تنزیل نور


ساعت 4:51 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق( 94)

ابن میثم در شرح عبارت امام (ع) چنین مى‏گوید: 

و فى کل واحد من هذین القسمین خطر: اما القیام فبید جذاء و هو 

غیر جائر لما فیه من التغریر بالنفس و تشویش نظام المسلمین من غیر فائده و استعار وصف الجذاء لعدم الناصر، و اما الترک و فیه الصبر على مشاهده التباس الامور و اختلاطها و عدم تمییز الحق و تجریده عن الباطل و ذلک فى غایه الشده و البلاء ایضا. 

در هر یک از این دو قسم خطر است. اما قیام با دست قطع شده جایز نیست زیرا در این عمل هلاکت نفس و مشوش ساختن نظام مسلمین بدون فایده است. و استعاره‏ى دست قطع شده براى نداشتن ناصر و نبودن مددکار است. اما صبر بر مشاهده‏ى اشتباهات و خلط حق به باطل نیز در نهایت سختى و شدت است و تحمل آن براى افراد باایمان بسیار ناراحت‏کننده و مشکل. 

نتیجه آنکه فیض خداوند در این عالم از راه وسایل و اسباب به مردم مى‏رسد، فیض رزق از راه کشاورزى و فیض شفاى بیمارى از راه طبیب و دوا. نصرت حضرت بارى‏تعالى که از فیضهاى گرانقدر اوست به وسیله و اسباب عاید مردم مى‏گردد، گاهى وسایل تکوینى است مانند تندبادى که در جنگ احزاب وزیدن گرفت و خداوند بدان وسیله، پیمبر گرامى و مسلمانان را یارى نمود، و گاهى وسیله‏ى مردمى است مانند نصرت الهى در فتح مکه‏ى معظمه که به وسیله‏ى مردم باایمان و یارى آنان عاید اسلام و مسلمین گردید. در هر دو صورت، نصرت الهى مایه‏ى پیروزى و موفقیت است و مانند دیگر فیضها از مجارى مقرر عاید مردم مى‏گردد. امام (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

اللهم اجعلنى اصول بک عند الضروره، بار الها! در موقعى که ضرورت ایجاب مى‏کند حرکتى سریع و جدى انجام دهم مرا به گونه‏اى 

قرار ده که فقط از تو مدد و کمک بخواهم. امام (ع) در زمانى واقع شده که قیام جدى و حرکت سریع به منظور برانداختن حکومت غاصب آل امیه میسر نیست زیرا مردم کمک نمى‏کنند و فیض نصرت الهى به دست نمى‏آید. ممکن است مقصود امام حرکتى باشد که نصرت الهى از مجراى تکوین عاید شود یا مقلب‏القلوب به قدر لازم دلها را متوجه هدف نماید و فیض خود را از آن راه ایثار فرماید. 

در جمله‏ى دوم دعا که موضوع قسمتى از سخنرانى امروز است، امام (ع) به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و اسالک عند الحاجه، بار الها! آنچنانم قرار ده که قضاى حوایجم را تنها از تو درخواست نمایم. به دگران اظهار احتیاج نمودن و نیاز خود را با این و آن در میان گذاردن نوعى تن دادن به خوارى و ذلت است. اسلام اجازه نمى‏دهد مسلمانان عز و احترام خود را نادیده انگارند و با اظهار تمنى در مقابل افراد، خویشتن را تحقیر نمایند، چه این کار علاوه بر ذل دنیوى، موآخذه و پرسش اخروى را در پیش دارد. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: یا اباذر! ایاک و السئوال فانه ذل حاضر و فقر تتعجله و فیه حساب کبیر یوم القیامه. 

رسول اکرم (ص) به ابى‏ذر غفارى فرمود: بپرهیز از سئوال کردن که در این کار، ذلت دنیوى و تعجیل در فقر است و در قیامت حساب طولانى خواهد داشت. 

بزرگتر از مصیبت سئوال نمودن، این است که سائل تمناى خود را به کسى بگوید که پست و نااهل باشد و به درخواستش اعتنا ننماید. 

عن على علیه‏السلام قال: فوت الحاجه اعظم من طلبها الى غیر 

اهلها. 

على (ع) فرموده: فوت شدن حاجت آسانتر است از اینکه صاحب حاجت، آن را از نااهل طلب نماید. 

