تنزیل نور


ساعت 5:8 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق( 104)

عن على علیه‏السلام قال: من استطاع منکم ان یلقى الله تعالى و هو نقى الراحه من دماء المسلمین و اموالهم سلیم اللسان من اعراضهم فلیفعل. 

على (ع) فرموده: هر کس مى‏تواند خداوند را به گونه‏اى ملاقات نماید که دستش به خون مسلمین و اموال آنان آلوده نباشد و همچنین زبانش از تجاوز به عرض مسلمانان سالم مانده باشد به این مهم اقدام کند و موجبات پاکى و تنزه خود را فراهم آورد. 

در صدر اسلام، پیش از آنکه رسول اکرم (ص) به مدینه مهاجرت نماید، بعضى از مشرکین و کفار قریش با آیین الهى و پیشواى دین سخت مخالفت مى‏کردند و اظهار عداوت مى‏نمودند. پس از آنکه پیمبر اسلام (ص) به مدینه مهاجرت فرمود و دین الهى رفته رفته قوت گرفت، عده‏اى از معاندین مردند و عده‏اى در جنگها کشته شدند و سپس پسرانشان به اسلام گرایش یافتند و دین حق را پذیرا شدند، گاهى مسلمانان در برخورد با 

آنان پدرانشان را به بدى یاد مى‏کردند و به عرض آنان با نام بردن اسلافشان اهانت مى‏نمودند. پیشواى اسلام در مواردى این عمل را منع نمود و اجازه نمى‏داد مسلمانى به علت انحراف پدرش مورد اسائه‏ى ادب قرار گیرد. عکرمه بن ابى‏جهل یکى از افرادى بود که پس از گذشت مدتى از کشته شدن پدرش در جنگ بدر، قبول اسلام نمود و جریان امرش چنین بود: 

رکب البحر فاصابته عاصف فعاهد ربه ان یاتى رسول‏الله صلى الله علیه و آله و یبایعه ان انجاه الله تعالى. فنجى و اتى و اسلم فقام صلى الله علیه و آله فاعتنقه و قال مرحبا بالراکب المهاجر و کان المسلمون یقولون هذا ابن عدو الله ابى‏جهل. فشکى ذلک الى النبى صلى الله علیه و آله فمنعهم من ذلک. 

براى عکرمه سفر دریا پیش آمد. بین راه دچار طوفان گردید. در همان جا با خداوند بزرگ پیمان بست که اگر از دریا نجات یافتم نزد رسول اکرم (ص) بروم و ایمان بیاورم. خداوند او را نجات داد. حضور پیشواى اسلام شرفیاب شد و ایمان آورد. حضرت از جا حرکت کرد، با او معانقه نمود و به او خوشامد گفت. مسلمانان در برخورد با وى مى‏گفتند: این پسر دشمن خدا، ابى‏جهل است. عکرمه از این امر به رسول گرامى (ص) شکایت برد و حضرت مسلمانان را از این عمل منع فرمود. 

نام پدر را در حضور فرزند بردن و او را به بدى یاد کردن هتک به عرض و آبروى فرزند است، او را تحریک مى‏کند، مهیاى دفاع مى‏شود و به گفته‏ى وى پاسخ مى‏گوید، و همین امر مى‏تواند منشاء اختلاف شود، و اگر گسترش یابد وحدت جامعه را بر هم مى‏زند. به  همین جهت پیمبر گرامى مردم را از این عمل ناروا برحذر داشته است. 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: خرج رسول‏الله صلى الله علیه و آله لعرض الخیل. فمر بقبر ابى‏احیحه. فقال ابوبکر: لعن الله صاحب هذا القبر فو الله ان کان لیصد عن سبیل الله و یکذب رسول‏الله صلى الله علیه و آله. فقال خالد ابنه: و لعن الله ابا قحافه فو الله ما کان یقرى الضیف و لا یقاتل العدو. فلعن الله اهونهما على العشیره فقدا. فالقى رسول‏الله (ص) خطام راحلته على غاربها، ثم قال اذا انتم تناولتم المشرکین فعموا و لا تخصوا فیغضب ولده. 

