شرح دعای مکارم الاخلاق( 9)
بسم الله الرحمن الرحیم
و انته بنیتى الى احسن النیات و بعملى الى احسن الاعمال
امام سجاد علیهالسلام در دعاى «مکارم الاخلاق» از پیشگاه الهى درخواست مىکند: خداوندا! نیت مرا به بهترین نیتها منتهى بفرما و عمل مرا نیز به بهترین اعمال پایان ده. دربارهى «نیت» و خصوصیات مربوط به آن در سخنرانى قبل مطالبى تقدیم شنوندگان گردید. به خواست خداوند موضوع سخنرانى امروز، دربارهى عمل است، امام سجاد (ع) از خداى تعالى مىخواهد که عملش به بهترین اعمال پایان یابد. از این جمله که امام دربارهى احسن الاعمال مىگوید روشن مىشود که اعمال مردم همانند نیتهایشان، از نظر ارزش معنوى، درجات و مراتبى دارد و امام (ع) از پروردگار درخواست مىکند که عملش بهترین و عالیترین اعمال باشد. در این مورد باید توجه داشت که اولا موضوع بحث «عمل نیک» است، لکن در خلال بحث، این سخن نیز به میان خواهد آمد که اعمال نیکى که به بدى منتهى مىشود و ارزش خود را از دست مىدهد چگونه است. اولین مطلبى
که باید دربارهى «عمل خوب» معروض گردد آن است که عمل باید با سنت اسلام و برنامهى شرع مقدس منطبق باشد و اگر از نظر نیت، از نظر گفتار، و از نظر حرکات جوارح با شرع و سنت منطبق نباشد اصولا آن را نمىتوان «عمل نیک» نامید. حدیثى از رسول مکرم روایت شده که این مطلب را به خوبى روشن مىکند:
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: لا یقبل قول الا بالعمل و لا یقبل قول و عمل الا بنیه و لا یقبل قول و عمل و نیه الا باصابه السنه.
سخنى پذیرفته نمىشود مگر با عمل، و عمل و سخنى قبول نمىشود مگر با نیت، و سخن و عمل و نیتى مقبول نیست مگر آنکه منطبق با سنت باشد.
بنابراین انجام عمل نیک در آیین مقدس اسلام باید هم به زبان باشد، هم به بدن، و هم به نیت، و تمامى این سه قسمت باید منطبق با برنامهى شرع اسلام و تعالیم مقدس رسول اکرم انجام گیرد. قرآن شریف فرموده است:
الذى خلق الموت و الحیات لیبلوکم ایکم احسن عملا.
خداوند مرگ و حیات را آفریده است براى اینکه شما را آزمایش کند تا معلوم شود کدامیک از شما عملتان بهتر است.
امام صادق (ع) در ذیل این آیه مىفرماید: لیس یعنى اکثر عملا لکن اصوبکم عملا.
خداوند که در این آیه مىفرماید «احسن عملا» حجم و مقدار عمل، منظور نیست، بلکه مراد این است که خدا شما را بیازماید تا معلوم شود کردار کدامیک از شما به صواب و واقعیت و اصابت با حقیقت نزدیکتر است. چه بسیارند مردمى که حجم عملشان زیاد است و معرفتشان کم و آشناییشان به سنن اسلام بسیار قلیل، بسیار عمل مىکنند اما ارزش کم عایدشان مىشود و منفعت کمتر نصیبشان مىگردد. برعکس، بعضى از مردم، حجم عملشان کم است و فرایض و سننشان محدود، لکن چون داراى ایمان واقعى و نیت خالص و واقف به موازین شرع مقدساند عمل قلیلشان بسیار ارزنده و گرانبهاست. باید بدانیم که سرمایهى مردم در قیامت همان اعمالشان مىباشد، آن اعمال خوب و پسندیده و مقدس.
امام هادى (ع) فرموده است: الناس باموالهم فى الدنیا و باعمالهم فى الاخره.
حضرت امام على النقى (ع) مىفرماید: در دنیا مردم را با سرمایهى مالى آنان مىسنجند، اما در قیامت با اعمال خوب و شریفشان سنجیده مىشوند. افراد باید در دنیا به گونهاى قدم بردارند که بتوانند از آن کارهاى نیک و شریفى که در اینجا انجام مىدهند در آخرت مستفید و بهرهمند گردند.
عن على علیهالسلام قال لرجل ساله ان یعظه فقال (ع): لا تکن ممن یرجو الاخره بغیر العمل.
