سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 8:44 صبح دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق(110 )

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: یا على! اثقل الجهاد من اصبح  و لا یهم بظلم احد. 

رسول اکرم به على (ع) فرمود: برترین جهاد این است که آدمى صبح کند در حالى که نیت ستم احدى را در دل ندارد و فکر ظلمى را در سر نمى‏پرورد. 

به شرحى که توضیح داده شد ظلم نمودن یا معلول جهل و نادانى است یا ناشى از ضعف و ناتوانى، آن کس که ظلم و عدل را مى‏شناسد و از حدود آنها به خوبى آگاهى دارد و همچنین آن کس که در مقابل دشمن برون یعنى رقیب خود یا دشمن درون یعنى هواى نفس خویش نیرومند و تواناست نیازى ندارد که براى نیل به هدفهاى خود از در ظلم وارد شود، دروغ بگوید، خیانت کند، بى‏گناهى را متهم نماید، خونى را به ناحق بریزد، و دهها ظلم دیگر از این قبیل، او در کمال قوت و قدرت راه صحیح خود را بر اساس عدل و دادگرى مى‏پیماید و سرانجام با سربلندى و پاکدامنى پیروز مى‏گردد. امام سجاد (ع) در یکى از دعاهاى خود بر همین مبناى اساسى در پیشگاه الهى سخن گفته و ذات اقدس او را از ظلم مبرا و منزه خوانده است. 

و قد علمت انه لیس فى حکمک ظلم و لا فى نقمتک عجله و انما یعجل من یخاف الفوت و انما یحتاج الى الظلم الضعیف و قد تعالیت یا الهى عن ذلک علوا کبیرا. 

بار الها! مى‏دانم که در حکم تو ظلم نیست و در کیفر اعمال گناهکاران شتاب ندارى زیرا کسى در کار خود عجله مى‏کند که از فوت شدن فرصت خائف باشد و آن کس که ضعیف و ناتوان است به ظلم احتیاج دارد. بار الها! تو از این نقائص در حد اعلى مبرا و منزهى. 

حضرت زین‏العابدین (ع) در قسمت اول این قطعه از دعا که موضوع سخنرانى امروز است، پس از ذکر صلوات، به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: 

و لا اظلمن و انت مطیق للدفع عنى، بار الها! موجباتى را فراهم آور که من مورد ستم دگران واقع نشوم که تو قادرى آن را از من بگردانى. 

دعاى امام (ع) شامل ظالمهاى دو گروه مى‏شود: گروه اول کسانى هستند که از مقام امام آگاهى ندارند و حدود الهى را درباره‏ى آن حضرت نمى‏شناسند و بر اثر جهل و نادانى ظلم مى‏کنند، گروه دوم کسانى هستند که تا حدى به مقام امام معرفت دارند ولى برده و بنده‏ى هواى نفس خویشتن‏اند و براى اقناع تمایلات و نیل به هدفهاى غیر مشروع خود به امام ستم مى‏کنند، حضرت على بن الحسین علیهماالسلام دفع ظلم هر دو گروه را از پیشگاه حضرت بارى‏تعالى درخواست مى‏نماید. در پایان بحث ظلم به موقع است این نکته خاطرنشان گردد که تنها مخلوق خداوند نیست که مورد ستم بشر واقع مى‏شود بلکه انسانهاى نادان و هوى‏پرست بر اثر شرک، ذات اقدس الهى را نیز مورد ستم قرار مى‏دهند. قرآن شریف از زبان لقمان حکیم نقل نموده که به فرزندش فرمود: 

یا بنى! لا تشرک بالله، ان الشرک لظلم عظیم، فرزند عزیز! به خداوند، شرک نیاور و براى او عدیل و نظیرى قرار مده که شرک ظلمى است بس بزرگ. 