امام باقر (ع) فرمود: مرکبهاى سوارى را براى مشاهده‏ى پیغمبر اکرم (ص) در خارج شهر مهیا نموده بودند و حضرت براى دیدن آنها مى‏رفت. بین راه از کنار قبر ابى‏احیحه عبور نمود. ابوبکر گفت: خدا لعنت کند صاحب این قبر را که مانعى بود در سر راه دین خدا و پیمبر گرامى را تکذیب مى‏نمود. خالد، فرزند صاحب قبر، که در معیت رسول اکرم (ص) بود گفت: خدا لعنت کند ابى‏قحافه را که تکریم میهمان نمى‏نمود و با دشمن نمى‏جنگید. خدا لعنت کند از این دو نفر آن را که مرگش براى عشیره و قومش به پستى و خوارى تلقى گردید. در این موقع رسول اکرم (ص) عنان شتر را به گردنش افکند و فرمود: وقتى خواستید از مشرکین نام ببرید، به کلام خود جنبه‏ى عمومى و همگانى دهید نه آنکه از شخص معین یاد کنید و فرزندش را عصبانى و خشمگین نمایید. 

چهارمین کلام مذمومى که امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» از آن نام برده و شیطان به زبانش جارى مى‏کند «شهادت باطل» است یعنى به دروغ گواهى دادن. اداى شهادت در محکمه‏ى قضا براى احقاق حق و اقامه‏ى عدل از امور مهم دینى است. در قرآن شریف و همچنین در کتب احادیث، آیات و اخبار متعددى در این باره رسیده و تاکید شده است وقتى دعوایى نزد قاضى شرع مطرح است و بعضى از آن آگاهى دارند اگر به عنوان گواه خوانده شوند اجابت کنند و از دادن گواهى شانه خالى نکنند و کتمان شهادت ننمایند. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام فى قول الله عز و جل: و لا یاب الشهداء اذا ما دعوا، فقال: لا ینبغى لاحد اذا دعى الى شهاده یشهد علیها ان یقول لا اشهد لکم. 

امام صادق (ع) در تفسیر آیه‏ى «و لا یاب الشهداء اذا ما دعوا» فرموده است: وقتى کسى براى اداى شهادت خوانده شود نباید بگوید: من شهادت نمى‏دهم و نمى‏تواند از وظیفه سر باز زند. 

عن الرضا علیه‏السلام قال: اذا دعى رجل لیشهد على رجل فلیس له ان یمتنع من الشهاده علیه من قوله و لا یاب الشهداء. 

حضرت رضا (ع) فرمود: وقتى مردى براى اداى شهادت خوانده شود، حق ندارد از اجابت امتناع نماید و در پایان حدیث، امام (ع) همان آیه را که امام صادق در حدیث خود فرموده بود، شاهد آورده است. 

امام سجاد (ع) در این قطعه‏ى دعا زبان را از بعد گناهانش مورد توجه قرار داده و در زمینه‏ى شهادت از گواهى باطل نام برده  است. شهادت باطل از جرایم مهم و از گناهان بسیار بزرگ است، گواهى دروغ مى‏تواند خون مسلمانى را به ناحق بریزد یا به مسلمانى زیانى وارد کند که براى او غیر قابل جبران باشد. خداوند در قرآن شریف گواهى دروغ را «قول زور» خوانده و فرموده است: فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور. 

از پلیدیها اجتناب کنید، خواه بت باشد یا غیر بت، و همچنین از گفته‏ى زور اجتناب نمایید. 

عن النبى صلى الله علیه و آله: عدلت شهاده الزور بالشرک بالله. 

رسول اکرم (ص) فرمود: در این آیه، شهادت دروغ معادل شرک به خداوند قرار داده شده است. 

درباره‏ى شهادت زور و مجازات دنیوى و اخروى آن روایات متعددى رسیده و در اینجا براى اجتناب از تطویل کلام به ذکر یک حدیث اکتفا مى‏شود. 

عن هشام بن سالم عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: شاهد الزور لا تزول قدماه حتى تجب له النار. 

هشام بن سالم از امام صادق (ع) حدیث نموده که فرمود: شاهد زور در قیامت قدم از قدم برنمى‏دارد تا آتش دوزخ بر وى قطعى گردد. 

