تنزیل نور


ساعت 11:40 صبح سه شنبه 87/11/29

شرح دعای مکارم الاخلاق( 6)

کسى که رسول خدا را اطاعت کند بى‏گمان خدا را اطاعت نموده است، اطاعت از پیغمبر اطاعت از اراده‏ى الهى است و اطاعت از اراده‏ى الهى موجب نیل به کمال ایمان است و این همان است که امام کاظم (ع) فرموده:  و الثالث ان تعرف ما اراد منک. 

سومین علمى که بشر باید بشناسد و بداند این است که عارف شود که خداوند آفریدگار از خلقت او چه اراده فرموده است. قرآن شریف که هم‏اکنون در دست ماست حاوى اراده‏هاى الهى در شئون مختلف براى سعادت بشر و نیل به کمال انسانیت است. اما لازم است نکته‏اى همواره مورد توجه باشد و آن نکته این است که پروردگار عالم اراده‏ى خود را به صورت آیاتى فرستاده که بیان پیغمبر لازم بود آنها را توضیح دهد، فرموده:  اقیموا الصلوه.  اما نماز چیست؟  آتوا الزکوه.  چقدر زکوه داده شود؟  و از چه چیزهایى زکوه پرداخت گردد، و امثال آن. و لذا در قرآن شریف، خداوند به پیغمبرش فرموده است:  و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم.  ما قرآن را بر تو نازل نمودیم تا آنچه را که خداوند به منظور  تبیین اراده‏ى خود، بر مردم فروفرستاده است براى آنان بیان کنى و توضیح دهى. 

در حیات پیشواى گرامى اسلام، مبین کتاب وحى، شخص رسول اکرم صلى الله علیه و آله بود. براى اینکه بعد از آن حضرت حجت بر مردم تمام باشد و مسلمانان در شناخت اراده‏ى الهى دچار حیرت نشوند، به موجب روایات بسیارى که تمام علماى عامه و خاصه، با مختصر تفاوتى در عبارت، از آن حضرت نقل نموده و در کتب خود آورده‏اند تبیین کتاب وحى را به عهده‏ى اهل‏بیت معظم خود، که عالم به دقایق دستورهاى الهى هستند، گذارد و مردم را متوجه آنان نمود. از جمله‏ى آن احادیث، این روایت شریف است:  عن النبى صلى الله علیه و آله قال: انى مخلف فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتى اهل بیتى لن تضلوا ما تمسکتم بهما و انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض.  من دو امانت سنگین را بین شما به جاى مى‏گذارم: یکى کتاب خداست و آن دیگر عترتم یعنى اهل بیتم، مادامى که به این دو متمسکید از گمراهى مصونید و این دو از هم جدا نمى‏شوند تا در کنار حوض به من وارد گردند. 

شناخت اراده‏ى الهى در خلقت بشر، علم سوم است که در حدیث امام کاظم (ع) ذکر شده. اگر کسى اراده‏ى باریتعالى را از راه قرآن شریف که وحى الهى است تشخیص دهد و بر طبق آن عمل نماید به ایمان کامل نایل مى‏گردد، ولى باید هوشیار بود و توجه داشت، چه هواى نفس در هر انسانى دشمنى است بسیار قوى و خطرناک،  آدمى را از صراط مستقیم منحرف مى‏کند، نه تنها راه کمال ایمان را به روى انسان مى‏بندد، بلکه ممکن است ایمان را برباید و آدمى را بى‏دین سازد. جمله‏ى چهارم حدیث امام کاظم (ع) ناظر به همین مطلب است که فرموده:  و الرابع ان تعرف ما یخرجک من دینک. 

چهارمین علمى که آموختن آن ضرورت دارد این است که بدانى چه چیز ترا از دین خدا خارج مى‏سازد. 

از آنچه مذکور افتاد، قسمت اول بحث این سخنرانى راجع به راه نیل به کمال ایمان بود و این مطلب روشن شد. قسمت دوم بحث، درباره‏ى قدر و منزلت «یقین» در دین مقدس اسلام است. امام سجاد (ع) در پیشگاه الهى عرض مى‏کند:  و اجعل یقینى افضل الیقین.  بار الها! یقین مرا از برترین و بالاترین یقینها قرار ده.  در اسلام روایات بسیار درباره‏ى قدر و قیمت یقین رسیده است که در این بحث پاره‏اى از آنها ذکر مى‏شود. 

کان امیرالمومنین علیه‏السلام یقول: و اسالوا الله الیقین و ارغبوا الیه فى العاقبه و خیر ما دار فى القلب الیقین. 

على (ع) مى‏فرمود: از خدا «یقین» را بخواهید و راغب باشید که پرونده‏ى زندگى شما با یقین بسته شود و بهترین سرمایه‏ى معنوى که در قلب دوران دارد یقین است. راغب در معناى «یقین» مى‏گوید:  الیقین من صفه العلم و هو سکون الفهم مع ثبات الحکم.  یقین از صفات علم است و آن عبارت است از اینکه دل  آدمى و فهم انسان آرامش و سکون پیدا کند با توجه به اینکه حکم مورد یقین ثابت و محقق است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: خیر ما القى فى القلب الیقین.  رسول اکرم فرموده است: بهترین ذخیره و سرمایه‏اى که در قلب افکنده مى‏شود «یقین» و اطمینان خاطر است. 

