تنزیل نور


ساعت 12:9 عصر دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق( 161)

بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهم صل على محمد و آله، و ارزقنى صحه فى عباده، و فراغا فى زهاده. 

 

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در این قطعه از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» از خداوند مى‏خواهد که بر حضرت محمد و آلش درود فرستد، سپس دو تمنى از ذات مقدسش مى‏نماید: اول، بار الها! به من تندرستى و سلامت عطا فرما تا در راه عبادتت مصروف گردد. دوم، بار الها! فراغت بالى عنایت فرما تا در راه زهد و بى‏اعتنایى به دنیا طى شود. 

به خواست خداوند توانا، این دو جمله از کلام امام سجاد علیه‏السلام موضوع بحث و سخنرانى امروز است. 

در جمله‏ى اول دعاى امام (ع)، دو کلمه آمده است، یکى «صحت» و آن دیگر «عبادت». براى روشن شدن مطلب، لازم است درباره‏ى هر دو کلمه توضیح داده شود. 

الصحه فى البدن حاله طبیعیه تجرى افعاله معها على الجرى الطبیعى. 

صحت در بدن حالتى است طبیعى که با وجود آن، افعال بدن مسیر طبیعى خود را مى‏پیماید. 

العبودیه اظهار التذلل و العباده ابلغ منها لانها غایه التذلل و لا یستحقها الا من له غایه الافضال و هو الله تعالى. 

«عبودیت» اظهار تذلل است و «عبادت» از آن رساتر، زیرا عبادت به معناى تذلل نهایى است و تذلل نهایى شایسته‏ى کسى است که واجد کمال نهایى است و او جز ذات اقدس الهى نیست. 

تندرستى و جوانى دو عطیه‏ى گرانقدر حضرت بارى تعالى است. بشر تا وقتى جوان است و سالم و از این دو نعمت برخوردار است، بهاى آن گوهرهاى نفیس را نمى‏داند و از قدر و منزلتشان آگاهى ندارد. موقعى به ارج و اهمیتشان واقف مى‏گردد که دچار فقدانشان گشته است. 

عن على علیه‏السلام قال: شیئان لا یعرف فضلهما الا من فقدهما: الشباب و العافیه. 

على (ع) فرموده: دو چیز است که فضل و برترى آنها را احدى نمى‏داند، مگر کسى که آن دو را واجد بوده و هم اکنون از دست داده است، یکى جوانى و دیگرى عافیت. 

در بعضى از روایات، نعمت گرانقدر صحت و عافیت در کنار نعمت امنیت ذکر شده و خاطرنشان گردیده است که ارج و ارزش این دو نعمت بر مردم ناشناخته و مجهول است: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: نعمتان مکفورتان: الامن و العافیه. 

رسول اکرم (ص) فرمود: دو نعمت است که قدر و منزلتشان نزد مردم ناشناخته و پنهان است، یکى امنیت و آن دیگر عافیت. 

ناامنى و بیمارى، دو قسم اختلال و بى‏نظمى است که بر اثر فعالیتهاى زیانبار، عناصرى فاسد و مفسد در پیکر اجتماع و در بدن انسان پدید مى‏آید. اگر در کشورى جاده‏هاى اصلى و فرعى، شهرها و روستاها، کویها و برزنها مورد تجاوز افراد خودسر و لاابالى واقع شود و به منظور تعدى به اموال و اعراض و نفوس مردم با سلاحهاى سرد و گرم به افراد حمله کنند و آنان را مورد ستم قرار دهند، در آن محیط امنیت از میان مى‏رود، جامعه دچار خوف و هراس مى‏گردد، و زندگى مختل و بى‏نظم مى‏شود. اگر در کشور تن یک انسان، عروق بزرگ و کوچک که به منزله‏ى جاده‏هاى اصلى و فرعى است، یا اعضاى عالى و اعضاى عادى که به منزله‏ى شهر و روستاست، میدان تاخت و تاز ویروسها و میکربها و موجودات انگلى گردد، انسان سالم بیمار مى‏شود و تا وضع به همان منوال است، بیمارى ادامه دارد، پس در واقع، ناامنى یک کشور به منزله‏ى بیمارى پیکر مملکت است و بیمارى یک انسان به منزله‏ى ناامنى کشور تن است و اینکه در روایت، امنیت و عافیت در کنار هم قرار گرفته‏اند، مبین اختلالاتى است که گاه در اجتماع و گاه در بدن انسان پدید مى‏آید. حافظ امنیت کشور، یعنى نگهبان سلامت اجتماع و سرکوب کننده‏ى عوامل ناامنى و اختلال، وجود حکومت دادگر و مقتدر و اجراى قوانین عادلانه است، و حافظ سلامت تن، یعنى نگهبان امنیت کشور بدن، پزشک دانا و به کار بستن برنامه‏هاى عالمانه‏ى طبى است. حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام راجع به حفظ امنیت کشور و مجازات عوامل فساد و اخلال، ضمن بیان علل احکام که براى فضل بن شاذان شرح داده، 