پنجمین کلام مذموم که امام سجاد (ع) در این قطعه از دعا ذکر نموده و شیطان آن را به زبان اشخاص جارى مى‏کند، «غیبت مسلمان» است از مسلمان. امام در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

او اغتیاب مومن غائب. غیبت از جمله‏ى گناهان کبیره است و 

خداوند در قرآن شریف صریحا آن را نهى نموده و فرموده است: و لا یغتب بعضکم بعضا، بعضى از شما مسلمانان غیبت نکنید از دیگر برادران خود و از این گناه سنگین اجتناب نمایید. 

در سخنرانى شماره‏ى 30 راجع به غیبت از جهات متعدد بحث شد و در اینجا به ذکر مقدمه‏اى کوتاه و چند حدیث اکتفا مى‏شود. بسیارى از گناهان که ارتکاب آنها مستلزم شرایط و مقدماتى است و گاهى گناهکار براى تهیه‏ى مقدمات گناه با مشکل رو به رو مى‏شود و ناچار از آن مى‏گذرد، اما گناه غیبت با آنکه بسیار عظیم است، شرایط و مقدماتى لازم ندارد و غیبت‏کنندگان از مرد و زن به آسانى زبان را مى‏گردانند و غیبت مى‏کنند و شنوندگان نیز بدون زحمت و در کمال سهولت، گفته‏هاى آنان را استماع مى‏نمایند. بعضى از گناهان در شرایط مخصوص زمانى و مکانى قابل تحقق‏اند ولى غیبت نمودن و غیبت شنیدن شرط مکانى و زمانى ندارد. از این رو گناه غیبت، روز و شب، در سفر و حضر، در کوى و برزن، در اداره و مغازه، در عروسى و عزا، در منزل و مسجد، و خلاصه همیشه و همه جا قابل تحقق است و همین سهولت غیبت موجب شده است که پیشواى اسلام خطر آن را حتى در محیط مقدس مسجد گوشزد کند و به مسلمانان خاطرنشان فرماید. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: الجلوس فى المسجد انتظار الصلوه عباده ما لم یحدث. قیل یا رسول‏الله! و ما یحدث؟ قال: الاغتیاب. 

رسول اکرم (ص) فرمود: نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است مادامى که عملى را انجام ندهد. عرض شد یا رسول‏الله! چه  عملى؟ فرمود غیبت. 

اوحى الله تعالى الى موسى علیه‏السلام: من مات تائبا عن الغیبه فهو آخر من یدخل الجنه و من مات مصرا علیها فهو اول من یدخل النار. 

خداوند به موسى بن عمران وحى فرمود: هر کس بمیرد و از غیبت توبه کرده باشد، او آخرین شخصى است که به بهشت مى‏رود و اگر بمیرد و در گناه غیبت اصرار داشته باشد، او اول کسى است که در آتش وارد مى‏شود. 

عن الباقر علیه‏السلام انه قال: وجدنا فى کتاب على علیه‏السلام ان رسول‏الله صلى الله علیه و آله قال على المنبر: و الله الذى لا اله الا هو ما اعطى مومن قط خیر الدنیا و الاخره الا بحسن ظنه بالله عز و جل و الکف عن اغتیاب المومن. 

امام باقر (ع) فرمود در کتاب امیرالمومنین یافتیم که رسول گرامى (ص) در منبر به خداوند یگانه قسم یاد کرد که به هیچ مومنى هرگز خیر دنیا و آخرت اعطا نمى‏شود مگر آنکه نسبت به حضرت بارى‏تعالى حسن ظن داشته باشد و از غیبت مردم خوددارى نماید. 

ششمین کلام مذموم که امام سجاد (ع) در دعاى «مکارم‏الاخلاق» از آن نام برده و شیطان به زبان اشخاص جارى مى‏کند، دشنام‏گویى به شخصى است که حضور دارد و سب را مى‏شنود. امام (ع) در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  او سب حاضر. 

زبان از جوارحى است بسیار ارزشمند و مفید. زبان مى‏تواند با سخنان عالمانه و مقالات حکیمانه، جامعه را عالم بسازد و از فرهنگ و  دانش برخوردار نماید، زبان مى‏تواند با مواعظ حسنه و اندرزهاى مشفقانه مردم را تربیت کند و به راه سعادت و رستگارى سوقشان دهد. همچنین زبان از جوارحى است بسیار خطرناک و مضر و آفتش از آفت تمام اعضا و جوارح بیشتر است. از جمله آفات زبان سب و بدگویى به افراد در حضور آنان است. مردم از زبان این قبیل اشخاص وحشت دارند و تا جایى که بتوانند از آنان مى‏گریزند. این گروه در جامعه مبغوض‏اند و در پیشگاه الهى مطرود. 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: ان ابغض خلق الله عبد اتقى الناس لسانه. 

