تنزیل نور


ساعت 10:29 صبح دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق(140 )

امام زین‏العابدین (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و اظلنى فى ذراک. 

بار الها! مرا در سایه‏ى خودت قرار ده. سایه‏اى که پوشش آن مستند به ذات اقدس تو باشد. 

به شرحى که توضیح داده شد، بعید نیست گفته شود: امام سجاد (ع) در این جمله‏ى دعا از خداوند مى‏خواهد که همواره در ظل او و در پوشش رضوان ذات اقدسش مستقر باشد. 

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در جمله‏ى دوم دعاى مورد بحث امروز عرض مى‏کند: 

و جللنى رضاک: بار الها! تمام وجود مرا با جامه‏ى رضا و خشنودیت بپوشان. 

جلله غطاه، و منه جلل المطر الارض اذا عمها و طبقها فلم یدع شیئا الا غطى علیه. 

«جلله» یعنى او را پوشاند و بر همین اساس وقتى که باران ببارد و تمام زمین را فراگیرد، گفته مى‏شود: «جلل المطر»، یعنى باران هیچ جاى زمین را فروگذار نکرد جز اینکه آنرا پوشاند و فراگرفت. 

اولیاى گرامى اسلام در سخنان خود مکرر کلمه‏ى «رضا» را به کار برده و در دو مقام، دو معنى از آن اراده فرموده و به پیروان خود توصیه نموده‏اند. اول آنکه در گفتار و رفتار خود مراقب رضاى الهى باشند و براى خشنودى مخلوق، خداى را به غضب نیاورند. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: من طلب رضا مخلوق بسخط الخالق سلط الله عز و جل علیه ذلک المخلوق. 

رسول اکرم (ص) فرموده: هر کس رضایت مخلوقى را به سخط بارى تعالى طلب نماید، خداوند آن مخلوق را بر وى مسلط خواهد نمود. 

دوم آنکه قضاى الهى را با رضایت خاطر و حسن قبول تلقى نمایند، خواه بر وفق میلشان باشد یا برخلاف میلشان. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: راس طاعه الله الصبر و الرضا عن الله فى ما احب العبد او کره. 

امام صادق (ع) فرمود: سرلوحه‏ى طاعت بارى تعالى صبر و رضاى بنده از خداوند است در آن چیزى که آن را دوست دارد یا نسبت به آن بى‏رغبت است. 

جوارح به اعضایى گفته مى‏شود که فعالیتشان در اراده و اختیار ماست. کسى که مى‏خواهد در تمام اعمال ارادى خود طبق راى بارى تعالى قدم بردارد و همچنین مى‏خواهد تمام مقدرات خداوند را هر چند برخلاف خواسته‏ى اوست، راضى و تسلیم باشد، باید همواره در افکار و اعمال خویش مراقبت نماید و مجاهده کند که به انحراف گرایش نیابد و برخلاف رضاى او نیندیشد و عملى انجام ندهد، و این پیروزى بزرگ نصیب افرادى مى‏شود که خود در این کار تصمیم قاطع دارند و از خداوند نیز درخواست توفیق مى‏نمایند. حضرت على بن الحسین علیهماالسلام، آن بنده‏ى مطیع خدا و رسول (ص)، براى نیل به این هدف مقدس، در جمله‏ى دوم دعاى موضوع بحث امروز، به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

و جللنى رضاک. 

بار الها! کلیه‏ى اندیشه‏ها و افکارم را از درون و همه‏ى گفتار و رفتارم را از برون و خلاصه، تمام وجودم را در پوشش کامل رضا و خشنودى خودت قرار ده. 

اگر کسى با حضور مردم لب فرومى‏بندد و حرف نمى‏زند تا زبانش به گناه آلوده نشود و برخلاف رضاى خداوند سخنى نگوید، اما همان موقعى که ساکت است فکر گناه در سر مى‏پرورد و به تعدى و تجاوز به حقوق این و آن مى‏اندیشد، اگر کسى دستى به ترازو دارد تا به مردم کم ندهد و حق دگران را تضییع ننماید، اما همان موقع به غیبت مسلمان گوش فرا داده و سخنان غیرمشروع را استماع مى‏نماید ، این قبیل افراد در مقام عمل، خوب و بد را به هم آمیخته‏اند و خشنودى و خشم خداوند درباره آنان نسبى است. اما ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام و همچنین اولیاى بزرگ الهى، طالب رضاى مطلق او هستند و در جمیع شئون زندگى، حتى در امور بسیار عادى، خشنودى و رضاى خداوند را رعایت مى‏نمایند. 

