تنزیل نور


ساعت 11:1 صبح دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق( 159)

بسم الله الرحمن الرحیم 

فاسترزق اهل رزقک، و استعطى شرار خلقک، فافتتن بحمد من اعطانى، و ابتلى بذم من منعنى، و انت من دونهم ولى الاعطاء و المنع. 

 امام زین‏العابدین علیه‏السلام در دو جمله‏ى اول این قطعه از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» که در جلسه قبل مورد بحث و سخنرانى قرار گرفت، از پیشگاه خداوند درخواست نمود: بار الها! آبروى مرا با گذران سهل و آسان محافظت فرما و با مضیقه و تنگى معاش، جاه و منزلتم را در جامعه سبک و خوار مگردان. چند جمله‏اى که در این قطعه‏ى دعا موضوع بحث و سخنرانى امروز است، با فاء تفریع آغاز شده، بدین معنى که محتواى دعاى امروز با مطلب دعاى جلسه‏ى قبل ارتباط دارد، عرض مى‏کند: بار الها! اگر دعایم را در گشایش زندگى مستجاب نفرمایى و در مضیقه قرار گیرم، این عوارض را در بردارد: اول، از کسانى طلب روزى کنم که خود روزى‏خوار تو هستند، دوم، بر اثر تنگدستى در این مشکل قرار گیرم که از شرار خلقت درخواست عطا نمایم، سوم، آزمایش شوم به ستایش کسى که به من اعطا نموده است،  چهارم، و مبتلا شوم به ذم کسى که محرومم ساخته است، با آنکه تو ولى و صاحب اختیار هر عطا و منعى. 

به خواست خداوند توانا، امروز پیرامون این جملات عرایضى را تقدیم شنوندگان محترم مى‏نماید. این چند جمله از کلام امام (ع) حاوى عوارض و پى‏آمدهاى نامطلوبى است که بر اثر تنگى معاش، ممکن است دامنگیر افراد گردد. پیش از شرح و توضیح عبارت دعا، لازم است بدانیم چه عواملى موجب تنگى معاش مى‏شود و همچنین بدانیم با چه وسایلى مى‏توان علل مضیقه را برطرف نمود، زیرا به فرموده‏ى حضرت مولى‏الموحدین على علیه‏السلام، یکى از شرایط استجابت دعا، شناخت وسیله است. 

جاء رجل الى امیرالمومنین علیه‏السلام قال: انى دعوت الله فلم ار الاجابه. فقال: ان للدعاء اربع خصال: اخلاص السریره و احضار النیه و معرفه الوسیله و الانصاف فى المساله. فهل دعوت و انت عارف بهذه الاربعه. قال لا. قال فاعرفهن. 

مردى حضور على (ع) شرفیاب شد، عرض کرد: خداوند را خوانده‏ام، اما اجابت ندیده‏ام. حضرت فرمود: براى دعا چهار خصلت است: خالص بودن ضمیر، حضور قلب، شناخت وسیله‏ى استجابت، و انصاف در تمنى. آیا خدا را خوانده‏اى که عارف به این چهار امر باشى؟ عرض کرد: نه. فرمود: پس آنها را بیاموز. 

قسمت مهمى از مضیقه‏ى مالى و سختى معاش که بعضى گرفتار آن مى‏شوند، ناشى از اعمال خود آنهاست و اگر بخواهند از آن تنگناى رهایى یابند، باید تغییر روش دهند و خویشتن را اصلاح نمایند، و در  اینجا پاره‏اى از آن امور ذکر مى‏شود: 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: طلب الحلال فریضه على کل مسلم و مسلمه.  رسول اکرم (ص) فرمود: طلب رزق حلال فریضه‏اى است بر عهده‏ى هر مرد و زن مسلمان و مکلفند آن فریضه را انجام دهند. 