عن جابر الجعفى عن ابیعبدالله علیه‏السلام انه قال: یا اخا جعفى: ان الیقین افضل من الایمان و ما من شى‏ء اعز من الیقین.  امام صادق (ع) به جابر جعفى فرموده است: جابر! یقین از ایمان برتر و بالاتر است و چیزى گرانقدرتر و ارزشمندتر از یقین نیست. به قدرى یقین در پیشگاه الهى اهمیت دارد که در حدیث دگرى آمده:  اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فى الدین و الهمه الیقین. 

وقتى خدا به بنده‏اى اراده‏ى نیکى کند و بخواهد او را مشمول خیر و رحمت خود قرار دهد، اولا او را دین‏شناس مى‏کند و به مقررات اسلامى آگاه مى‏نماید، و ثانیا یقین را به او الهام مى‏کند و دل او را از این نعمت مهم برخوردار مى‏سازد. در روایات متعدد آمده است که یقین از ایمان مقام رفیعتر و بالاترى دارد. به همین جهت امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم الاخلاق» صحیفه، اول از پروردگار درخواست مى‏کند: بار الها! ایمان مرا به کاملترین مدارج ایمان برسان و سپس مى‏گوید: بار الها! یقین مرا از بهترین یقینها قرار ده. اینکه یقین را بعد از ایمان آورده مبین این است که یقین تقاضاى بالاترى  است و اخبار هم مى‏گوید: یقین از ایمان بالاتر است. در اینجا ممکن است این سوال پیش آید: با اینکه ایمان حالت باور معنوى و قطع قلبى است که در آن تردید وجود ندارد، پس چطور یقین از آن بالاتر است، مگر حالت روانى ایمان با یقین چه تفاوت دارد. در پاسخ مى‏توان گفت: زمینه‏ى این مطلب در سخن ابراهیم خلیل در قرآن شریف آمده است.  ابراهیم گفت:  رب ارنى کیف تحیى الموتى.  پروردگارا به من بنمایان که چگونه مرده را زنده مى‏کنى.  خطاب آمد:  او لم تومن؟.  آیا به احیاء موتى از ناحیه‏ى من ایمان ندارى؟  قال بلى.  گفت بلى، ایمان دارم.  و لکن لیطمئن قلبى.  اما مى‏خواهم اطمینان خاطر پیدا کنم. 

از این جمله‏ى ابراهیم استفاده مى‏شود که یقین و اطمینان خاطر هر دو در یک مرحله در روان انسان است، صاحبان یقین اطمینان دارند و صاحبان اطمینان خاطر یقین دارند و در قرآن شریف هم وقتى درباره‏ى مومنین صحبت مى‏کند مى‏فرماید:  و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات.  اى پیغمبر گرامى! مژده بده به آنان که ایمان آورده‏اند و  اعمال صالحه داشته‏اند که براى آنان جنات و بهشتهایى آماده و مهیاست، اما وقتى درباره‏ى صاحبان اطمینان سخن مى‏گوید مى‏فرماید:  یا ایتها النفس المطمئنه. ارجعى الى ربک راضیه مرضیه. فادخلى فى عبادى. و ادخلى جنتى.  اى صاحبان نفس مطمئن و اى کسانى که واجد مقام مقدس یقین هستید! برگردید به سوى خدا و رجوع کنید به حضرت آفریدگار، در حالى که شما از خدا راضى هستید و خدا هم از شما خشنود است، سپس مى‏فرماید اى گروه مطمئن! در عباد من وارد شوید یعنى در گروه بندگان عالیمقام که مراقب تمام دقایق و وظایف عملى خود بوده‏اند.  فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى.  و به علاوه‏ى آنکه در گروه عباد خالص وارد مى‏شوید به بهشت من وارد شوید. 

بنابراین مومنین داراى عمل صالح به بهشت مى‏روند اما آن کسانى که نفس مطمئن دارند به بهشت خدا مى‏روند. تمام بهشتها متعلق به خداست، اما اینکه بهشت افراد مطمئن را به خود منتسب مى‏کند، این نمونه و نشانه‏ى مقام عالیتر و بالاتر است، مثل قضیه‏ى شهدا، تمام مردم بعد از مرگ در عالم برزخ زنده‏اند، اما درباره‏ى شهیدان مى‏فرماید: گمان نکنید که شهیدان مرده‏اند. 

بل احیاء عند ربهم یرزقون.  اینان زنده‏اند و نزد خدایشان روزى دارند.  نزد خداى خود روزى داشتن غیر از زنده بودن مطلق و روزى داشتن است. 

