سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 8:53 صبح دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق(115 ) 

بسم الله الرحمن الرحیم 

و لیس عندى ما یوجب لى مغفرتک، و لا فى عملى ما استحق به عفوک، و ما لى بعد ان حکمت على نفسى الا فضلک، فصل على محمد و آله، و تفضل على. 

 امام سجاد علیه‏السلام در این چند جمله از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: بار الها! چیزى نزد من نیست که ایجاب کند تو مرا بیامرزى، بار الها! در کارهایم عملى نیست که مرا مستحق عفو تو نماید، بار الها! بعد از بررسى و حکمى که درباره‏ى خود نموده‏ام رهگشایى جز فضل و رحمت تو را ندارم، پس بر محمد و آلش درود فرست و بر من تفضل فرما. به خواست خداوند توانا این قطعه از دعاى حضرت على بن الحسین (ع) موضوع بحث و سخنرانى امروز است. به شرحى که در سخنرانى قبل توضیح داده شد، چهار مطلب محتواى چهار جمله‏ى دعاى امام سجاد (ع) بود: اول وفود و ورود به مغفرت الهى، دوم قصد عفو و بخشش بارى‏تعالى، سوم اشتیاق به گذشت حضرت حق، و چهارم وثوق و اعتماد به فضل او. 

در قطعه‏ى دعاى مورد بحث امروز، ابتدا راجع به مغفرت و عفو خداوند دو جمله به پیشگاه الهى عرض نموده و سپس نتیجه مى‏گیرد که فقط به فضل و رحمت خداوند امیدوار است و بس. 

براى وقوف به مطلب امام (ع) لازم است درباره‏ى هر یک از سه جمله به قدر لازم بحث شود. در جمله‏ى اول عرض مى‏کند:  و لیس عندى ما یوجب لى مغفرتک، بار الها! چیزى نزد من نیست که ایجاب کند تو مرا بیامرزى. 

اولین مطلب شایان دقت که در این کلام آمده و مسلمانان باید همواره به آن توجه داشته باشند این است که خداوند در قرآن شریف مکرر از مغفرت گناهان سخن گفته و به مردم گناهکار وعده‏ى گذشت و غفران داده است، اما در هیچ آیه‏اى از خود، سلب اراده و اختیار ننموده بلکه مغفرت خویش را وابسته به مشیت خود فرموده است و اگر در موردى گناهکار شایسته و لایق غفران نباشد اراده‏ى الهى به مغفرت او تعلق نمى‏گیرد و بخشوده نمى‏شود، خواه گناهش ظاهر و جوارحى باشد و خواه گناهش درونى و معنوى، و این مطلب در خلال بعضى از آیات تصریح شده است. در یک آیه فرموده:  ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء. 

خداوند گناه کسى را که به او شرک آورده است نمى‏آمرزد اما در مورد گناهان غیر شرک، مغفرت بارى‏تعالى شامل کسانى مى‏شود که مشیت او بر غفران آنان تعلق گرفته باشد. در کنار معصیتهاى جوارحى که آشکارا انجام مى‏شود مانند دروغ و تهمت، گناهانى وجود دارد که در ضمیر مردم نهفته است، اگر آنها را به زبان بیاورند آشکار مى‏شود، اگر نه پنهان مى‏ماند، مانند راضى بودن  به وقوع ظلم، و موافقت درونى و باطنى با بقاى ظالم و ادامه‏ى ستم. شاید بعضى از مسلمانان ندانند که رضایت پنهانى به گناه، خود از گناهان بزرگ است. در این باره روایات زیادى از اولیاى گرامى اسلام رسیده است. 

عن على علیه‏السلام قال: الراضى بفعل قوم کالداخل فیه معهم، و على کل داخل فى باطل اثمان: اثم العمل به و اثم الرضا به.  على (ع) فرموده: کسى که راضى به عمل مردمانى باشد همانند شخصى است که خود در آن عمل با آنان همکارى داشته است، و اگر در امر باطلى راضى باشد براى چنین کسى دو گناه است: یکى گناه اصل عمل و آن دیگر گناه رضایت داشتن به آن عمل است. 

مغفرت و بخشش گناهان درونى اشخاص همانند گناهان برونى آنان وابسته به مشیت حضرت بارى‏تعالى است، و این مطلب نیز در قرآن شریف آمده است:  ان تبدوا ما فى انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء.  اگر نیت بدى را که در باطن دارید آشکار نمایید یا آنکه پنهان نگاه دارید مورد محاسبه‏ى الهى قرار مى‏گیرید، هر کس را که بخواهد مى‏بخشد و هر کس را که بخواهد با عذاب خود کیفر مى‏دهد. 