انسان زنده غذا مى‏خواهد و براى تامین معاش خود لازم است از پى کار برود و با تحمل زحمت و مشقت نانى به دست آورد و با عز و آبرومندى زندگى کند. جالب آنکه دین مقدس اسلام به دست آوردن رزق حلال را که ضرورت حیاتى است، به حساب عبادت آورده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: العباده سبعون جزء افضلها طلب الحلال. 

رسول اکرم (ص) فرمود: عبادت هفتاد جزء است و برترین جزء، طلب حلال است. 

کسى که وسیله‏ى کار و قدرت مزاجى دارد و مى‏تواند با فعالیت، خودکفا گردد و مرفه زندگى کند، اما بر اثر تن‏پرورى و راحت‏طلبى، از کار شانه خالى مى‏کند، انسانهایى اینچنین مطرود اولیاى گرامى اسلام‏اند و در روایات دینى راجع به این گروه، بسیار تند سخن گفته شده است.  عن جعفر بن محمد عن ابیه علیهماالسلام قال: کان امیرالمومنین سلام الله علیه یقول: من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده الله.  امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش حدیث نموده که على (ع)  مى‏فرمود: کسى که واجد آب و خاک است و در فقر و تهیدستى به سر مى‏برد، خداوند او را از رحمت خود دور سازد. 

پیمبر گرامى اسلام (ص) نسبت به فقرا و افراد بى‏بضاعت توجه بسیار داشت و همواره آنان را مورد تکریم و احترام قرار مى‏داد و اگر در مواقعى نیازمند بودند، به آنان کمک مالى مى‏نمود، اما اگر کسى با دارا بودن مزاج سالم و توان فعالیت از پى کار نمى‏رفت، به وى کمک رایگان نمى‏نمود و در کمال ادب به او مى‏فهماند که باید کار کند و در پرتو سعى و کوشش، خویشتن را بى‏نیاز نماید. امام صادق (ع) فرمود: یکى از اصحاب رسول اکرم (ص) در مضیقه‏ى مالى واقع شد و زندگى سختى را مى‏گذراند، همسرش به وى گفت: اگر حضور پیمبر شرفیاب شوى و درخواست مساعدت مالى نمایى، مشکلت حل مى‏شود. حضور حضرت آمد، اما به محض اینکه پیشواى اسلام (ص) او را دید، گویى به ضمیرش پى برد و فرمود:  من سالنا اعطیناه و من استغنى عنا اغناه الله.  هر کس از ما درخواست کند، به وى عطا مى‏کنیم و اگر خود را از ما بى‏نیاز نشان بدهد، خداوند او را غنى خواهد ساخت. 

مرد با خود گفت: رسول اکرم (ص) در این سخن کسى را جز من اراده نفرموده است. از این رو چیزى نگفت و به منزل برگشت. جریان امر را براى همسرش نقل نمود. زن گفت: پیمبر اسلام (ص) بشر است، برو وضع خود را به عرض حضرتش برسان. مرد روز بعد آمد، دوباره شرفیاب شد و همچنین روز سوم آمد و هر دو بار پیمبر اکرم (ص) همان جمله را به وضع روز اول تکرار نمود. صحابى دفعه‏ى سوم که از حضور آن جناب برگشت، رفت کلنگى را از کسى عاریه گرفت و به کوه و تپه‏هاى خارج شهر رفت، مقدارى بوته کند، به شهر  آورد و فروخت و از قیمت آن مختصر آردى تهیه نمود و غذاى خود و همسرش تامین گردید. فرداى آن روز بیشتر کار کرد و هیزم زیادترى تهیه نمود و به قیمت بیشترى فروخت. به این کار ادامه داد تا کلنگى خریدارى نمود و رفته رفته آنقدر متمکن شد که حیوان بارکش و غلامى را خرید. کم کم ثروتى به دست آورد و از مضیقه‏ى زندگى رهایى یافت. 

فجاء الى النبى صلى الله علیه و آله فاعلمه کیف جاء یساله و کیف سمع النبى. فقال النبى: قلت لک: من سالنا اعطیناه و من استغنى عنا اغناه الله. 