درباره‏ى وجود اولوالامر و حکومت اسلامى چنین فرموده است: 

فان قال قائل فلم جعل اولى الامر و امر بطاعتهم قیل لعلل کثیره منها ان الخلق لما وقفوا على حد محدود و امروا ان لایتعدو ذلک الحد لما فیه من فسادهم لم یکن یثبت ذلک و لا یقوم الا بان یجعل علیهم فیه امینا یمنعهم من التعدى و الدخول فیما حظر علیهم لانه لو لم یکن ذلک لکان احد لا یترک لذته و منفعته لفساد غیره، فجعل علیهم قیما یمنعهم من الفساد و یقیم فیهم الحدود و الاحکام. 

اگر کسى سئوال کند که چرا خداوند براى مردم اولوالامر قرار داده و آنان را به اطاعتشان موظف نموده است، گفته مى‏شود این جعل از طرف بارى تعالى علل متعددى دارد، از آن جمله اینکه وقتى مردم طبق تکالیف بارى تعالى محدود شدند و باید همواره آن حدود را رعایت نمایند و از موازین قانونى فراتر نروند، زیرا تجاوز از قانون مایه‏ى تباهى و فسادشان خواهد بود، این قوانین سعادت‏بخش تثبیت نمى‏شد و اجرا نمى‏گردید مگر آنکه فرد امینى را براى حسن اجراى آن مقررات بگمارد که مانع تعدى افراد به یکدیگر شود، چه اگر اولوالامر و مجرى قانون نباشد، هیچ کس لذت و نفع خویش را براى رعایت حال دیگرى ترک نمى‏نمود، از این رو خداوند قیمى را تعیین فرموده که مانع فساد مردم شود و افراد متخلف را با اجراى حدود و احکام الهى کیفر نماید. 

امام صادق (ع) نیز وجود طبیب بصیر و مورد وثوق را براى حفظ سلامت و امنیت بدن مردم از نیازهاى قطعى جوامع بشرى دانسته و در کنار حکومت از آن نام برده است. جالب آنکه امام (ع) پیش از 

ذکر حکومت و طبیب، از وجود فقیه عالم متقى که حافظ امنیت افکار از وسوسه‏هاى گمراه کننده و اندیشه‏هاى باطل است، سخن گفته و ضرورت آن را خاطرنشان فرموده است. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: لا یستغنى اهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه فى امر دنیاهم و آخرتهم فان عدموا ذلک کانوا همجا: فقیه عالم ورع و امیر خیر مطاع و طبیب بصیر ثقه. 

امام صادق (ع) فرمود: اهل هیچ بلدى بى‏نیاز از سه چیز نیستند که در امر دنیا و آخرتشان به آن پناهنده شوند و اگر فاقد این سه امر بودند، وحشى و عقب افتاده هستند: اول، دین‏شناسى که عالم و متقى باشد، دوم، حکومتى که خیرخواه و مورد اطاعت باشد، سوم، پزشکى که در طب بینا و در جامعه مورد اعتماد باشد. 