مردى از على (ع) درخواست نمود که او را موعظه کند. امام (ع) در مقام اندرز دادن به او فرمود: از آن مردمى مباش که امید به پیروزى و سعادت در آخرت داشته باشند بدون اینکه در دنیا اعمال صالحهاى انجام دهند. براى اینکه ارزش عمل، هر چه بهتر و عالیتر در نظر شنوندگان محترم روشن شود و توجه فرمایند که در زندگى چگونه قدم برمىدارند و با چه کیفیتى عمر شریف خود را مىگذرانند روایتى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ذکر مىشود: ان لاحدکم ثلاثه اخلاء: منهم من یمتعه بما ساله فذلک ماله، و منهم خلیل ینطلق معه حتى یلج القبر و لا یعطیه شیئا و لا یصحبه بعد ذلک فاولئک قریبه، و منهم خلیل یقول: و الله انا ذاهب معک حیث ذهبت و لست مفارقک فذلک عمله ان کان خیرا و ان کان شرا.
رسول معظم فرموده: براى هر یک از شما سه دوست وجود دارد: یکى آن دوستى که ترا از خواهشهایت بهرهمند مىسازد و خواستههاى ترا جامهى تحقق مىپوشد و آن دوست، دارایى توست، دوست دیگر آن است که با تو همقدم و همراه است تا هنگامى که به خانهى قبر وارد شوى و پس از دفن از تو جدا مىشود، نه به تو چیزى مىدهد و نه با تو مصاحبت مىنماید و آن اقرباى تو مىباشند. اما دوست سوم همراه انسان مىماند و آن رفیقى است که عمل ماست. حضرت مىفرماید: عمل مىگوید به خدا قسم! هر جا بروى من با تو مىآیم و هرگز از تو جدا نمىشوم، خواه عمل خوب و خیر باشد و خواه فعل شر و ناپسند.
بنابراین اعمال ما در دنیا از ما صادر مىشود ولى از ما جدا نمىشود، در عالم برزخ همراه ماست، در عالم قیامت با ماست. همان اعمال است که اگر خوب باشد ما را به بهشت سعادت مىبرد و اگر بد باشد ما را به جهنم مىراند و به عذاب سنگین قیامت معذب مىسازد. سخن خوب گفتن و حرف صحیح زدن آسان است، همه مىتوانند به یکدیگر توصیه کنند که: راست بگویید و درستکار باشید و عدالت نمایید، حقوق مردم را حفظ کنید، حق همسایگان را رعایت نمایید، و از این قبیل سخنان که گفتارهاى طیب و طاهر و پاک است. اما این حرفها زمانى از گویندهى آن ارزش دارد که رفتار او با سخنش منطبق باشد و اگر برخلاف آن باشد نه تنها آن سخن ارزش معنوى ندارد، بلکه گاهى آن گفتار که عمل با آن مخالف است زمینهى عذاب آدمى را فراهم مىکند. یکى از امتیازات بزرگ رسول اکرم و ائمهى معصومین علیهمالسلام همین بود که زمانى که حرف مىزدند خودشان به آن عمل مىکردند. على (ع) در حدیثى مىفرماید: من بزرگتر از آنم که چیزى را بگویم و خودم قبلا بر طبق آن رفتار ننموده باشم. در این مورد در قرآن شریف آیهاى است: الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه.
کلم طیب به سوى خدا صعود مىکند، سخنان پاکیزه و طاهر در درجهى اول کلمهى طیبهى توحید است، این کلمه به سوى خدا صعود مىکند، اما صعود دهندهى آن اعمال صالحهى توحیدى است. اگر کسى به زبان «لا اله الا الله» بگوید و به توحید تکلم نماید اما در مقام عمل، مشرکانه رفتار کند عمل او برخلاف قول اوست و این عمل مشرکانه نمىتواند آن کلمهى طیبه را به سوى خدا صعود دهد و مورد قبول باریتعالى گرداند. غیر از «لا اله الا الله» همگى سخنان نیک، اندرزهاى بجا، تذکرات لازم، امر به معروف و نهى از منکر، همه و همه کلم طیب مىباشند و هر یک کلمهاى مقدس و پاک است، اما این کلمات نیک باید با عمل گوینده منطبق باشد تا اعمال گوینده، آن کلمات مقدس را به سوى حق تعالى بالا ببرد و مورد قبول ذات اقدس الهى بنماید، و اگر برخلاف باشد، آن کلمهى طیبه نمىتواند به آن مقام مقدس خود برسد. در این باره روایتى از امام باقر (ع) است که فرمود: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: ان لکل قول مصداقا من عمل یصدقه او یکذبه. فاذا قال ابن آدم و صدق قوله بعمله رفع قوله بعمله الى الله تعالى عز و جل، و اذا قال و خالف عمله قوله رد قوله على عمل خبیث و هوى به فى النار.
