تنزیل نور


ساعت 4:49 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق(92 )

در جمله‏ى دوم دعا عرض مى‏کند: و لا مجامعه من تفرق عنک، بار الها! مرا مبتلا مکن با کسانى آمیزش و همیارى نمایم که از تو بریده و ترکت گفته‏اند. 

کسى که به خداوند ایمان آورده، رسالت فرستاده‏ى او را پذیرا شده، به آیین مقدس اسلام گرویده است، باید وظایف مثبت و منفى دین را آنطور که باید قولا و عملا انجام دهد، از آن جمله با مومنین و اهل حق برادرانه برخورد نماید و با گرمى و محبت با آنان معاشرت کند و با منکرین خدا و مخالفین شرع مقدس رابطه‏ى دوستى و پیوند محبت برقرار ننماید و از آنان دورى گزیند و با گناهکاران بى‏باک و لاابالى گشاده‏رو برخورد ننماید و فشرده‏ى این مطالب در قرآن شریف و روایات اولیاى اسلام آمده است و در اینجا به قدر لازم پاره‏اى از آنها ذکر مى‏شود: 

یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا آباءکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر على الایمان. 

اى اهل ایمان! پدران و برادران خود را به دوستى نگیرید اگر آنان کفر را بر ایمان گزیده‏اند. 

و ما کان استغفار ابراهیم لابیه الا عن موعده وعدها ایاه. فلما تبین له انه عدو لله تبرء منه. 

استغفار حضرت ابراهیم (ع) براى عمویش که نسبت به آن حضرت 

چون پدر بود بر اساس وعده‏ى قبلى به وقوع پیوست و پس از آنکه ابراهیم (ع) متوجه شد که عمویش از دشمنان الهى است از وى تبرى جست. 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: اوحى الله تعالى الى شعیب النبى علیه‏السلام انى معذب من قومک مائه الف، اربعین الفا من شرارهم و ستین الفا من خیارهم. فقال علیه‏السلام: یا رب هولاء الاشرار فما بال الاخیار؟ اوحى الله عز و جل الیه: داهنوا اهل المعاصى و لم یغضبوا لغضبى. 

امام باقر (ع) فرمود: خداوند به شعیب نبى وحى فرستاد که صد هزار نفر از قوم تو را معذب خواهم کرد، چهل هزار آنان اشرار و شصت هزار خوبان. عرض کرد بار الها! عذاب اشرار براى شر و کارهاى بد آنان است، عذاب اخیار براى چیست؟ فرمود: براى آنکه اخیار با اشرار در گناهشان مداهنه نمودند و به آنان براى غضب من خشمگین نشدند. 

و اتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه. 

بپرهیزید از بلایى که چون فرارسد تنها دامنگیر ستمکاران نمى‏شود بلکه افراد غیر ظالم نیز گرفتار آن خواهند شد، براى اینکه آنان در مقابل ظلم ظالم ساکت بودند و نهى از منکر نمى‏نمودند. 

عن على علیه‏السلام قال: امرنا رسول‏الله صلى الله علیه و آله ان نلقى اهل المعاصى بوجوه مکفهره. 

على (ع) روایت مى‏کند که رسول اکرم (ص) به ما امر فرمود با اهل معصیت و متخلفین از اوامر الهى با چهره‏ى تلخ و عبوس برخورد نماییم. 

قال امیرالمومنین علیه‏السلام: ایاک ان تحب اعداء الله او تصفى ودک لغیر اولیاء الله فان من احب قوما حشر معهم. 

امیرالمومنین (ع) فرموده: بپرهیز از اینکه دشمن خدا را دوست بدارى یا آنکه دوستى خالصت را براى غیر انبیاى الهى قرار دهى که هر کس دوستدار قومى باشد در قیامت با آنان محشور مى‏شود. 

ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام به پاکى فکر و سلامت عقاید اصحاب و دوستان خود اهمیت بسیار مى‏دادند، اگر در موردى متوجه مى‏شدند که یکى از اصحاب با کسى مراوده دارد که از نظر اعتقاد قلبى در مسیر صحیح حرکت نمى‏کند و گرفتار اندیشه‏ى انحرافى است صریحا به وى دستور مى‏دادند که یا مراوده‏ى خود را با او قطع کند یا رفت و آمد خود را با امام ترک گوید. شخصى که دچار عقیده‏ى انحرافى مى‏شود همانند کسى است که بیمار شده و مى‏تواند مرض خود را به دیگرى منتقل نماید. اگر امام مراوده‏ى صحابه‏ى خود را با شخص منحرف بى‏تفاوت تلقى کند شاید طولى نکشد که صحابى به مرض شخص منحرف مبتلا گردد، او نیز در بعضى از افراد اثر بگذارد و موجب انحرافشان شود. 