شخص محتاج با اظهار حاجت، عز و احترام خود را حفظ ننموده و از دگرى قضاى آن را خواسته است. اگر کسى که مورد سئوال واقع شده قدرت برآوردن حاجت را دارد حتما برآورد و به خواسته‏ى سائل عملا ترتیب اثر بدهد و اگر با داشتن توان سرباز زند و اعتنا نکند، به نظر امام معصوم مرتکب قبیحى بسیار بزرگ شده است. 

عن الکاظم علیه‏السلام قال: ما اقبح با الرجل ان یسال الشیى‏ء فیقول لا. 

امام کاظم (ع) فرموده: چقدر قبیح است که مردى مورد سئوال و تقاضا واقع شود و با قدرت برآوردن آن ابا نماید و پاسخ نفى دهد. 

امام (ع) در روایتى کوتاه قبح هر دو بعد یعنى بدى سئوال و بدى منع سائل را با عبارتى لطیف و رسا بیان فرموده است: 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: لو یعلم السائل ما فى المساله ما سال احد احدا و لو یعلم المسئول ما فى المنع ما منع احد احدا. 

امام باقر (ع) فرمود: اگر سائل از بدى سئوال آگاه مى‏بود، هیچ فردى از فرد دیگر حاجت خود را نمى‏خواست و اگر شخص مورد سئوال مى‏دانست که پاسخ منفى و منع سائل چه قبحى دارد، هیچ فردى فرد دیگر را محروم نمى‏نمود. 

حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیه‏السلام همواره مراقب این هر دو بعد بود. نه هرگز سائلى را محروم مى‏ساخت و نه هرگز خودش از غیر 

خداوند سئوال مى‏نمود. بر اثر این خصلت عالى، پروردگار او را خلیل خود قرار داد و از این مقام بسیار رفیع برخوردارش نمود. 

عن على بن موسى الرضا علیه‏السلام قال: اتخذ الله عز و جل ابراهیم خلیلا لانه لم یرد احدا و لم یسال احدا غیر الله عز و جل. 

حضرت رضا (ع) فرمود: خداوند ابراهیم خلیل را به دوستى خود برگزید براى اینکه او نه سائلى را رد مى‏کرد و نه از غیر خداوند سئوال مى‏نمود. 

براى آنکه بدانیم سئوال تا چه حد در اسلام مذموم است و چگونه حجاب رحمت خدا مى‏شود، به این حدیث توجه نمایید. 

ضمن رسول‏الله صلى الله علیه و آله لقوم من الانصار الجنه على الا یسالوا احدا. فکان الرجل منهم یسقط سوطه و هو على دابته، فنزل حتى یتناوله کراهیه ان یسال احدا شیئا. 

رسول اکرم (ص) براى خانواده‏اى از انصار، ضمانت بهشت نمود به این شرط که در زندگى از احدى سئوال ننمایند. براى رعایت این شرط گاهى یک نفر از آنان بر مرکب خود سوار بود، شلاقش به زمین مى‏افتاد، از براى آنکه از کسى درخواست ننماید پیاده مى‏شد و شلاق خود را برمى‏داشت. 

نتیجه آنکه سئوال از غیر خداوند در اسلام ناپسند است و افراد باایمان براى حفظ عز اسلامى خود باید از این کار بپرهیزند و خویشتن را تحقیر ننمایند. امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعاى مورد بحث امروز به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و اسالک عند الحاجه، بار الها! آنچنانم قرار ده که حوایج خود را فقط به تو بگویم و قضاى آنها را تنها از تو درخواست نمایم. 

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در جمله‏ى سوم دعاى 

«مکارم‏الاخلاق» که موضوع آخرین قسمت سخنرانى امروز است عرض مى‏کند: 

و اتضرع الیک عند المسکنه، بار الها! چنان باشم که در مواقع ذلت و تهیدستى به پیشگاه تو زارى کنم تا مشکلم را حل نمایى. 

بعضى از حوادث و رویدادهاست که مى‏تواند در انسان اثر عمیق بگذارد، موجب انفعال نفس شود، و آدمى را گرفتار احساس ذلت و حقارت نماید. منشاء این حالت روحى هر چه باشد لازم است افراد باایمان در این قبیل مواقع متحمل و خویشتن‏دار باشند، حادثه‏ى ذلت‏بار خود را در ضمیر خویش پنهان نگاه دارند، به کسى عرض حاجت نکنند، و حل مشکل خود را از دگران نخواهند که این عمل با بزرگوارى و عزت نفس سازگار نیست. 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: اربع من کنوز البر: کتمان الحاجه و کتمان الصدقه و کتمان الوجع و کتمان المصیبه. 

