شرح دعای مکارم الاخلاق(136 )
امام سجاد (ع) در جملهى دوم دعا که موضوع بحث امروز است، عرض مىکند:
و اغذنى بنعمتک.
بار الها! به نعمت خود قوت و غذا به من عطا فرما.
در این عبارت دو کلمه شایان ملاحظه است: یکى «غذاء» و آن دیگر «نعمت».
الغذاء ما یغتذى به من الطعام و الشراب. هو ما به نماء الجسم و قوامه. و النعمه ما قصد به الاحسان و النفع.
«غذاء» چیزى است از خوردنى و نوشیدنى که با آن تغذیه مىشود، نمو جسم و قوام بدن وابسته به آن است. «نعمت» آن چیزى است که اعطا کنندهاش قصد احسان و نفع رساندن داشته باشد.
بشر و دیگر موجودات زندهى روى زمین به غذا احتیاج دارند. اگر به قدر کافى تغذیه کنند، نیرومند و توانا هستند و قواى آنها به خوبى انجام وظیفه مىکند. اگر تغذیهى آنها ناقص باشد، فعالیتشان به نسبت ناقص خواهد بود، و اگر غذا نرسد، گرسنگى به حیاتشان خاتمه مىدهد. از جملهى آیات بزرگ حضرت بارى تعالى، نظام متقن و محکمى است که براى تغذیهى تمام موجودات زندهى زمین پایهگذارى فرموده و در پرتو آن، حیات فردى و حیات نوعى همهى آنها محفوظ است و چرخهاى زندگى در خشکى و دریا به گردش خود ادامه
مىدهند. نباتات به طور طبیعى از آب و زمین و همچنین از هوا و آفتاب تغذیه مىکنند، خود زنده مىمانند و براى گیاهخواران و دانهخواران غذا مىسازند. حیوانات گیاهخوار و پرندگان دانهخوار از روییدنیها و دانهها تغذیه مىکنند، خودشان زنده مىمانند و غذاى درندگان و پرندگان گوشتخوار را تهیه مىنمایند. جنین تا در رحم است، به وسیلهى جفت از وجود مادر تغذیه مىکند و پیش از آنکه به دنیا بیاید، کارگاه شیرسازى پستان مادر به طور خودکار به راه مىافتد تا همزمان با ولادت نوزاد، غذایش آماده و مهیا باشد. جالب آنکه شیر مادر که غذاى طبیعى کودک است، عالیترین و کاملترین غذا براى اوست و اگر از آن تغذیه کند، تمام نیازهاى کودک برآورده مىشود.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: لیس للصبى لبن خیر من لبن امه.
رسول اکرم (ص) فرموده: براى طفل، هیچ شیرى بهتر از شیر مادر نیست.
بچههاى حیوانات برى و بحرى از خزندگان، پرندگان، چرندگان، درندگان، و حشرات دو گروهاند، بعضى دوران کودکى ندارند مانند ماهیها و حشرات، پس از آنکه تخمریزى کردند، موقعى که بچه از تخم بیرون مىآید به هدایت تکوینى بارى تعالى، خودش از پى غذا مىرود و آنها که دوران کودکى دارند، بعضى براى تغذیه و زنده ماندن به مادر احتیاج دارند و بعضى به حمایت پدر نیز محتاجند و این برنامهها با قلم قضاى الهى، در لوح وجود همهى آنها ثبت شده
است. خلاصه، آفریدگار حکیم از طرفى موجودات زنده را نیازمند به غذا آفریده و از طرف دیگر نظام حکیمانهى جهان را به گونهاى پایهگذارى فرموده که به همهى آنها غذا برسد و نیازشان برطرف گردد.
و ما من دابه فى الارض الا على الله رزقها.
هیچ جنبندهاى روى زمین نیست، مگر آنکه رزقش به عهدهى خداوند است.