صحابى تمکن یافته حضور نبى اکرم (ص) آمد و شرح گذشته را نقل نمود که چگونه نزد شما آمدم و چگونه سخن مرا شنیدى. حضرت فرمود: همان است که گفتم: هر کس از ما درخواست کند، به وى عطا مى‏کنیم و هر کس خویشتن را از ما بى‏نیاز نشان بدهد، خداوند او را غنى خواهد ساخت. 

ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام نیز همانند رسول اکرم (ص) عمل مى‏نمودند: هر کسى مى‏آمد و از مضیقه‏ى مالى سخن مى‏گفت، اگر سالم بود و قدرت کار داشت، او را به سعى و عمل تشویق مى‏نمودند و به وى مى‏فهماندند که مشکل معاش باید از راه کار و فعالیت حل شود.  عن کلیب الصیداوى قال: قلت لابیعبدالله علیه‏السلام ادع الله عز و جل لى فى الرزق فقد التاثت على امورى، فاجابنى مسرعا: لا، اخرج فاطلب.  کلیب صیداوى مى‏گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم، از خدا بخواهید گشایشى به رزق من عطا فرماید، زیرا وضعم به هم ریخته  و مشکل شده است. حضرت بدون وقفه و با سرعت فرمود: دعا نمى‏کنم، دنبال کار برو.  یعنى مشکل تو با دعا حل نمى‏شود، بلکه سعى و عمل لازم دارد. 

یکى دیگر از عواملى که مى‏تواند موجب تنگى معاش گردد، زیاده‏روى در صرف مال در موقع تمکن و مالدارى است. در روایات اسلامى تاکید شده است که مسلمانان همواره میانه‏روى و اقتصاد را مورد توجه قرار دهند و عملا آن را رعایت کنند، خواه مالدار و غنى باشند، خواه کم‏بضاعت و فقیر. 

عن على علیه‏السلام قال: من اقتصد فى الغنى و الفقر فقد استعد لنوائب الدهر. 

على (ع) فرموده: کسى که در غنى و فقر میانه‏رو و مقتصد است با این عمل، خویشتن را براى مصائب و سختیهاى روزگار مهیا مى‏نماید. 

عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم قال: ثلاث منجیات: خشیه الله فى السر و العلانیه، و القصد فى الغنى و الفقر، و العدل فى الرضا و الغضب.  

نبى اکرم (ص) فرمود: سه چیز نجات‏بخش است: اول، خوف از خداوند در پنهان و آشکار، دوم میانه‏روى در ایام ثروتمندى و فقر، سوم، رعایت عدل و حق در حال رضا و خشم. 

قال العالم علیه‏السلام: ضمنت لمن اقتصد ان لایفتقر. 

امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: ضمانت مى‏کنم براى 

کسى که در صرف مال مقتصد و میانه‏رو باشد، گرفتار فقر و تهیدستى نشود. 

سومین عاملى که مى‏تواند موجب تنگدستى و سختى معاش گردد، گناه است. گناهان مانند بیماریها پى‏آمد و عوارضى دارند. على (ع) در اول «دعاى کمیل»، عوارض بعضى از گناهان را ذکر نموده، از آن جمله به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

اللهم اغفر لى الذنوب. التى تغیر النعم. 

بار الها! ببخش آن گناهانى را که موجب دگرگونى نعمتها مى‏شوند. 

عن ابیجعفر علیه‏السلام قال: ان العبد لیذنب الذنب فیزوى عنه الرزق. 

امام باقر (ع) فرمود: بنده مرتکب گناه مى‏شود و بر اثر آن دچار تنگى رزق مى‏گردد. 

راه برطرف نمودن گناه و رفع مضیقه‏ى معاش، استغفار و طلب عفو از حضرت بارى تعالى است. 