حکومتها براى اعاده‏ى امنیت و رفع نگرانى مردم از مامورینى که به سلاحهاى سرد و گرم مسلح‏اند استفاده مى‏کنند و به وسیله‏ى آنان اخلالگران را دستگیر و مجازات مى‏نمایند و جامعه را از شرشان خلاص مى‏کنند. داروخانه‏ها براى پزشکان به منزله‏ى انبار مهمات براى حکومتهاست. اطبا نیز براى اعاده‏ى سلامت بیماران از پرستاران تحصیلکرده و باتجربه استفاده مى‏کنند، داروهاى لازم را در اختیارشان مى‏گذارند و میکربها و دیگر عوامل بیمارى را که مایه‏ى ناامنى بدن و موجب بیمارى گردیده، از میان مى‏برند و سلامت را به مریض برمى‏گردانند. خلاصه، سلامت و امنیت براى فرد و جامعه دو قرین مهم و گرانمایه هستند و در حدیث رسول اکرم (ص) که مذکور افتاد، در کنار هم آمده‏اند و پیمبر اسلام (ص) فرموده: این دو نعمت مکفور و 

مجهول القدرند. کسى که داراى گوهر گرانبهایى است، اگر بخواهد آن را حفظ کند و از خطر مصونش دارد، باید همواره متوجه آن باشد و مراقبتهاى لازم را براى محافظتش معمول دارد. امنیت گوهرى است گرانقدر و مربوط به جامعه، هر فردى به عنوان عضویت اجتماعى موظف است که در حفظ آن بکوشد و قدمى برخلاف امنیت عمومى برندارد. تندرستى و سلامت نیز گوهرى است پرارزش و مربوط به فرد، هر انسانى باید آن سرمایه‏ى پرارج را حفظ کند و از ارتکاب اعمال مخالف سلامت و منافى بهداشت، اجتناب نماید. در اسلام، امر سلامت افراد آنقدر مهم شناخته شده که اداى هر یک از فرایض دینى اگر به سلامت شخص مکلف زیان مى‏رساند، از انجام آن تکلیف معاف گردیده است. بدبختانه بسیارى از مردم قدر نعمت سلامت را نمى‏دانند، مگر موقعى که آن نعمت از دستشان برود و بیمار شوند. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: العافیه نعمه خفیه اذا وجدت نسیت و اذا عدمت ذکرت. 

امام صادق (ع) فرمود: عافیت نعمتى است پنهان، وقتى یافت مى‏شود، فراموش مى‏گردد و چون از کف مى‏رود، به یاد مى‏آید. 

اولیاى بزرگ الهى همواره متوجه نعمت تندرستى و سلامت بوده و شکر آن نعمت را در پیشگاه بارى تعالى به جاى مى‏آوردند و از خداوند مى‏خواستند که در آینده نیز سلامت و تندرستى را روزى آنان قرار دهد. افرادى که بر اثر بیمارى متوجه ارزش سلامتى شده‏اند، دعا مى‏کنند که خداوند سلامتى را به آنان برگرداند و از آن نعمت بزرگ دوباره برخوردارشان سازد. 

امام زین‏العابدین (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز، از خداوند درخواست صحت مى‏نماید و به عرض مى‏رساند: تندرستى و صحتى را تمنى مى‏کنم که در راه عبادتت به کار برده شود: 

و ارزقنى صحه فى عباده. 

بار الها! به من تندرستى و سلامت عطا فرما تا در راه عبادتت مصروف گردد. 

براى آنکه شنوندگان محترم به اهمیت و ارزش معنوى قسمت آخر دعاى امام (ع) متوجه شوند، لازم است در این باره توضیح مختصرى به عرض برسد. البته همه‏ى مردم به طور طبیعى خواهان سلامت و تندرستى هستند و از بیمارى، هر چند خفیف باشد، ناراضى و گریزان‏اند، ولى هدف افراد در این خواسته متفاوت است، بعضى دستگاه تعقل و تفکر خود را در مطالعه‏ى نظام حکیمانه‏ى عالم و شناخت آفریدگار توانا به کار نبسته، عالم را پدیده‏ى تصادف و اتفاق پنداشته و به عوالم ماوراى طبیعت عقیده ندارند، اینان انسان را فقط از دیدگاه مادى و لذت‏گرایى مى‏نگرند و پیرو خواسته‏ها و تمنیات خویش هستند، تندرستى و سلامت را براى آن مى‏خواهند که بتوانند با نشاطى بیشتر و رغبتى فزونتر تمنیات حیوانى خود را هر چه بیشتر و بهتر اقناع نمایند. 