به موقع است در اینجا تذکر داده شود که در مقابل نیتهاى بد و عذاب الهى، نیتهاى خوب و مرضى خداوند نیز مورد محاسبه است و صاحبش از اجر و پاداش بارى‏تعالى برخوردار مى‏گردد، و این هر دو در مورد واقعه‏ى کربلا مصداق دارد. راجع به کسانى که در نیت، 

به قتل حضرت ابى‏عبدالله الحسین علیه‏السلام راضى بوده‏اند در «زیارت وارث» چنین آمده است: 

لعن الله امه قتلتک و لعن الله امه ظلمتک و لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به. 

لعن خداوند به کسانى که تو را کشتند، لعن خداوند به کسانى که درباره‏ات ستم کردند، لعن خداوند به کسانى که قتل مظلومانه‏ى تو را شنیدند و در دل به وقوع آن رضایت دادند. 

اما کسانى که قیام حسین (ع) را قیام الهى و مرضى خداوند دانسته و دوستار آن حضرت و عمل مقدسش هستند در اجر و ثواب با اصحاب شهیدش شریکند و این سخن را جابر بن عبدالله انصارى، موقعى که براى زیارت قبر مقدس امام، و قبور شهداى بزرگوارش به کربلا آمده بود به استناد حدیث رسول اکرم (ص) به عطیه گفته است. جابر پس از آنکه به شهیدان کربلا سلام نمود و به مراتب وفادارى آنان به تعالیم الهى و مجاهده در راه حق شهادت داد، چنین گفت: 

و الذى بعث محمدا صلى الله علیه و آله بالحق لقد شارکنا کم فى ما دخلتم فیه . قال عطیه فقلت لجابر: فکیف و لم تهبط وادیا و لم تعل جبلا و لم تضرب بسیف و القوم قد فرق بین رووسهم و ابدانهم و اوتمت اولادهم و ارملت الازواج. فقال لى: یا عطیه سمعت حبیبى رسول‏الله صلى الله علیه و آله قال: من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فى عملهم و الذى بعث محمدا صلى الله علیه و آله بالحق ان نیتى و نیه اصحابى على ما مضى علیه الحسین علیه‏السلام و اصحابه. 

قسم به خدایى که حضرت محمد (ص) را به پیمبرى مبعوث نمود ما شریک شما هستیم در آنچه شما در آن وارد شدید. عطیه مى‏گوید به جابر گفتم: چگونه تو شریک اصحاب حسین (ع) هستى با آنکه در وادى پستى فرود نیامدى و از کوهى بالا نرفتى و شمشیرى نزدى و اینان بین سر و بدنشان جدایى افتاد، اطفالشان یتیم و زنانشان بیوه شدند. جابر گفت: اى عطیه! از حبیبم رسول خدا (ص) شنیدم فرمود: کسى که مردمى را دوست دارد در قیامت با آنان محشور مى‏شود و کسى که عمل قومى را دوست دارد در کار آنان شریک است و به حق قسم که نیت من و نیت اصحاب من بر همان راه و روشى است که حسین (ع) و اصحابش پیموده‏اند.  

خلاصه اینکه نیت خوب عبادت است و پاداش آن ثواب و اجر الهى است، و نیت بد گناه است و اگر خداوند آن را نیامرزد عذاب و کیفر او را از پى خواهد داشت. 

عن على علیه‏السلام قال: و بما فى الصدور تجازى العباد. 

على (ع) فرموده: جزاى بد و خوب بندگان طبق نیتهایى است که در دل دارند. 

از آنچه مذکور افتاد این نتیجه به دست آمد که خداوند در کتاب مجید وعده‏ى مغفرت گناهان را به مردم داده است به شرط آنکه بخشش گناه بر وفق خواسته و اراده‏ى او باشد و اگر در موردى مشیت بارى‏تعالى به عللى که ما نمى‏دانیم به عفو گناهکار تعلق نگیرد آمرزیده نمى‏شود، خواه گناهش ظاهرى باشد و آشکار و خواه گناهش درونى باشد و پنهان. بنابراین آمرزیدن گناه براى خداوند الزامى نیست و جمله‏ى اول دعاى امام سجاد (ع) در قطعه‏ى موضوع بحث امروز ناظر به 

همین مطلب است، او به پیشگاه بارى‏تعالى عرض مى‏کند: 

و لیس عندى ما یوجب لى مغفرتک، بار الها! چیزى نزد من نیست که ایجاب کند تو مرا بیامرزى و مشمول بخشش و عفو خود قرار دهى. 

اراده‏ى خداوند به مغفرت گناهکاران مایه‏ى امیدوارى آنان است و از خطر یاس که منشاء بسیارى از بدبختیها و محرومیتهاست مصونشان مى‏دارد. تعلیق مغفرت به مشیت، سد راه غرور آنان است و نمى‏گذارد گناهکاران، فکر ایمنى از عذاب الهى در سر بپرورند و در نتیجه، گناهکار همواره خویشتن را بین خوف و رجا احساس مى‏کند و این خود یکى از تعالیم دینى است و تمام پیروان قرآن شریف باید همواره چنین باشند و در این باره روایات زیادى از اولیاى گرامى اسلام رسیده است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: لا یکون العبد مومنا حتى یکون خائفا راجیا و فى حدیث آخر: ارج الله تعالى رجاء لا یجرئک على معصیته و خف الله تعالى خوفا لا یویسک عن رحمته. 