قال على علیه‏السلام: یا کمیل! اذا ابطات الارزاق علیک فاستغفر الله یوسع علیک فیها. 

على (ع) فرمود: اى کمیل! موقعى که رزقت به تعویق مى‏افتد و در مضیقه واقع مى‏شوى، استغفار کن، خداوند روزیت را توسعه مى‏دهد. 

چهارمین عاملى که مى‏تواند دگرگونى تلخ و نامطلوب در زندگى به وجود آورد و سبب مضیقه‏ى مالى و سختى معاش گردد، اخلاق مذموم 

و سوء معاشرت با مردم است. 

عن على علیه‏السلام قال: من ساء خلقه ضاق رزقه. 

على (ع) فرمود: کسى که اخلاقش بد است، در مضیقه‏ى روزى قرار مى‏گیرد. 

کسانى که داراى حسن خلق‏اند و با مردم به خوبى و درستى معاشرت مى‏کنند، از این مزیت اخلاقى بهره‏مند مى‏شوند و روزى آنان افزایش مى‏یابد. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: حسن الخلق یزید فى الرزق. 

امام صادق (ع) فرمود: حسن خلق، روزى را زیاد مى‏کند و آدمى را از نعمت بیشترى برخوردار مى‏سازد. 

مضیقه و تنگى معاش در مواردى که مذکور افتاد، با دعا برطرف نمى‏شود و خواسته‏ى آنان در پیشگاه الهى مستجاب نمى‏گردد. آنان که به این علل در مضیقه واقع شده‏اند، باید خود را اصلاح کنند، عوامل مضیقه را که خودشان به وجود آورده‏اند از میان ببرند و خویشتن را با قوانین خلقت و نظام آفرینش تطبیق دهند تا از گشایش رزق و گذران سهل و آسان برخوردار گردند. امام صادق (ع) در حدیثى از چهار گروه نام برده که دعاى آنان مستجاب نمى‏شود. خواسته‏ى دو گروه راجع به امر رزق و تنگى معاش نیست، اما دو گروه دیگر درخواستشان مربوط به موضوع بحث امروز است. 

رجل جالس فى بیته یقول: اللهم ارزقنى. فیقال له: الم آمرک بالطلب؟ و رجل کان له مال فافسده فیقول: اللهم ارزقنى. فیقال له: الم آمرک بالاقتصاد. 

مردى که در خانه نشسته و از پى کار نمى‏رود، مى‏گوید: بار الها! به من رزق بده. به وى گفته مى‏شود: مگر تو را به طلب رزق امر ننمودم. مردى که داراى مال بوده و با زیاده‏روى آنها را از میان برده است، مى‏گوید: بار الها! به من رزق بده. به وى گفته مى‏شود: مگر به تو امر به میانه‏روى و اقتصاد ننمودم؟ 

دعاى حضرت زین‏العابدین (ع) ناظر به این قبیل سختیها که در معاش افراد پدید مى‏آید نیست، بلکه مقصود امام (ع) مضیقه‏هایى است که جز با تفضل الهى برطرف نمى‏گردد و در اینجا به طور نمونه به ذکر یک مورد اکتفا مى‏شود و براى وضوح مطلب لازم است قبلا مقدمه‏اى را به عرض شنوندگان محترم برساند. زندگى بشر اجتماعى است و همه به یکدیگر نیاز دارند، باید مردم براى اداره‏ى امور جامعه دست به دست هم بدهند و با کمک هم زندگى را اداره کنند. در روایت آمده است: کسى در مقام دعا نگوید: 

اللهم لاتحوجنى الى احد من خلقک فانه لیس من احد الا و هو محتاج الى الناس بل یقول اللهم لا تحوجنى الى شرار خلقک. 

بار الها! مرا به هیچ فردى از مخلوقت محتاج منما، زیرا احدى نیست مگر آنکه محتاج به مردم است، بلکه دعا کند و بگوید: بار الها! مرا به شرار خلقت محتاج منما. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    34
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188031

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::