در آیه‏ى دیگر، خداوند فرموده است: 

الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون، 

کسانى که ایمان آورده و ایمان خویش را به ظلم نیالوده‏اند داراى ایمنى هستند و از نعمت هدایت بارى‏تعالى برخوردار. 

روى عن عبدالله بن مسعود قال: لما نزلت هذه الایه شق على الناس و قالوا یا رسول‏الله: و اینا لم یظلم نفسه؟ فقال صلى الله علیه و آله: انه لیس الذى تعنون. الم تسمعوا الى ما قال العبد الصالح: یا بنى لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم. 

از عبدالله بن مسعود روایت شده که وقتى این آیه بر رسول گرامى نازل شد، براى مسلمانان گران آمد. به پیمبر عرض کردند: کدام یک از ما به نفس خود ظلم نکرده است؟ بنابراین طبق این آیه هیچ یک از ما ایمنى نخواهد داشت. رسول اکرم (ص) فرمود: مقصود از آیه آن نیست که در فکر شما آمده، مگر نشنیده‏اید که بنده‏ى صالح خداوند به فرزندش فرمود: شرک به بارى‏تعالى نیاور که شرک، ظلمى است بزرگ، یعنى مقصود از ظلم در این آیه شرک به حضرت بارى‏تعالى است. 

ظلم شرک درباره‏ى خداوند ممکن است ناشى از جهل مشرک باشد، از این نظر که درباره‏ى مخلوق ناچیزى به افراط گراییده آن را از حد مخلوق بودن خارج نموده و هم‏قدر آفریدگار قرار داده است و پرستش را که به ذات اقدس الهى اختصاص دارد درباره‏ى آن آفریده‏ى جماد معمول داشته است، و ممکن است ظلم شرک، ناشى از هواى‏پرستى باشد یعنى بت‏پرست مى‏داند که قطعه سنگ یا چوبى که پدرانش به صورت بت درآورده‏اند لیاقت پرستش ندارد ولى هواى نفس فرمان مى‏دهد تعصب قومى را حفظ کن، معبود پدران خویش را از یاد مبر، و بت باقیمانده از 

آباى خود را همچنان بر کرسى خدایى نگاهدارى بنما. گناه شرک نزد حضرت بارى‏تعالى آنقدر مهم است که صریحا در قرآن شریف فرموده: 

ان الله لا یغفر ان یشرک به، خداوند گناه کسى را که به او شرک آورده است نمى‏آمرزد و او را مشمول عفو خود قرار نمى‏دهد. 

از آنچه مذکور افتاد روشن شد که امام (ع) در قسمت اول این قطعه از دعا که موضوع سخنرانى امروز است به پیشگاه الهى عرض مى‏کند: بار الها! تو قادرى ظلم ظالم را بگردانى، موجباتى را فراهم آور که من مورد ستم دگران واقع نشوم. 

در قسمت دوم دعاى امروز عرض مى‏کند: 

و لا اظلمن و انت القادر على القبض منى، بار الها! چنان کن که از من نیز به دگران ستمى نرسد که تو مى‏توانى مرا از آن بازدارى. 

نظیر آنچه در دعاى «مکارم‏الاخلاق»، موضوع سخنرانى امروز آمده است امام سجاد (ع) با تعبیر دیگرى آن را در دعاى چهاردهم صحیفه‏ى سجادیه از پیشگاه الهى خواسته است: 

اللهم فکما کرهت الى ان اظلم فقنى من ان اظلم. 

بار الها! همانطور که نمى‏خواهى من مورد ظلم و تعدى واقع شوم مرا نگاهدارى و محافظت فرما تا به دگران ستم نکنم. 