امام باقر (ع) فرموده: چهار چیز از گنجینه‏هاى بر و نیکى است، آنها را مخفى نگاه دارید: پنهان داشتن حاجت، پنهان داشتن صدقه، پنهان داشتن درد، و پنهان داشتن مصیبت. 

فقر و تهیدستى از جمله‏ى عواملى است که مى‏تواند موجب انفعال شدید نفسانى شود و آدمى را دچار احساس ذلت و حقارت نماید. کسى که فاقد حداقل معاش است و پول به قدر مصارف روزانه خود و زن و فرزندان خویش در اختیار ندارد، قطعا از نظر روحى و معنوى گرفتار مصیبت سنگینى است و با عوارضى جانکاه و طاقت‏فرسا مواجه است. على علیه‏السلام ضمن حدیثى پاره‏اى از آن عوارض را براى فرزند گرامیش حضرت مجتبى (ع) شرح داده است. 

قال امیرالمومنین للحسن علیهماالسلام: من عدم قوته کثر خطایاه، یا بنى! الفقیر حقیر لا یسمع کلامه و لا یعرف مقامه، لو کان الفقیر صادقا یسمونه کاذبا و لو کان زاهدا یسمونه جاهلا. یا بنى! من ابتلى بالفقر ابتلى باربع خصال: بالضعف فى یقینه و النقصان فى عقله و الرقه فى دینه و قله الحیاء فى وجهه، فنعوذ بالله من الفقر. 

امیرالمومنین (ع) به فرزندش حضرت مجتبى فرمود: کسى که فاقد قوت روزانه است خطایاى بسیار دارد. فرزندم! فقیر در نظر مردم حقیر است، سخنش به درستى مسموع نیست و مقامش شناخته نمى‏شود، اگر فقیر راستگو باشد دروغگویش مى‏خوانند، اگر زاهد و بى‏اعتناى به دنیا باشد جاهلش مى‏نامند. فرزندم! آن کس که به فقر مبتلا مى‏شود دچار چهار خصلت موذى خواهد شد: یقینش ضعیف مى‏گردد، عقلش به نقصان مى‏گراید، دینش رقیق مى‏شود، و در مواجهه با مردم حیایش تقلیل مى‏یابد، و در پایان حدیث، امام (ع) فرمود: پناه مى‏بریم به خدا از فقر و تهیدستى. 

احساس ذلت و مسکنت که در روان آدمى پدید مى‏آید منشاء آن خواه فقر و بى‏چیزى باشد یا دیگر عوامل. به هر صورت احساس ذلت مایه‏ى ناراحتى و عذاب شدید روحى است. افراد باایمان به پیروى از شرع مقدس، ذلت خود را پنهان مى‏دارند، به این و آن نمى‏گویند، و اظهار حاجت نمى‏نمایند، چه آنکه مى‏دانند با این عمل رنجشان بیشتر مى‏شود، دچار ذلت تازه‏اى مى‏گردند، و ناراحتى درونشان فزونتر خواهد شد. تنها ملجاء و مرجع مومنین راستین در این مواقع سخت و دردناک ذات اقدس الهى است، اوست که مسبب‏الاسباب است، مى‏تواند با اراده‏ى تواناى خود موجبات گشایش هر مشکلى را فراهم آورد و افراد گرفتار را از بلا 

برهاند. این گروه پاکدل در آن لحظات سخت با خلوص و اطمینان خاطر دست دعا به سوى او برمى‏دارند و با چشمى اشکبار قضاى حاجت خود را از وى درخواست مى‏نمایند. 

جمله‏ى سوم دعاى «مکارم‏الاخلاق»، موضوع آخرین قسمت سخنرانى امروز، ناظر به وضعى اینچنین است. حضرت زین‏العابدین (ع) در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: و اتضرع الیک عند المسکنه، بار الها! چنان باشم که در مواقع هر ذلت و مسکنتى، خواه ناشى از فقر باشد یا منشاء آن عامل دیگر، فقط و فقط در پیشگاه تو زارى کنم و حل مشکلات خودم را از تو درخواست نمایم. 

البته کسى مى‏تواند به چنین موقعیتى رفیع و بلندپایه دست یابد که مدارج کمال ایمان و توحید را به شایستگى پیموده و از یقین کامل برخوردار باشد. 

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    28
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188025

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::