ارتزاق انسان از منابع طبیعى با ارتزاق نباتات و حیوانات از جهاتى متفاوت است و در اینجا به ذکر دو مورد اکتفا مىشود. اول: تکوین نبات و حیوان در طبیعت و ارتزاق آنها از یکدیگر در حدى است که بر طبق آن ساخته شدهاند و نمىتوانند چیزى بر کمیت و کیفیتش بیفزایند، اما انسان موجودى است عاقل و آزاد، خداوند به مشیت حکیمانهى خود او را از امتیازات مهمى برخوردار نموده است. یک جا در قرآن شریف فرموده:
هو الذى خلق لکم ما فى الارض جمیعا.
او خداوندى است که تمام آنچه را که در زمین است، براى شما آفریده.
و در جاى دیگر کتاب مجید فرموده:
الم تر ان الله سخر لکم ما فى الارض.
نمىبینى که آفریدگار توانا تمام محتویات کرهى ارض را مسخر و مقهور شما ساخته است.
بشر در پرتو این مزیت اعطایى بارى تعالى، مىتواند از منابع ارضى در تامین رفاه و بهبودى زندگى خویش بهرهبردارى نماید.
درختان جنگل قادر نیستند در خود تغییرات اساسى دهند و وضع خویش را دگرگون سازند، اما انسان قادر است با حفر چاه یا قنات یا به وسیلهى بستن سد در رودخانهها، زمین مرده را احیاء کند و آن را به صورت مزرعه یا باغ میوه درآورد و از محصولش ارتزاق نماید. حیوانات علفخوار فقط از آنچه در طبیعت تکوین شده استفاده مىکنند و نمىتوانند براى خود چراگاه بسازند و از نعمت بیشتر برخوردار گردند، اما انسان قادر است براى دامهایى که از آنها تغذیه مىکند، مرتع به وجود آورد و رزق خود را توسعه دهد. حیوان گوشتخوار مىتواند مرغى را که در طبیعت ساخته شده شکار کند، آن را طعمهى خود سازد، اما انسان ماشین جوجهکشى ساخته و تخممرغهاى طبیعى را به وسیلهى آن ماشین به مرغ تبدیل مىکند و از گوشتش تغذیه مىنماید و خلاصه، ارتزاق انسان از منابع طبیعى با بهرهبردارى تمام موجودات زندهى ارضى بسیار متفاوت است. راهنماى نباتات و حیوانات در گزینش غذاى مفید و متناسب، هدایتى است که حضرت بارى تعالى در عمق وجودشان قرار داده و با سرشتشان آمیخته است و در آن خطا و انحراف وجود ندارد، شاخهى گل مىداند که از چه موادى باید تغذیه کند تا محصولش معطر و رنگین باشد، و همچنین درخت گلابى و انگور مىداند چه موادى را جذب کند تا بتواند گلابى و انگور بیاورد، و چون منشا اعمال نباتات و حیوانات هدایت تکوینى خداوند است، اولا به جبر اجرا مىشود و نبات و حیوان در قبول و رد آنها از خود اراده و اختیارى ندارند تا بتوانند از اجرایش سرپیچى نمایند یا در آن تحول و تغییرى به وجود آورند، و ثانیا هدایت الهى صراط مستقیم است و به ناپاکى و گناه آلوده نیست، آنچه را که انجام مىدهند، بر وفق نظام حکیمانهى آفرینش است. اما انسان، آزاد
آفریده شده و ممکن است بر اثر لذتگرایى، خویشتن را به خوردنیها و نوشیدنیهاى مضر آلوده نماید و به عوارض زیانبارشان مبتلا گردد، و همچنین قادر است غذا را از راههاى غیرمشروع و تجاوز به حقوق دگران تهیه نماید و مرتکب گناه گردد. از این رو، خداوند در کنار هدایت تکوینى، براى انسانها هدایت تشریعى مقرر فرموده و به وسیلهى پیمبران ابلاغ نموده است تا آنان را به مسیر صحیح و مصلحت رهبرى نماید. قرآن شریف دربارهى رهبر بزرگوار اسلام (ص) فرموده:
و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث.