امام صادق (ع) فرمود: مبغوضترین خلق خداوند بنده‏اى است که مردم از او براى شر زبانش پرهیز دارند. 

اگر شخص بدزبان به انسان شریفى سب و شتم نماید اما او در مقابل، سکوت کند و چیزى نگوید، عملش مایه‏ى خشنودى بارى‏تعالى و موجب خشم شیطان است، و خداوند در مقابل سکوتش به وى اجر خواهد داد. اما اگر فحاش بد بگوید و شنونده، مقابله به مثل نماید و فحش او را با فحش پاسخ دهد، آن دو، مصداق این حدیث شریف خواهند بود. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: المتسابان شیطانان یتعاونان و یتهاتران. 

رسول اکرم (ص) فرموده: دو نفر که به یکدیگر دشنام مى‏گویند دو شیطان‏اند که به هم کمک مى‏کنند و به صورت معامله‏ى پایاپاى فحش مبادله مى‏نمایند. 

ناگفته نماند که مسئولیت آن کس که فحش را آغاز نموده 

به مراتب سنگینتر از کسى است که فحش را پاسخ مى‏دهد، چه او به وجود آورنده‏ى این صحنه‏ى گناه است و اگر پاسخگو در سخنان خویش شتم نکند و در کلام از حد تجاوز ننماید به موجب روایت، وزر او نیز به عهده‏ى آغازکننده‏ى دشنام خواهد بود. 

عن ابى‏الحسن موسى علیه‏السلام فى رجلین یتسابان فقال: البادى منهما اظلم و وزر صاحبه علیه ما لم یتعد المظلوم. 

حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام درباره‏ى دو مردى که به یکدیگر دشنام مى‏دادند فرمود: آن کس که فحش را آغاز نموده ظالمتر است، گناه خودش و گناه شخص مقابلش به عهده‏ى اوست در صورتى که شخص مقابل در کلام خود تعدى و تجاوز نکرده باشد. 

بدبختانه بعضى از افراد بر اثر معاشرت با اشخاص بدزبان و فحاش آنچنان به دشنام‏گویى و سب دیگران خو گرفته و عادت کرده‏اند که حتى در ملاقاتهاى عادى و ضمن احوالپرسى سخنانشان آمیخته به سب و بدگویى است. اینان متوجه باشند که تمام کلماتى را که مى‏گویند در نامه‏ى عملشان ثبت مى‏شود و در قیامت مورد محاسبه و موآخذه قرار مى‏گیرند. به علاوه حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله به این گروه اعلام خطر نموده و فرموده است: 

سباب المومن کالمشرف على الهلکه. 

کسانى که فحاش‏اند و به مسلمانان دشنام مى‏گویند بدانند با این عملى که انجام مى‏دهند در پرتگاه تباهى و هلاکت قدم گذارده‏اند. 

یعنى اگر به خود نیایند و روشى را که در پیش گرفته‏اند ترک 

نگویند و همچنان به عمل ناپسند خود ادامه دهند، سقوط مى‏کنند و سرانجام پرونده‏ى اعمالشان در زندگى دنیا به بدبختى و سیه‏روزى بسته مى‏شود. 

نتیجه آنکه امام سجاد (ع) در این قطعه‏ى دعاى «مکارم‏الاخلاق» از شش گناه زبان نام برده که در سخنرانى امروز راجع به هر یک از آنها توضیح مختصرى داده شد. اما پس از ذکر شش مورد به پیشگاه الهى عرض مى‏کند «و ما اشبه ذلک» یعنى نظایر این شش مورد. 

امام (ع) با این عبارت از خداوند استمداد همه‏جانبه مى‏نماید و درخواست مى‏کند زبانش را نه فقط از این شش جهت بلکه از تمام جهات محافظت فرماید و ضمنا به مسلمانان مى‏فهماند که گناه زبان منحصر در شش مورد ذکر شده نیست و افراد متشرع باید از جمیع جهات مراقب حفظ زبان خود باشند. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    46
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188043

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::