روى انه لما حمل على بن الحسین علیهماالسلام الى یزید هم بضرب عنقه. فوقفه بین یدیه و هو یکلمه لیستنطقه بکلمه یوجب بها قتله و على علیه‏السلام یجیبه حیثما یکلمه و فى یده سبحه صغیره یدیرها باصابعه و هو یتکلم. فقال له یزید لع: انا اکلمک و انت تجیبنى و تدیر اصابعک بسبحه فى یدک فکیف یجوز ذلک؟ فقال حدثنى ابى عن جدى صلى الله علیه و آله انه کان اذا صلى الغداه و انفتل لا یکلم حتى یاخذ سبحه بین یدیه فیقول: اللهم انى اصبحت اسبحک و احمدک و اهللک و اکبرک و امجدک بعدد ما ادیر به سبحتى و یاخذ السبحه فى یده و یدیرها و هو یتکلم بما یرید من غیر ان یتکلم بالتسبیح و ذکر ان ذلک محتسب له، فعلت هذا اقتداء بجدى. فقال 

له یزید مره بعد اخرى: لست اکلم احدا منکم الا و یجیبنى بما یفوز به. 

در روایت است که وقتى حضرت زین‏العابدین (ع) نزد یزید برده شد، تصمیم به قتل آن حضرت گرفت. او را به حضور طلبید و مقابل خود نگاه داشت تا با حضرت سخن بگوید، شاید بین کلماتش به چیزى برخورد نماید که مستمسک قتلش شود. امام (ع) به سئوالات او پاسخ داد و همان موقع تسبیح کوچکى در دست داشت که با انگشتان خود مى‏گرداند. یزید گفت: من با شما سخن مى‏گویم، به من جواب مى‏دهید و در همان حال با انگشتانت تسبیح را مى‏گردانى، این چیست؟ امام (ع) فرمود: پدرم از جدم رسول اکرم (ص) حدیث نمود که وقتى نماز صبح را مى‏خواند و فراغت مى‏یافت، بدون اینکه با کسى سخنى بگوید، تسبیحى را که مقابلش بود برمى‏داشت و مى‏گفت: بار الها! صبح کردم ترا تسبیح مى‏گویم، حمد مى‏نمایم، به کلمه‏ى توحید یادت مى‏کنم، تکبیرت مى‏گویم، و تمجیدت مى‏نمایم به عدد دانه‏هاى تسبیحى که مى‏گردانم. سپس تسبیح را به دست مى‏گرفت و مى‏گرداند، در حالى که سخنان عادى خود را مى‏گفت بدون اینکه تسبیح بارى تعالى را بگوید و مى‏فرمود: این گرداندن تسبیح، ذکر خدا محسوب مى‏شود، و من این کار را به پیروى از جدم رسول اکرم (ص) انجام مى‏دهم. یزید چند بار گفت: من با هیچ یک از شماها سخن نگفتم، مگر آنکه به من پاسخى پیروزمندانه دادید. 

قواى بدن را طبق رضاى الهى و اوامر حکیمانه‏اش به کار بستن، حاوى ثمرات و فواید بسیارى از نظر فردى و اجتماعى است. 

کسى که حرکات و سکناتش بر وفق رضاى بارى تعالى انجام مى‏شود، گناه نمى‏کند و دامنش به پلیدى معصیت آلوده نمى‏گردد. چنین انسانى از عذاب الهى در امان است و از رحمت واسعه‏ى او برخوردار. 

عن على علیه‏السلام قال: امره قضاء و حکمه و رضاه امان و رحمه. 

على (ع) فرموده: امر پروردگار جهان، فرمان است و حکمت و رضاى خداوند توانا، امان است و رحمت. 

حفظ مصالح اجتماعى با رعایت موازین دینى یکى از شاخه‏هاى شجره‏ى طیبه‏ى رضاى الهى در اعمال قواى برونى و درونى بدن است و این مطلب در خلال روایات زیادى خاطرنشان گردیده است. پس اگر کسى بخواهد گفتار و رفتارش بر اساس رضاى الهى انجام شود، نمى‏تواند از کنار مصالح و مفاسد اجتماع بى‏تفاوت بگذرد و آنها را نادیده انگارد. بر همین اساس امام زین‏العابدین علیه‏السلام با حضور یزید به خطیب گناهکار و دروغگوى او بشدت اعتراض نمود و سخنان ظالمانه‏اش را سخت مورد نکوهش قرار داد. 