عن صفوان قال سالت ابا الحسن الرضا علیه‏السلام عن قول الله لابراهیم علیه‏السلام «او لم تومن. قال بلى و لکن لیطمئن قلبى» اکان فى قلبه شک؟ قال لا، و لکنه اراد من الله الزیاده فى یقینه. 

صفوان از امام اباالحسن الرضا (ع) سوال مى‏کند از سخنى که خداوند به ابراهیم گفت: آیا ایمان ندارى؟ و ابراهیم گفت: ایمان دارم و لکن مى‏خواهم قلبم مطمئن شود. امام رضا (ع) در تفسیر این جمله مى‏فرماید: ابراهیم مى‏خواست بر یقینش افزوده شود و اطمینانش بیشتر گردد. 

مى‏توان گفت «یقین» آن تسلیم بى قید و شرط است که بعد از ایمان واقعى در ضمیر افراد مومن پدیدار مى‏گردد. این تسلیم مقدس همان است که ابراهیم و اسماعیل واجد آن بودند و قرآن شریف درباره‏ى آن دو فرموده است:  فلما اسلما و تله للجبین.  یعنى وقتى بر اثر اطمینان خاطر و یقین معنوى، ابراهیم و اسماعیل دانستند که امر قربانى از طرف باریتعالى است، هر دو سر فرود آوردند و تسلیم امر الهى شدند. 

در حدیثى از على (ع) آمده است که آن حضرت نیز «یقین» را به تسلیم واقعى معنى کرده و فرموده است:  ان الاسلام هو التسلیم و التسلیم هو الیقین.  على (ع) مى‏فرماید: اسلام عبارت از تسلیم است و تسلیم  همان یقین واقعى و اطمینان خاطرى است که در ضمیر مسلمانان راستین پدید مى‏آید. 

در ابتداى سوره‏ى بقره خداوند مى‏فرماید:  و الذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخره هم یوقنون.  مومنین راستین کسانى هستند که به تمام آنچه از طرف پروردگار عالم بر تو نازل شده است ایمان دارند و همچنین به آنچه قبل از تو بر دیگر پیمبران نازل شده مومن و معتقدند، و بعد درباره‏ى آخرت مى‏فرماید:  و بالاخره هم یوقنون.  این افراد با ایمان به آخرت یقین و اطمینان قلبى دارند. 

ملاحظه مى‏کنید که خداوند، امر معاد را با یقین آورده است براى اینکه بزرگترین عامل موثر در بازداشتن مردم از گناه و واداشتن آنان به اطاعت اوامر الهى همان یقین به معاد و مطمئن بودن به پاداش و کیفر الهى در روز حشر است. این حالت است که اگر در دنیا براى کسى پدید آمد تمام اعمالش منظم مى‏گردد و کوچکترین تخلفى از امر باریتعالى نمى‏نماید، این حالت معنوى و مقدس است که اگر براى کسى حاصل شود سرمایه‏هاى خوب خود را در راه خدا انفاق مى‏کند براى اینکه به مقام سعادت و بر برسد. در قرآن شریف فرموده:  لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون.  هرگز به مقام بر و نیکوکارى نمى‏رسید تا وقتى که انفاق  کنید در راه خدا آن چیزهایى را که خود به آنها علاقه دارید و دوستدار آنها هستید. انجام چنین عمل مقدسى ناشى از یقین درونى و اطمینان خاطر است.  على (ع) فرموده:  من ایقن بالخلف جاد بالعطیه.  اگر کسى به روز جزا یقین داشته باشد از اموال و دارایى خود آنچه بهتر و عالیتر است در راه رضاى باریتعالى به مردم عطا مى‏کند. نه تنها مال بلکه از جان خویش که به مراتب عزیزتر از مال است چشم مى‏پوشد و با کمال خلوص و صمیمیت آنرا در راه اعلاى حق فدا مى‏کند. سرمایه‏ى پرارج یقین به قدرى ارزشمند و گرانقدر است که در هر زمان عده‏ى معدودى از مومنین واجد آن بوده‏اند. 

عن ابى‏الحسن علیه‏السلام قال: و ما قسم فى الناس شى‏ء اقل من الیقین.  حضرت ابى‏الحسن (ع) مى‏فرماید: هیچ چیزى کمتر از یقین به ایمان، بین مردم تقسیم نشده است، یعنى اهل یقین در هر عصر و زمان عده‏ى معدودى بوده و هستند و بیشتر مردم از این نعمت بزرگ برخوردار نگردیده‏اند. 

از آنچه مذکور افتاد قسمت دوم بحث این سخنرانى، یعنى قدر و منزلت یقین در اسلام، روشن شد و امام سجاد (ع) در پیشگاه الهى عرض نموده است:  و اجعل یقینى افضل الیقین. 

بار الها! یقین مرا از گروه یقین برتر و افضل قرار بده و در این فیض بزرگ مرا مشمول عنایات خود بفرما.

 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    30
    :: بازدید دیروز ::
    95
    :: کل بازدیدها ::
    188122

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::