با توجه به اینکه قضاى قطعى بارى‏تعالى بر این تعلق گرفته است که بشر در اعمال تشریعى و تکالیف دینى آزاد باشد، لازم است نگاهدارى و قبض مردم از ارتکاب ظلم که در دعاى امام آمده به گونه‏اى واقع شود که منافى با اصل اختیار و آزادى انسانها نباشد. خداوند براى تحقق بخشیدن به این هدف مقدس و بازداشتن مردم از اعمال ظالمانه با 

حفظ جهات آزادى، برنامه‏ى تعلیم و تربیت را به وسیله‏ى پیمبران پایه‏گذارى نمود و در تمام قرون و اعصار، افراد شایسته و لایقى را براى تربیت انسانها مبعوث فرمود تا با سعى و مجاهده، مردم را به صراط مستقیم انسانیت سوق دهند و از نعمت عدل و انصاف برخوردارشان سازند و این مطلب صریحا در قرآن شریف آمده است: 

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط. 

ما رسولان خود را با ادله‏ى روشن و کتاب و میزان فرستادیم تا مردم را آنچنان بسازند و به گونه‏اى تربیت نمایند که خودشان به جاذبه‏ى معنوى و کشش روحانى به عدل و دادگرى قیام نمایند. 

ملاحظه مى‏کنید که در این آیه تصریح شده که هدف بعث رسل و انزال کتب این است که قیام مردم در جامعه بر اساس عدل باشد. اولین قدمى را که تمام پیمبران الهى در راه انسان‏سازى و تربیت مردم برمى‏داشتند اقامه‏ى بزرگترین عدل یعنى احیاى توحید و یکتاپرستى و سرکوب نمودن عظیمترین ظلم یعنى اماته‏ى شرک و بت‏پرستى بود. یکتاپرستى، مردم را از بندگى و بردگى غیر خدا آزاد مى‏سازد، به آنان عزت نفس و شخصیت مى‏بخشد، و این حالت روانى، خود عامل بسیار موثر در اجتناب از ظلم و تعدى است. ولى انبیا براى از میان بردن بت و نابود ساختن اندیشه‏ى بت‏پرستى صدمات و لطمات بسیار دیدند و با تعصبهاى جاهلانه‏ى مردم نادان سخت مواجه بودند، تا جایى که بعضى از آنان جان خود را از دست دادند، اما سرانجام توانستند با حفظ آزادى و اختیار بشر گروهى را بیدار کنند، آنان را به خود 

آورند، نیروى عقلشان را به فعالیت وادارند، و از راه باطل شرک بگردانند و به خداى یگانه متوجهشان نمایند. از پى استدلال عقلى، در اثبات توحید و ابطال شرک و اینکه توحید عدل است و شرک ظلم، سخن از عدل و ظلم اخلاق و اعمال و افعال به میان آوردند و موضع واقعى هر یک از آنها را طبق دستور بارى‏تعالى توضیح دادند و افراط و تفریط هر یک را بیان نمودند و در ضمن فواید عدل و زیانهاى ظلم را در زندگى دنیا خاطرنشان ساختند، و به قوم خود فهماندند که رعایت عدل علاوه بر فواید دنیوى موجب پاداش اخروى و اجر الهى است و اعمال ظالمانه با زیانهاى دنیوى عذاب قیامت و کیفر الهى را در پى دارد. اگر کسانى در دنیا به ظلم آلوده شده‏اند و به جان و مال و عرض مردم تجاوز نموده‏اند باید آنها را در دنیا تصفیه کنند و صاحبان حق را راضى نمایند و با توبه و استغفار، حقوق مردم از میان نمى‏رود. 

عن شیخ من النخع قال قلت لابى‏جعفر علیه‏السلام: انى لم ازل والیا منذ زمن الحجاج الى یومى هذا فهل لى من توبه. قال فسکت ثم اعدت علیه فقال: لا حتى تودى الى کل ذى حق حقه. 

پیرمردى از نخع مى‏گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: من از زمان حجاج تا امروز والى و استاندار بوده‏ام، آیا براى من توبه هست و مى‏توانم با استغفار، آلودگى خویش را برطرف نمایم؟ حضرت سکوت کرد. مى‏گوید دوباره پرسیدم. فرمود: با توبه نمى‏شود مگر حق هر صاحب حقى را به وى ادا کنى. 