و دعا یزید لعنه الله بالخاطب و امره ان یصعد المنبر و یذم الحسین و اباه صلوات الله علیهما. فصعد و بالغ فى ذم امیرالمومنین و الحسین الشهید و المدح لمعاویه و یزید. فصاح زین‏العابدین (ع) ویلک اشتریت مرضات المخلوق بسخط الخالق. 

یزید دستور داد خطیب او منبر برود، از حضرت حسین (ع) و پدرش مذمت کند. منبر رفت و به امام امیرالمومنین (ع) و حضرت حسین شهید (ع) بدگویى زیاد کرد و معاویه و یزید را مورد تمجید بسیار 

 

قرار داد. در این موقع امام سجاد علیه‏السلام به صداى بلند خطیب را مخاطب ساخت و فرمود: واى بر تو! رضاى مخلوق را به غضب خالق خریدارى کردى. 

خلاصه، اولین قسمتى که باید زیر پوشش رضاى الهى قرار گیرد و دعاى امام سجاد (ع) شامل آن مى‏شود، جوارح و قواى بدن انسان است که با اراده و اختیار آدمى انجام وظیفه مى‏نماید، باید فعالیت آنها بر وفق رضاى الهى باشد و در مسیر خشنودى بارى تعالى به کار افتد و این همان است که على (ع) در «دعاى کمیل» به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

یا رب! قو على خدمتک جوارحى و اشدد على العزیمه جوانحى. 

بار الها! جوارحم را در خدمت خودت نیرومند کن و تصمیم را در اداى وظیفه‏ى بندگى محکم نما. 

دومین قسمتى که باید زیر پوشش رضاى بارى تعالى قرار گیرد و دعاى امام سجاد (ع) شامل آن مى‏شود، راضى بودن به قضاى الهى و مقدرات بارى تعالى است. خداوند انسانها را متفاوت آفریده و حظ و نصیب آنان را نیز متفاوت قرار داده است. اختلاف مردم در مراتب عقل و هوش، درک و فهم، حافظه‏ى یادگیرى و یادآورى، تفاوت در چهره و اندام، آهنگ و صدا، حظ و نصیب، رزق و روزى، و دیگر امورى از این قبیل، همه بر اساس مصلحتهاى حکیمانه و اداره‏ى امور جوامع بشرى است. 

عن محمد بن على الرضا عن آبائه علیهم‏السلام قال: قال امیرالمومنین علیه‏السلام: لایزال الناس بخیر ما تفاوتوا و اذا استووا 

هلکوا. 

حضرت عبدالعظیم الحسنى از امام جواد (ع) روایت نموده از پدرانش که على (ع) فرموده: مردم پیوسته در خیر و صلاح به سر مى‏برند، مادام که با هم تفاوت دارند و اگر متساوى شوند، هلاک خواهند شد. 

با تفاوت در چهره و قیافه، زن شوهر را و شوهر زن را مى‏شناسد، پدر و مادر فرزندان را و فرزندان والدین را، دائن مدیون را و مدیون دائن را، فروشنده خریدار را و خریدار فروشنده را تشخیص مى‏دهند، و اگر این تفاوت نمى‏بود و اشخاص با نگاه به یکدیگر شناخته نمى‏شدند، قطعا نظام جامعه دچار اختلالى عظیم و اختلافى شدید مى‏گردید و مفاسدى بزرگ و غیرقابل جبران به بار مى‏آمد. این مشکل در موارد دوقلوهاى یک سلولى مشاهده شده و گاه مادر در تمیز هر یک از فرزندان خود دچار اشتباه گردیده است. مملکت مهندس ساختمان، پزشک جراح، مهندس کشاورزى و دامپزشک و دیگر افراد تحصیلکرده از این قبیل در رشته‏هاى مختلف علمى لازم دارد، ولى دستور علمى مهندس ساختمان را بنا و کارگر ساختمان اجرا مى‏کند، دستور جراح و رسیدگى به حال بیمار را پرستار اجرا مى‏کند، دستور مهندس کشاورزى و دامپزشک را کشاورز و دامدار اجرا مى‏کند. اگر بنا بود همه‏ى مردم در عقل و استعداد مانند بوعلى سینا مى‏بودند و همه در دانشگاهها شرکت مى‏کردند و به مدارج عالى علمى دست مى‏یافتند، مملکت مملو از مهندس و پزشک بود و کسى حاضر نمى‏شد کشاورزى و دامدارى نماید یا پرستار بیمارستان شود یا کارگر ساختمان گردد، و 

