعى و نظایر اینها مى‏تواند آدمى را مغرور و مغلوب نماید و اگر کسى احساس نمود که در باطن، اسیر قدرت این تمایلات است باید بداند که عز و شرفش در معرض خطر قرار دارد. 

عن على علیه‏السلام قال: کل عزیز داخل تحت القدره فذلیل. 

على (ع) فرموده است: هر عزیزى که تحت قدرتى قرار دارد ذلیل و خوار است، براى آنکه از خطر آن تمایلات نفسانى مصون بماند و عز و شرف خود را در راه نیل به آنها از دست ندهد باید خویشتن را با نیروى ایمان بسازد، از ذات اقدس الهى استمداد نماید، بر هواى نفس خود غلبه کند و عزت نفس خویشتن را با هیچیک از آن تمایلات معامله ننماید. 

سوم آنکه بدانند اولیاى گرامى اسلام علیهم‏السلام رذیله‏ى طمع را در نابود ساختن سرمایه‏ى گرانقدر عزت نفس از دیگر رذایل خطرناکتر دانسته و این مطلب را ضمن روایات متعددى خاطرنشان ساخته و پیروان خویش را از آن برحذر داشته‏اند و در اینجا پاره‏اى از آن روایات ذکر مى‏شود: 

عن على علیه‏السلام قال: ثمره الطمع ذل الدنیا و الاخره. 

على (ع) فرموده: میوه‏ى طمع، ذلت دنیا و آخرت است، یعنى اگر کسى بذر طمع را در دل بیفشاند و آن شجره‏ى خبیثه در باطن رشد کند میوه‏اى که از آن برمى‏دارد ذلت است، نه فقط ذلت دنیا بلکه این صفت هم در دنیا ذلتبار است و هم در عالم آخرت. 

و عنه علیه‏السلام قال: من لم ینزه نفسه عن دناءه المطامع فقد اذل نفسه و هو فى الاخره اذل و اخزى. 

و نیز فرموده است: کسى که نفس خود را از پستى طمعها منزه ندارد با این صفت مذموم، خود را در دنیا ذلیل نموده و در آخرت، ذلت و خواریش فزونتر خواهد بود. 

قال الباقر علیه‏السلام فى وصیته لجابر: و اطلب بقاء العز باماته الطمع و ادفع ذل الطمع بعز الیاس. 

امام باقر (ع) در وصیت خود به جابر جعفى فرمود: بقاى عز خود را با نابود ساختن طمع در ضمیر خود طلب کن و ذلت طمع را با عز ناامیدى از آنچه در دست مردم است دفع نما. 

على (ع) نامه‏ى مبسوط و مفصلى که حاوى بسیارى از تعالیم الهى و درسهاى سعادت‏بخش است به فرزند خود، حضرت مجتبى (ع)، نوشته و از جمله مسائلى که در آن نامه خاطرنشان گردیده صیانت نفس و نگاهدارى عز و شرف انسانى است. 

و اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الى الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا. 

فرزند عزیز! از هر قسم زبونى و پستى بپرهیز، هر چند آن پستى وسیله‏ى نیل به تمنیات باشد، زیرا در مقابل آنچه از سرمایه‏ى شرافت نفس خود مى‏دهى هرگز عوضى که با آن برابر باشد به دست نمى‏آورى. بنده‏ى دگرى مباش که خداوند ترا آزاد آفریده است. 

خلاصه اینکه آفریدگار حکیم، آدمى را آزاد آفریده و گزینش خوبیها و بدیها را به اختیار وى گذارده است، او مى‏تواند در جمیع شئون زندگى به پاکى و درستى قدم بردارد یا راه ناپاکى و انحراف در پیش گیرد. حفظ عزت نفس یا تن دادن به ذلت و پستى از جمله‏ى امورى است که در اختیار انسانهاست. هر فردى اگر بخواهد مى‏تواند به تمنیات ذلتبار خود پشت پا بزند، از آنها چشم بپوشد و عز و شرافت خود را از دستبرد خطر مصون و محفوظ دارد، و مى‏تواند از براى جلب منفعتهاى ذلتبار، شرافت نفس را واپس زند، عزت انسانى را نادیده انگارد، و به انواع ذلتها تن دردهد، و به منفعت مورد نظر خود دست یابد و این همان است که در کلام على (ع) آمده است: 

الرجل حیث اختار لنفسه، ان صانها ارتفعت و ان ابتذلها اتضعت. 

ارزش شخصیت هر فردى وابسته به روشى است که اتخاذ مى‏نماید، اگر نفس خود را از پستى و دنائت برکنار نگاهدارد به مقام رفیع انسانى نایل مى‏شود و مدارج کمال را مى‏پیماید و اگر عز و عزت و حیثیت معنوى خویشتن را مبتذل و بى‏ارزش تلقى نماید به پستى و ذلت مى‏گراید و راه سقوط را مى‏پیماید. بنى‏اسرائیل دلباخته‏ى ثروت و عاشق مال بودند. از این رو به زندگى مرفه و پر تجمل قارون  که سرمایه‏دار بزرگ آن روزگار بود با چشم حسرت مى‏نگریستند و تمنى آن را داشتند. 

 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    0
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188092

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::