رسول اکرم فرموده است: براى هر قولى و گفتهاى مصداقى از عمل است که آن قول را تصدیق مىکند یا تکذیب مىنماید. اگر فرزند آدم سخنى بگوید و گفتار او در رفتار او مصدق شود و عملش با گفتهاش منطبق باشد، قول او به وسیلهى عملش بالا مىرود و به پیشگاه الهى مىرسد، ولى اگر سخنى بگوید و گفتهى او برخلاف عملش باشد، گفتارش رد مىشود و عمل خبیث و آلودهى او در آتش سرنگونش مىگرداند. بنابراین، عمل داراى اهمیت فوقالعاده است، تنها گفتن، و به سخن خوب تکلم کردن براى گویندهى آن نتیجهى معنوى ندارد. مطلبى که در این مورد از حدیث استنباط مىشود مدلول آیهاى از قرآن شریف است. خدا مىفرماید: الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه.
سخن پاک و طیب نزد خدا مىرود و به سوى او صعود مىکند، اما آن چیزى که آن را بالا مىبرد و موجب رفعت آن مىشود عمل گویندهى سخن است، اگر عمل، همانند سخن، پاک باشد آن سخن را به مقام رفیع بالا مىبرد و اگر برخلاف گفته باشد آن گفته به پیشگاه بارىتعالى عرضه نخواهد شد. مىگوید باید راست گفت ولى عملا دروغ مىگوید، نباید به مردم تهمت زد و نباید از مسلمانان غیبت کرد اما خودش عملا تهمت مىزند و غیبت مىکند. این نصایح و تذکرات سودمند چون با عملش منطبق نیست، پیغمبر مىفرماید آن گفته با عمل برمىگردد و در آتش دوزخ سرنگون مىشود. تذکر نکتهاى در اینجا به موقع است و امید مىرود که مورد توجه شنوندگان محترم قرار گیرد. اعمال صالحه مرضى حضرت باریتعالى است و مایهى محبوبیت عامل آن نزد خداوند مىگردد لکن باید توجه داشت که گاهى انسان عمل صالحى را انجام مىدهد ولى عمل شایستهترى که نزد خدا محبوبیت بیشترى دارد پیش مىآید، افراد باایمان و متوجه بهتر است که آن عمل صالح را موقتا ترک گویند و از پى انجام کارى که نزد خدا محبوبتر است بروند و سپس به ادامهى عمل صالح خود برگردند. چند روایت با تعبیرات مختلف آمده که اگر فردى در حال طواف است و در بین طواف، مسلمانى نیاز به کمک شخص طوافکننده دارد و براى استمداد از او به نزد وى مىآید و در حین طواف، از او تمناى کمک فورى نماید، در چنین موردى امام علیهالسلام مکررا دستور داده که طواف کننده طواف را ترک کند و از پى قضاء حاجت آن برادر مسلمان برود زیرا قضاء حاجت او نزد خدا محبوبتر و اجرش از پاداش آن عمل صالح بیشتر است، بعد از آنکه مشکل مسلمان را حل کرد و او را دلشاد نمود برگردد و به طواف خود ادامه دهد. در اینجا روایتى از على بن الحسین زینالعابدین (ع) است که شاید مقصود از آن همین باشد: عن ابیحمزه عن على بن الحسین علیهماالسلام قال: کان یقول ان احبکم الى الله عز و جل احسنکم عملا و ان اعظمکم عندالله عملا اعظمکم فیما عندالله رغبه.
امام سجاد (ع) مىفرماید: محبوبترین شما نزد خداوند کسانى هستند که عملشان نیکوتر و رفتارشان پسندیدهتر است، اما بدانید که اعظم شما در نزد خدا در مقام عمل و بزرگترین شما در پیشگاه الهى کسانى هستند که نسبت به عملى بیشتر مراقبت مىکنند که در نزد خدا مورد رغبت بیشتر است و خدا به آن اهمیت زیادتر مىدهد.
بنابراین در مثالى که در مورد شخص طوافکننده و مسلمانى دیگر که از او استمداد مىکند ذکر شد، چون رفع هم و غم او نزد خداوند از ادامهى طواف بالاتر است، مىتوان گفت که اگر طواف را ترک کند و از پى برآوردن حاجت آن مسلمان برود کار بزرگترى انجام داده و توانسته است رضاى بیشترى را از خداوند نسبت به خود جلب نماید. ناگفته نماند که اگر امر مهمترى پیش آمد و آن را نادیده گرفت و به آن اعتنا ننمود ممکن است عمل خوب او هم مطرود پروردگار شود و دچار سقوط گردد. روایتى از امام صادق (ع) نقل شده که مربوط به یکى از عباد بنىاسرائیل در دوران قبل از اسلام است، آن حضرت مىفرماید: کان رجل شیخ ناسک یعبد الله فى بنىاسرائیل فبینا هو یصلى و هو فى عبادته اذ بصر بغلامین صبیین قد اخذا دیکا و هما ینتفان ریشه فاقبل على ما هو فیه من العباده و لم ینههما عن ذلک فاوحى الله تعالى الى الارض ان سیخى بعبدى فساخت به الارض.