پیمبر اسلام آنچه را که پاک و طیب است بر مردم حلال مىکند و آنچه را که پلید و خبیث است تحریم مىنماید.
دربارهى تهیهى مال دستور داده شده:
یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل.
اى اهل ایمان! اموال یکدیگر را از راه باطل نبرید و نخورید.
اسلام خوردن گوشت خوک و نوشیدن مشروبات الکلى را تحریم نموده و آنها را از خبائث شناخته است. دنیاى پیشرفتهى امروز، هم اکنون گوشت خوک را مىخورد و مشروب الکلى را مىنوشد، زیان نوشابههاى الکلى در دنیاى علم روشن شده و شاید عنقریب عوارض زیانبار گوشت خوک از نظر اخلاقى و معنوى و همچنین از نظر عوارض جسمى نیز روشن و واضح گردد. به دست آوردن رزق حلال و اجتناب از غذاى حرام در آیین مقدس اسلام مورد کمال توجه است و در این باره روایات متعددى از اولیاى گرامى دین رسیده که بعضى از آنها در اینجا ذکر مىشود.
عن ابیجعفر علیهالسلام قال: لیس من نفس الا و قد فرض الله لها رزقها حلالا.
امام باقر (ع) فرمود: هیچ انسانى نیست مگر آنکه خداوند براى او رزق حلال مقرر فرموده است.
و فى وصایا لقمان لابنه: و الزم القناعه و الرضا بما قسم الله و ان السارق اذا سرق حبسه الله من رزقه و کان علیه اثمه و لو صبر لنال ذلک و جاءه من وجهه.
در وصایاى لقمان به فرزندش آمده است: همواره ملازم قناعت و راضى به تقسیم خداوند باش. دزد وقتى مرتکب سرقت مىشود، خداوند از رزق او مىکاهد و گناه دزدى به عهدهاش مىماند. اگر صبر مىکرد و دزدى نمىنمود، همان مقدار از راه مشروع به وى مىرسید.
دخل على علیهالسلام المسجد و قال لرجل: امسک على بغلتى فخلع لجامها و ذهب به فخرج على علیهالسلام بعد ما قضى صلوته و بیده درهمان لیدفعهما الیه مکافاه له فوجد البغله عطلى. فدفع الى غلمانه الدرهمین لیشترى به لجاما. فصادف الغلام اللجام المسروق فى السوق قد باعه الرجل بدرهمین فاخذه بالدرهمین و عاد الى مولاه. فقال على (ع): ان العبد لیحرم نفسه الرزق الحلال بترک الصبر و لا یزداد على ما قدر له.
على (ع) در رهگذر به مسجدى رسید. از قاطر پیاده شد که به داخل مسجد برود، مردى در آنجا بود. قاطر را به او سپرد و وارد مسجد گردید. آن مرد لجام قاطر را درآورد و با خود برد. امام (ع) در
مسجد نماز گزارد، دو درهم در دست گرفته بود تا اجرت آن مرد را بدهد. موقعى که آمد، دید که قاطر بدون نگهبان و بىلجام است. دو درهم را به کسى که با حضرت به داخل مسجد آمده بود داد که برود و لجامى بخرد. او در بازار آمد، لجام قاطر را در دکانى دید که مرد سارق آن را به دو درهم فروخته بود. فرستادهى على (ع) آن را به دو درهم خرید و نزد مولاى خود برگشت و جریان را به عرض حضرت رساند. امام (ع) فرمود: آدمى با بىصبرى، خود را از رزق حلال محروم مىنماید و چیزى بیشتر از آنچه مقدر است به وى نمىرسد.
خلاصه، در اسلام، رزق حلال اهمیت بسیار دارد و مسلمان موظف است این امر را دربارهى خود و دربارهى کسانى که نفقهى آنها بر وى واجب است، رعایت نماید و حداقل از غذایى استفاده کند که در پیشگاه الهى مورد موآخذه قرار نگیرد.