عن سلیمان الجعفرى قال: سمعت اباالحسن علیه‏السلام یقول لابى: مالى رایتک عند عبدالرحمان بن یعقوب؟ قال: انه خالى. فقال له ابوالحسن علیه‏السلام: انه یقول فى الله قولا عظیما یصف الله تعالى و یحده و الله لا یوصف. فاما جلست معه و ترکتنا او جلست معنا و ترکته. 

سلیمان جعفرى مى‏گوید: شنیدم حضرت اباالحسن على بن موسى الرضا (ع) به پدرم مى‏فرمود: چرا مى‏بینم که با عبدالرحمان بن یعقوب رفت و آمد مى‏کنى؟ عرض کرد او دایى من است. حضرت رضا (ع) فرمود: وى درباره‏ى خداوند سخنى بزرگ مى‏گوید و ذات مقدسش را توصیف مى‏نماید و او را به حد متصف مى‏کند با اینکه 

خداوند توصیف نمى‏شود، یا با او مجالست کن و ما را ترک نما، یا با ما مجالست کن و او را ترک گوى. 

خلاصه کسانى که در عقاید و اخلاق یا در رفتار و گفتار خود به گونه‏اى از راه حق خارج مى‏شوند و به بیراهه گرایش مى‏یابند در واقع به نسبت انحراف خویش از خداوند جدا مى‏شوند و مردان راه حق با این قبیل افراد طرح دوستى نمى‏ریزند و پیوند محبت برقرار نمى‏نمایند. جمله‏ى دوم دعاى حضرت على بن الحسین علیهماالسلام، موضوع قسمتى از سخنرانى امروز، ناظر به این مطلب است. امام سجاد (ع) به پیشگاه خدا عرض مى‏کند: 

و لا مجامعه من تفرق عنک، بار الها! مرا مبتلا مکن که با کسانى رابطه‏ى دوستى برقرار کنم و با آنها همیارى نمایم که از تو بریده‏اند. 

در جمله‏ى سوم دعا که موضوع آخرین قسمت سخنرانى امروز است، امام (ع) به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: «و لا مفارقه من اجتمع الیک»، بار الها! مرا مبتلا مکن که جدا شوم از کسانى که با تو هستند و خالصانه اوامرت را اطاعت مى‏نمایند. 

دوستان خدا را دوست داشتن و دشمنان خدا را دشمن داشتن یا به عبارت دیگر براى خدا دوست داشتن و براى خدا دشمن داشتن در آیین اسلام اهمیت بسیار دارد و در این باره روایات زیادى از اولیاى اسلام رسیده است که قسمتى از آنها به مناسبت بحث تقدیم شنوندگان محترم مى‏شود: 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: قال رسول‏الله صلى الله علیه و آله: ود المومن للمومن فى الله من اعظم شعب الایمان، الا و من احب فى الله و ابغض فى الله و اعطى فى الله و منع فى الله فهو من اصفیاء الله. 

امام باقر (ع) از رسول اکرم (ص) حدیث نموده که فرموده است: دوستى مومن نسبت به مومن براى خدا از بزرگترین شعبه‏هاى ایمان است، آگاه باشید هر کس دوست بدارد براى خدا، دشمن بدارد براى خدا، عطا کند براى خدا، و امساک کند براى خدا او از دوستان و احباى خداوند است. 

عن ابى‏عبدالله علیه‏السلام قال: هل الایمان الا الحب و البغض. 

امام صادق (ع) فرموده: آیا ایمان چیزى جز دوست داشتن و دشمن داشتن است؟ 

قال النبى صلى الله علیه و آله: ان ملکا لقى رجلا قائما على باب دار فقال له یا عبدالله ما حاجتک فى هذه الدار؟ فقال اخ لى فیها اردت ان اسلم علیه. فقال بینک و بینه رحم ماسه او نزعتک الیه حاجه. فقال مالى الیه حاجه غیر انى اتعهده فى الله رب العالمین و لا بینى و بینه رحم ماسه اقرب من الاسلام . فقال له الملک: انى رسول‏الله الیک و هو یقروک السلام و یقول: لک ایاى زرت فقد اوجبت لک الجنه و قد عافیتک من غضبى و من النار لحبک ایاه فى. 