اگر در دنیا انسان مغرور و مسئولى از پى راضى کردن صاحبان حق نرود باید در قیامت به انتظار تصفیه‏ى حساب سخت و کیفر شدید 

الهى باشد. در قرآن شریف آمده است: 

ان ربک لبالمرصاد، پروردگارت در کمینگاه، مراقب اعمال و افعال مردم است. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: المرصاد قنطره على الصراط. لا یجوزها عبد بمظلمه عبد. 

امام صادق (ع) فرمود: «مرصاد» نقطه‏ى مرتفعى است بر صراط که از آن گذر نمى‏کند بنده‏اى که مورد مطالبه و موآخذه مظلومى باشد. 

نتیجه آنکه خداوند با رعایت آزادى و اختیار، بشر را به وسیله‏ى پیمبران هدایت مى‏نماید، نیک و بد، حق و باطل، و عدل و ظلم را در شئون مختلف به وى ارائه مى‏کند. این مردم‏اند که مى‏توانند آزادانه آن را بپذیرند یا به اختیار خویشتن آن را رد کنند، و این مطلب صریحا در کتاب مجید آمده است: 

انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا. 

ما راه را به انسان ارائه مى‏کنیم و به مسیر سعادت و کمال، هدایتش مى‏نماییم، او آزاد است، مى‏تواند نعمت هدایت ما را شکرگزار باشد و مى‏تواند آن را کفران نماید. 

امام (ع) در قطعه‏ى دوم دعا، موضوع بحث سخنرانى امروز، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و لا اظلمن و انت القادر على القبض منى: بار الها! چنان کن که از من به دیگران ستمى نرسد که تو مى‏توانى مرا از آن بازدارى. 

مراد امام از قبض و بازداشتن سلب آزادى و اختیار نیست، بلکه 

مى‏خواهد عرض کند: بار الها! تو مقلب القلوبى و دلها در قبضه‏ى قدرت توست، اگر اراده فرمایى مى‏توانى انسان دعاکننده را مورد حمایت و نصرت مخصوص خود قرار دهى، در اندیشه و فکرش تحول و دگرگونى ایجاد نمایى و در ضمیرش موجباتى را فراهم آورى که خودش آزادانه از نیت ظلمى که در سر پرورانده و به انجامش تصمیم گرفته است منصرف شود، دست تجاوز به شخص مورد نظر دراز نکند و دامن خویش را به گناه ظلم نیالاید. همچنین تو مسبب الاسبابى، قدرت دارى در خارج از وجود دعاکننده موجباتى را فراهم آورى که از ظلم مورد نظرش آزادانه خوددارى نماید، مثلا اگر دعاکننده تصمیم داشت از مسلمانى که موجب آزردگى و رنجش خاطرش گردیده در مجلسى یا حضور جمع غیبت نماید و با این جرم بزرگ، رنجش خویش را جبران کند اما در لحظه‏اى که مى‏خواست زبان به غیبت بگشاید یکى از دوستان صمیمى و ارزشمند آن شخص که بنا بود مورد غیبت واقع شود در مجلس حضور یافت، با آمدن او از تصمیم خود گذشت، همچنان لب فروبست و از غیبت صرفنظر نمود. بنابراین، امام (ع) از جمله‏ى: «و انت القادر على القبض منى» خواستار سلب آزادى و اختیار از دعاکننده نیست، چه آنکه این دعا برخلاف سنت الهى در آزادى بشر است، بلکه مقصود این است که در هر مورد با عاملى موثر یا رویدادى مناسب زمینه‏اى فراهم آید که دعاکننده با اختیار خویش از ستم چشم بپوشد و خود را به ظلم آلوده ننماید. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    36
    :: بازدید دیروز ::
    21
    :: کل بازدیدها ::
    188566

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::