عن رجل من جعفى قال: کنا عند ابیعبدالله علیهالسلام فقال رجل: اللهم انى اسالک رزقا طیبا. قال فقال ابوعبدالله (ع) هیهات هیهات! هذا قوت الانبیاء و لکن سل ربک رزقا لا یعذبک علیه یوم القیامه.
مردى از جعفى مىگوید: در محضر امام صادق (ع) بودیم. شخصى با حضور امام دعا کرد: بار الها! به من رزق طیب روزى فرما. حضرت فرمود: چه درخواستى دور از اجابت، این غذاى پیمبران است. از خداوند رزقى را بخواه که در قیامت تو را براى آن رزق عذاب ننماید.
امام سجاد (ع) در جملهى دوم دعاى مورد بحث امروز، به پیشگاه الهى عرض مىکند:
و اغذنى بنعمتک. بار الها! با رحمت و نعمت خود به من قوت و غذا مرحمت فرما.
امام (ع) از خداوند رزقى را طلب مىکند و غذایى را مىخواهد که منشا آن نعمت و رحمت او باشد. شاید مراد امام زینالعابدین (ع) از این غذا که درخواست نموده، همان رزق طیبى باشد که امام صادق (ع) در حدیث مذکور فرمود: آن رزق پیامبران الهى است.
در پایان بحث امروز، به مناسبت کلمهى «غذاء» که در دعاى امام سجاد (ع) آمده، چند جملهاى از بلاى بزرگ گرسنگى و پاداش الهى به کسانى که گرسنه را سیر مىکنند به عرض شنوندگان محترم مىرسد. خداوند در قرآن شریف گرسنگى را در کنار ناامنى ذکر نموده و این هر دو را مادهى امتحان مردم معرفى فرموده است.
و لنبلونکم بشىء من الخوف و الجوع.
البته شماها را به ناامنى و گرسنگى امتحان مىنماییم.
اگر در جامعه، حکومتى مقتدر وجود داشته باشد و امنیت را برقرار نماید، افراد ظالم براى مصون ماندن از کیفرهاى قانونى دست تعدى به روى مردم نمىگشایند و به آنان تجاوز نمىنمایند. اما اگر حکومت نباشد یا در حکومت احساس ناتوانى و ضعف شود، دست ستمکاران بازمىگردد و جان و مال و عرض مردم در معرض خطر قرار مىگیرد. فقط مومنین به خدا و انسانهاى واقعى هستند که در بود و
نبود حکومت، از مرز حق و فضیلت قدمى فراتر برنمىدارند و از حد انسانیت تجاوز نمىکنند. از این رو، در محیط ناامن، باطنهاى پاک و ناپاک آشکار مىگردد و گروه طیب از خبیث تمیز داده مىشود. گرسنگى همانند ناامنى، وسیلهى آزمایش است. مردم بسیارى از این امتحان مانند امتحان ناامنى سرافکنده بیرون مىآیند.
فى الخبر: و اعوذ بک من الجوع فانه بئس الضجیع.
بار الها! به تو پناه مىبرم از گرسنگى که آن هم بستر بدى است.
براى آنکه مسلمانان در گرسنگى به گناه آلوده نشوند و از مسیر حق منحرف نگردند، از طرفى اسلام سیر کردن گرسنه را کفارهى بعضى از گناهان قرار داده و از طرف دیگر غذا دادن به آنان را از عبادات بزرگ به حساب آورده است.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: من افضل الاعمال عند الله ابراد الکباد الحاره و اشباع الکباد الجائعه و الذى نفس محمد بیده لا یومن بى عبد یبیت شبعان و اخوه المسلم جائع.
رسول اکرم (ص) فرمود: از اعمال افضل و برتر نزد خداوند سرد کردن درونهاى گرم و سیر کردن درونهاى گرسنه است. قسم به خدایى که جان محمد در قبضهى اوست ، ایمان نیاورده است به من بندهاى که شب سیر بخوابد و برادر مسلمانش گرسنه باشد.