شرح دعای مکارم الاخلاق( 102)
عن على علیهالسلام قال: من عرض نفسه للتهمه فلا یلومن من
اساء به الظن.
على (ع) فرموده: شخصى که خویشتن را در معرض تهمت قرار مىدهد ملامت نکند کسى را که به وى گمان بد برده است.
سوءظن در مواقعى بدون اراده و اختیار پدید مىآید و آدمى در ضمیر خود نسبت به شخص یا اشخاص بدگمان مىشود و این امر غیراختیارى، مشمول قلم تکلیف نیست و مجازات ندارد. اما اگر در مقام تجسس و تحقیق برآید و بخواهد به راز کسى که مورد سوءظن قرار گرفته پى ببرد به عمل اختیارى ناروا دست زده و استحقاق موآخذه و کیفر دارد و این اولین مرحلهى تظنى است و اعمال گمان بدى است که در کلام امام سجاد (ع) آمده و آن را از القائات شیطانى خوانده است. اولیاى گرامى اسلام براى آنکه پیروان خود را در زمینهى بدگمانى، از گناه محافظت نمایند تاکید نمودهاند که در مورد سوءظن تحقیق و تجسس ننمایید.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: ثلاث فى المومن لا یستحسن و له منهن مخرج: فمخرجه من سوءالظن الا یحققه.
رسول اکرم (ص) فرموده: سه امر است که براى مومن پسندیده و ممدوح نیست و براى نجات از آنها راه خروج دارد و راه بیرون رفتن از بدگمانى این است که تحقیق و تفحص ننماید.
براى جلوگیرى از «تظنن» و اعمال بدگمانى نسبت به مردم، فکر کردن در قدرت لا یزال الهى است. کسى که به دیگرى گمان بد برده و مىخواهد از راه تجسس و تحقیق، گمان بد خود را اثبات کند و آبروى شخص مورد سوءظن را در جامعه از بین ببرد اگر در قدرت خداوند
فکر کند و متوجه شود که خالق توانا مىتواند تمام پردههاى او را بدرد، اسرارش را فاش کند و در دنیا و آخرت مفتضحش نماید از تصمیم خود منصرف مىشود و از پردهدرى شخص مورد سوءظن خوددارى مىنماید.
عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: من علم ان الله یراه و یسمع ما یقول و یعلم ما یعمله من خیر او شر فیحجزه ذلک عن القبیح من الاعمال فذلک الذى خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى.
امام صادق (ع) فرموده: کسى که بداند خداوند او را مىبیند، گفتههایش را مىشنود، و از کارهاى خوب و بدى که انجام مىدهد آگاه است و این عقیدهى ایمانى مانع کارهاى بدش مىشود، او مصداق آیهى شریفهى قرآن است، از مقام خداوند خوف دارد و نفس خویش را از اعمال هوى و تمنیات ناروا بازمىدارد.
آنچه مذکور افتاد، مدلول قسمت دوم کلام امام سجاد (ع) در موضوع سخنرانى امروز است. در واقع، امام دربارهى تظنى و فکر در قدرت آفریدگار به پیشگاه خدا عرض مىکند:
اللهم اجعل ما یلقى الشیطان فى روعى من التظنى تفکرا فى قدرتک.
بار الها! آنچه را که شیطان از تظنى و اعمال بدگمانى نسبت به مردم، در دل من القا مىکند بر من منت بگذار و تفکر در قدرتت را جایگزین آن فرما.
سومین امرى که در این قطعه از دعاى شریف «مکارمالاخلاق» آمده و امام سجاد (ع) آن را از القائات شیطانى خوانده «حسد» است. حسد از جملهى خلقیات بسیار مذموم و ناپسند
است و اولیاى دین، مسلمانان را اکیدا از آن برحذر داشتهاند. در بعضى از روایات خاطرنشان گردیده که حسد مىتواند ایمان شخص مومن را که سرمایهى سعادت دنیوى و اخروى اوست نابود نماید.
عن ابىجعفر علیهالسلام قال: ان الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب.
امام باقر (ع) فرموده: بىگمان، حسد ایمان را مىخورد همانطور که آتش هیزم را.
حسد عبارت از این است که انسانى نسبت به انسان دیگر بدخواه باشد از این جهت که خداوند به وى نعمتى عطا فرموده و او از عطیهى الهى رنج مىبرد و در دل تمنا دارد موجباتى فراهم آید تا نعمت از صاحب نعمت سلب گردد و آنقدر به تمناى خویش علاقمند است که از میان رفتن نعمت صاحب نعمت را براى خویشتن نعمت مىداند.
عن على علیهالسلام قال: الحاسد یرى ان زوال النعمه عمن یحسده نعمه علیه.
على (ع) فرموده: حسود از نعمتى که محسود در اختیار دارد آنقدر ناراحت است که زوال نعمت او را براى خود نعمتى به حساب مىآورد.
حسود در واقع دشمن نعمت است نه دشمن صاحب نعمت. او از خداوند و تقسیم عطیهاش ناراضى و خشمگین است، نه از شخص محسود منهاى نعمت. بدون تردید این طرز تفکر جسورانه اسائهى ادب و بىاحترامى به مقام شامخ آفریدگار حکیم است.