امام صادق (ع) فرموده: بنده‏ى خداوند به مقام ایمان نمى‏رسد تا آنکه واجد خوف و رجا گردد و در حدیث دیگر فرموده: به خداوند امیدوار باش تا حدى که تو را در گناه، جرى و جسور نکند، و از خداوند بترس به اندازه‏اى که تو را از رحمت او مایوس ننماید. 

عن الکاظم علیه‏السلام قال: یا هشام! لا یکون الرجل مومنا حتى یکون خائفا راجیا و لا یکون خائفا راجیا حتى یکون عاملا لما یخاف و یرجو. 

حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: اى هشام! مرد 

مسلمان به مقام ایمان نمى‏رسد تا آنکه خائف و امیدوار باشد و به مقام خوف و رجا نایل نمى‏گردد تا آنکه بر وفق ترس و امیدش عمل نماید. 

عن على علیه‏السلام قال: لا تامنن على خیر هذه الامه عذاب الله لقوله تعالى: فلا یامن مکر الله الا القوم الخاسرون و لا تیاسن لشر هذه الامه من روح الله لقوله تعالى: انه لا ییاس من روح الله الا القوم الکافرون. 

على (ع) فرموده: براى بهترین افراد این امت از عذاب خداوند ایمن مباشید که در قرآن شریف فرموده: از مکر خداوند ایمنى ندارند مگر گروه زیانکاران، و براى بدترین فرد این امت از رحمت خداوند مایوس نباشید که در قرآن شریف فرموده: از رحمت خداوند مایوس نیستند مگر گروه کفار. 

از آنچه مذکور افتاد روشن شد که مغفرت گناهکاران براى خداوند الزامى نیست بلکه معلق به مشیت و اراده‏ى ذات مقدس اوست و نتیجه‏ى مهم وعده‏ى مغفرت خداوند از یک طرف و تعلیق آن به مشیت او از طرف دیگر آن است که مسلمانان همواره بین خوف و رجا باشند، نه از رحمت حق مایوس شدند و نه خویشتن را ایمن از عذاب او بدانند و این حالت روانى نه تنها در شان دین لازم و ضرورى است بلکه سعادت مردم جهان در جمیع شئون زندگى وابسته به این است که همواره بین بیم و امید باشند، مریض باید به درمان خویش امیدوار باشد تا از پى طبیب و دارو برود و باید از شدت مرض و مزمن شدن آن بترسد تا از آنچه مضر است پرهیز نماید، کشاورز باید امیدوار به 

برداشت محصول باشد و بذر خود را در زمین بیفشاند و باید از آفتهاى گوناگون بترسد و کمال مراقبت را معمول دارد، و همچنین سایر امور مربوط به زندگى تمام انسانها باید همواره بین خوف و رجا باشد. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعا که موضوع بحث و سخنرانى امروز است، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و لا فى عملى ما استحق به عفوک، بار الها! در کارهایم عملى نیست که مرا مستحق عفو و بخشش تو نماید. 

نمى‏دانیم چه اعمالى مى‏تواند افراد باایمان را از استحقاق و شایستگى عفو بارى‏تعالى برخوردار نماید ولى با توجه به محتواى بعضى از آیات و اخبار شاید بتوان گفت کسانى که خالصا لوجه الله جهاد مى‏کنند و به منظور اعلاى کلمه‏ى حق از جان خود مى‏گذرند و در عرصه‏ى پیکار با دشمن کشته مى‏شوند و بر اثر عمل مقدسى که انجام مى‏دهند به استحقاق عفو الهى نایل مى‏گردند. خداوند در یکى از آیات قرآن شریف راجع به امر جهاد و کشته شدن در راه حق فرموده است: 

ان الله اشترى من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فى التوراه و الانجیل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم . 

خداوند، جان و مال افراد باایمان را به بهاى بهشت خریدارى نموده است. اینان در راه خداوند مقاتله مى‏کنند، از کفار مى‏کشند و خود نیز کشته مى‏شوند. این پیمان الهى است، عهدى است که بحق در تورات و انجیل و قرآن وعده داده شده است و کیست که از 

خداوند به عهد خود وفادارتر باشد. اى اهل ایمان! به این معامله شاد و مسرور باشید و بدانید که این خود، پیروزى و فوز بزرگى است. 

قال النبى صلى الله علیه و آله: ان الغزاه اذا هموا بالغزو کتب الله لهم برائه من النار. 

رسول اکرم (ص) فرموده است: وقتى مجاهدین راه حق به جنگ تصمیم مى‏گیرند خداوند به قلم قضاى خود آزادى آنان را از آتش دوزخ ثبت مى‏نماید. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    41
    :: بازدید دیروز ::
    21
    :: کل بازدیدها ::
    188571

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::