قرآن شریف در معرفى این گروه فرموده است: 

لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل. 

اینان دستگاه تعقل و تفکر دارند، اما آن را در فهم و درک حقایق به کار نمى‏گیرند، چشم دل دارند، ولى از آن براى دیدن 

واقعیتها استفاده نمى‏کنند، گوش دل دارند، اما نمى‏خواهند سخنان حق را بشنوند. اینان گر چه به صورت انسان‏اند، ولى در واقع همانند چهارپایان‏اند، بلکه گمراهتر از آنها. 

گروه دیگر عقل را به کار بسته، در نظام جهان فکر کرده و اذعان نموده‏اند که محال است این عالم منظم و حساب شده، بدون آفریدگار عالم و حکیم به وجود آمده باشد، از این رو نظریه‏ى مادیون را باطل شناخته و به الهیون پیوسته‏اند، اما در این باره فکر نکرده‏اند که چرا خالق حکیم در کره‏ى زمین فقط انسان را از مزایاى عقل، هوش بسیار، قدرت تکلم، فراگرفتن علم به طور نامحدود، سلطه بر جهان طبیعت، و دیگر امورى که معیار ارزشهاى انسانى است برخوردار نموده و حیوانات را از این عطایا بى‏نصیب آفریده است. آیا خداوند از خلقت انسان هدفى نداشته؟ آیا بشر عاقل در پیشگاه الهى مسئولیتى ندارد، و خلاصه آیا انسانها در زمین خودسر آفریده شده و مى‏توانند مرتکب هر ناروایى شوند. قرآن شریف در این باره فرموده: 

افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون. 

آیا گمان مى‏کنید که شما را بیهوده خلق نموده‏ایم و به سوى ما برنمى‏گردید؟ این گروه گر چه الهى هستند، ولى عملا همانند مادیون قدم برمى‏دارند و چون به دعوت پیمبران الهى توجه ننموده‏اند، خویشتن را یله و رها مى‏پندارند و نعمت سلامت را براى اقناع بعد حیوانى خویش مى‏خواهند و بس. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: من لم یر لله عز و جل علیه نعمه الا فى مطعم او مشرب او ملبس فقد قصر عمله و دنا عذابه. 

رسول اکرم (ص) فرمود: کسى که نعمت الهى را درباره‏ى خود منحصر به خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیها بداند، عملش نارسا و کوتاه است و عذابش نزدیک. 

گروه سوم کسانى هستند که به آفریدگار جهان ایمان دارند، دعوت پیمبر خداوند ( ص) را اجابت نموده، و به احکام الهى و حلال و حرامش معتقدند. اینان در مقام عمل از جهت اداى فرایض و ترک محرمات با هم تفاوت دارند، بسیارى از آنها کم و بیش، اعمالشان مشوب به گناه است، برترین این گروه، مسلمانان وظیفه‏شناس و درستکارى هستند که در انجام واجبات و پرهیز از گناهان کوشش و جدیت بسیار دارند. این گروه ممتاز همانند سایر مردم خواهان تندرستى و صحت‏اند و هرگز نمى‏خواهند نعمت سلامتى را در راه ارتکاب کوچکترین گناه صرف نمایند، ولى بسیارى از آنان آگاهانه یا ناآگاه در حال صحت و تندرستى به جلب مادیات حلال و اقناع تمنیات مشروع حیوانى بیش از جنبه‏هاى معنوى و انسانى ابراز علاقه مى‏نمایند. امام زین‏العابدین (ع) در جمله‏ى اول دعاى خود از پیشگاه حضرت بارى تعالى تندرستى و صحتى را درخواست مى‏کند که فقط در راه عبادتش مصروف گردد و موجب تعالى معنوى و تکامل انسانیتش شود: 

و ارزقنى صحه فى عباده. 

بار الها! به من صحتى را روزى فرما که در راه بندگى و عبادتت به کار برم. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    48
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188045

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::