عن زکریا علیهالسلام قال: قال الله تعالى: و الحاسد عدو لنعمتى
متسخط لقضائى غیر راض لقسمتى التى قسمت بین عبادى.
از حضرت زکریا (ع) است که خداوند فرموده: حسود به نعمت من دشمن است، از قضاى من خشمگین است، و از تقسیمى که من بین بندگانم نمودهام ناراضى است.
حسود بر اثر افکار نامتعادل خود، نظام حکیمانهى جهان را با بدبینى مىنگرد، از نعمتى که صاحب نعمت در اختیار دارد رنج مىبرد و همواره دردمند و معذب است. جالب آنکه حسود با نارضایى درونى خویش نمىتواند نعمت صاحب نعمت را از میان ببرد ولى مىتواند با سخنان بیجا و حرکات ناموزون خود که در پارهاى از مواقع به طور ناآگاه مرتکب مىشود و منشاء آن حسد درونى اوست، خویشتن را رسوا و مفتضح نماید.
عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: لما هبط نوح من السفینه اتاه ابلیس فقال: ما فى الارض رجل اعظم منه على منک. دعوت الله على هولاء الفساق فارحتنى منهم الا اعلمک خصلتین؟ ایاک و الحسد فهو الذى فعل بى و ایاک و الحرص فهو الذى فعل بآدم.
امام صادق (ع) فرمود: وقتى نوح از کشتى پیاده شد شیطان نزد او آمد و گفت: در زمین مردى عظیمتر از تو نزد من نیست. دربارهى این گناهکاران نفرین کردى و مرا از آنان راحت نمودى. آیا دو خصلت را به تو نیاموزم؟ بپرهیز از حسد که آن خلق بد، مرا به این روز انداخت، و بپرهیز از حرص که با آدم آنچنان عمل نمود.
امام زینالعابدین (ع) در سومین قسمت این قطعه از دعاى شریف «مکارمالاخلاق» موضوع بحث سخنرانى امروز از حسد نام برده و آن را از القائات شیطانى خوانده است. براى آنکه از عوارض
زیانبار و خطرات ناشى از آن مصون بماند از پیشگاه خداوند مىخواهد آن حسد را به گونهاى قرار ده که در راه برانداختن دشمن خودت به کار برده شود، در واقع مىتوان عبارت امام سجاد را در قسمت آخر دعا به این صورت ذکر کرد:
اللهم اجعل ما یلقى الشیطان فى روعى من الحسد تدبیرا على عدوک.
بار الها! تدبیر و مآلاندیشى به زیان دشمن خودت را جایگزین حسدى قرار ده که شیطان در ضمیرم القا نموده است.
نتیجه آنکه شخص باایمان موظف است دل را از حسد پاک نگاه دارد، بدخواه مردم نباشد، و خویشتن را به این خلق ناپسند آلوده ننماید. اگر به فرض چنین حالتى در کسى پدید آمد و دلش به اندیشهى زوال نعمت صاحب نعمت گرایش یافت آن تمنا را متوجه دشمنان خداوند نماید، تدبیرى بیندیشد، نقشهاى طرح کند تا در عرصهى جنگ یا در محیط عادى از ابوجهلصفتان و دشمنان پابرجاى دین خدا، که بدبختانه در هر عصر و زمان بوده و هستند سلب نعمت شود و آنان نتوانند به آیین الهى آسیب برسانند و سد راه حق و حقیقت شوند، و چون این تمنا منزه از پلیدى و بدخواهى است به حساب اخلاق مذموم نمىآید بلکه شایستهى پاداش الهى است زیرا هدفش اعلاى حق است، اگر نتوانست تمناى درونى خود را در زوال نعمت متوجه دشمنان خدا نماید و همچنان در اندیشهى بدخواهى برادران خود بود باید بداند که در پرتگاه سقوط قرار گرفته و لازم است همواره متوجه باشد که بدخواهیش از حد اندیشه تجاوز نکند و کوچکترین رنگ عمل به خود نگیرد زیرا حسد تا وقتى که در ضمیر حسود زندانى است، مجازات ندارد اما اگر به فکر افتاد که براى سلب نعمت از محسود
اقدام عملى نماید، مورد تعدى و تجاوزش قرار دهد، و به مال و جان وى آسیب برساند، باید بداند هر قدمى که در این مسیر برمىدارد راه تباهى و فساد را مىپیماید و این مطلب ضمن روایات بسیارى از رسول اکرم (ص) و ائمهى معصومین علیهمالسلام آمده است:
قالوا یا رسولالله! لا یسلم احد منا من الطیره و الحسد و الظن فما نصنع؟ قال: اذا تطیرت فامض و اذا حسدت فلا تبغ و اذا ظننت فلا تتحقق.
عرض کردند یا رسولالله! هیچ یک از ما از فال بد و حسد و گمان بد سالم نیستیم، چه کنیم که از عوارض بد آنها مصون بمانیم؟ فرمود: وقتى مورد فال بد قرار گرفتى به راه خودت ادامه بده، وقتى حسد بردى به تعدى و ستم دست مزن، و وقتى گمان بد بردى تحقیق و تجسس منما.