در نتیجه، جامعه فلج مى‏شد. تفاوت ساختمان درونى و برونى مردم یک ضرورت اجتناب‏ناپذیر است که به قضاى حکیمانه‏ى بارى تعالى برقرار گردیده و خشنودى و خشم مردم در وضع طبیعى خودشان کمترین اثرى در نظام آفرینش نمى‏گذارد. با توجه به تفاوتهایى که در استعدادها و نیروى فهم و درک انسانها وجود دارد و طبعا ارزش کار و مقدار درآمدشان متفاوت خواهد بود، اگر ظلم و ستم در جامعه نباشد و جهانخواران زورگو مردم ضعیف را به استثمار نکشند، هر فردى کار مى‏کند و به قدر استعداد خود روزى به دست مى‏آورد و ارتزاق مى‏نماید و مصائب زندگى افراد عاجز و معلول و از کار افتاده به عهده‏ى بیت‏المال مسلمین است. بنابراین، هر کس معرفتش به ذات اقدس الهى بیشتر و علم و آگاهیش به نظام آفرینش فزونتر باشد، رضا و تسلیمش در مقابل قضاى حکیمانه‏ى الهى فزونتر است. 

عن ابیعبدالله علیه‏السلام قال: ان اعلم الناس بالله ارضاهم بقضاء الله تعالى عز و جل. 

امام صادق (ع) فرموده است: عالمترین مردم به خداوند، راضى‏ترین آنان به قضاى بارى تعالى است. 

کسانى که از نظر معنوى مدارج عالى کمال را پیموده و به ایمان واقعى دست یافته‏اند، در تمام جزر و مدهاى زندگى و رویدادهاى مطلوب و نامطلوب ایام عمر به قضاى الهى راضى و به مقدرات ذات اقدسش تسلیم‏اند و هرگز جمله‏اى نمى‏گویند که از آن استشمام عدم رضایت شود. رسول گرامى اسلام (ص) این گروه را بسیار محترم شمرده و آنان را مومنین واقعى خوانده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: سال طائفه من اصحابه ما انتم؟ فقالوا مومنون. فقال ما علامه ایمانکم؟ فقالوا: نصبر على البلاء و نشکر عند الرخاء و نرضى بمواقع القضاء. فقال: مومنون و رب الکعبه. 

رسول اکرم صلى الله علیه و آله از گروهى از اصحاب خود سئوال نمود: شما کیستید؟ پاسخ دادند که جمعى هستیم مومن به خداوند. فرمود: علامت ایمان شما چیست؟ گفتند: در مصیبت و بلا صبر مى‏کنیم، در رفاه و گشایش شکر مى‏نماییم، و در مواقع قضاى الهى راضى هستیم. حضرت فرمود: به خداوند کعبه قسم، اینان افراد باایمان‏اند. 

نتیجه آنکه امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعاى موضوع بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و جللنى رضاک. 

بار الها! تمام وجود مرا با جامه‏ى رضا و خشنودیت بپوشان. 

به شرحى که توضیح داده شد، شجره‏ى طیبه‏ى رضاى الهى دو شاخه‏ى بزرگ دارد: یکى آنکه انسان با ایمان، همواره مراقبت کند تمام جوارح و قواى بدنش که با اراده و اختیار او انجام وظیفه مى‏نماید بى‏قید و شرط در اختیار اوامر الهى باشد و طبق رضاى بارى تعالى آنها را به کار بندد. دوم آنکه به مقدرات بارى تعالى راضى و خشنود باشد، هر چند مقدرات او بر وفق خواسته و میل او نباشد، و دعاى حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام شامل هر دو قسمت است و پیروان واقعى آن حضرت باید در مقام دعا آنچنان باشند و در مقام عمل اینچنین. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    70
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188067

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::