رسول اکرم (ص) فرمود: فرشته‏اى مردى را دید در خانه‏اى ایستاده، از او پرسید بنده‏ى خدا! چه حاجتى تو را به این خانه آورده؟ پاسخ داد: برادرى در این منزل دارم، آمده‏ام به او سلام کنم. پرسید: بین او و تو رحمیت نزدیک و مهمى وجود دارد یا حاجتى تو را بدین جا آورده؟ گفت: مرا به او حاجتى نیست، چیزى جز پیمان الهى مرا بدین جا نیاورده است و بین من و او رحمیتى نزدیکتر از اسلام وجود ندارد. فرشته گفت: من 

فرستاده‏ى خدا هستم، او به تو سلام مى‏رساند و مى‏گوید: به زیارت من آمدى، با این عمل بهشت را بر تو واجب نمودم، تو را از غضب خود و آتش معاف داشتم، از این جهت که براى من برادرت را دوست مى‏دارى. 

این قبیل افراد باایمان آنقدر مرتبه و مقامشان نزد بارى‏تعالى رفیع است که مردان الهى براى خدا دوستدارشان هستند، به آنان ابراز علاقه مى‏کنند و از جدایى و مفارقتشان رنج مى‏برند. 

جمله‏ى سوم دعاى حضرت زین‏العابدین (ع)، موضوع آخرین قسمت سخنرانى امروز، به این گروه نظر دارد و در پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: و لا مفارقه من اجتمع الیک، بار الها! مرا مبتلا مکن که جدا شوم از کسانى که با تو هستند و اوامرت را در کمال خلوص اطاعت مى‏نمایند. این افراد پاکدل و باایمان بودند که در تمام مواقع قولا و عملا در اعلاى حق کوشیدند، با دشمنان خدا مبارزه کردند و از حریم دین حق دفاع نمودند. بعضى از آنان در جنگهاى عصر رسول اکرم (ص) و على علیه‏السلام و حادثه‏ى خونین کربلا حاضر بودند، مرگ را استقبال نمودند و براى رضاى خدا جان دادند و مایه‏ى عز اسلام و مسلمین گردیدند. عمار یاسر صحابى معظم پیشواى اسلام یکى از آنان بود. در موقعى که عده‏ى زیادى از دوستان على (ع) آن حضرت را ترک گفتند و به معاویه پیوستند عمار یاسر چون کوهى استوار به جاى ماند و همه‏ى آن مراتب علاقمندى و ثبات خود را نسبت به مقام شامخ على (ع) ابراز نمود. موقعى که رسول اکرم (ص) حیات داشت فرموده بود: فئه‏ى باغیه، یعنى گروه ستمکار عمار را مى‏کشند و این مطلب در بسیارى از کتب عامه و خاصه آمده است. 

فلما کان یوم صفین خرج عمار بن یاسر الى امیرالمومنین علیه‏السلام، فقال له: یا اخا رسول‏الله اتاذن لى فى القتال؟ قال مهلا رحمک الله. فلما کان بعد ساعه اعاد علیه‏السلام فاجابه بمثله. 

فاعاد ثالثا فبکى امیرالمومنین. فنظر الیه عمار، فقال یا امیرالمومنین! انه الیوم الذى و صفنى رسول‏الله صلى الله علیه و آله. فنزل امیرالمومنین عن بغلته و عانق عمارا و ودعه. ثم قال یا اباالیقظان! جزاک الله عن الله و عن نبیک خیرا، فنعم الاخ کنت و نعم الصاحب کنت. ثم بکى علیه‏السلام و بکى عمار. ثم قال: و الله یا امیرالمومنین! ما تبعتک الا ببصیره فانى سمعت رسول‏الله صلى الله علیه و آله یقول یوم حنین: یا عمار! ستکون بعدى فتنه و اذا کان ذلک فاتبع علیا و حزبه فانه مع الحق و الحق معه. 

چون روز صفین فرارسید، عمار حضور على (ع) شرفیاب شد، عرض کرد اى برادر رسول خدا! آیا به من اجازه‏ى قتال مى‏دهى؟ فرمود خدایت رحمت کند، مهلتى. بعد از ساعتى دوباره آمد و استجازه نمود. امام همانند اول پاسخ داد. دفعه‏ى سوم آمد. در این موقع على (ع) گریست. عمار نظرى به حضرت افکند و گفت: اى امیرالمومنین! امروز آن روزى است که پیامبر اکرم (ص) براى من توصیف فرموده. على (ع) از مرکب خود پیاده شد، عمار را در آغوش گرفت و با او وداع نمود و فرمود: خداوند از خود و از پیامبرت به تو جزاى خیر بدهد، تو براى من برادر و مصاحب خوبى بودى. سپس على و عمار گریستند. عمار گفت: اى امیرالمومنین! قسم به خدا من از تو پیروى ننمودم مگر با آگاهى و بصیرت زیرا من از رسول اکرم (ص)، به روز حنین شنیدم که فرمود اى عمار! عن قریب بعد از من فتنه رخ مى‏دهد، وقتى چنین شد تو از على و حزب او تبعیت نما که او با حق است و حق با اوست. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    19
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188016

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::