تنزیل نور


ساعت 4:46 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق(90 )

حضرت زین‏العابدین (ع) مصونیت از نابینایى را در زمینه‏ى پیمودن راه خدا درخواست مى‏نماید. مى‏دانیم که طى نمودن راه حق به چشم دل و بینش خرد نیاز دارد، کسى که داراى بصیرت و درک عقلى است مى‏تواند راه حق را به درستى طى کند و با وجود بصیرت، نابینایى ظاهرى به کسى که حق‏طلب است آسیب نمى‏رساند. اسلام دین بصیرت و آیین بینش و آگاهى است. این امر مهم و شایان تدبر در قرآن شریف خاطرنشان گردیده و خداوند به رسول گرامى (ص) ماموریت داده است که آن را به اطلاع عموم برساند: 

قل هذه سبیلى ادعو الى الله على بصیره انا و من اتبعنى. 

پیمبر گرامى! بگو این است راه من، دعوت مى‏کنم مردم را به سوى خدا با آگاهى و بصیرت. نه تنها دعوت من بر اساس بینش و بصیرت است بلکه پیروان من نیز مردم را آگاهانه به دین حق دعوت مى‏کنند و براى اثبات سخن خود اقامه‏ى برهان مى‏نمایند. 

على علیه‏السلام برنامه‏ى اهل بصیرت را براى شناخت راه حق و پیمودن آن با توجه به پرتگاهها و نقاط سقوطش ضمن یک روایت کوتاه بیان فرموده است: 

عن امیرالمومنین علیه‏السلام قال: فانما البصیر من سمع فتفکر و نظر فابصر و انتفع بالعبر ثم سلک جددا واضحا یتجنب فیه الصرعه فى المهاوى. 

على (ع) فرموده: بصیر آن کسى است که سخن را بشنود و در آن فکر کند، نظر افکند و ببیند، از آن به نفع خود استفاده کند، راههاى روشن را بپیماید و مراقب باشد که با سر در پرتگاهها سقوط ننماید. 

براى آنکه بینش آدمى از میان نرود، چشم دل نابینا نگردد، هر فردى بتواند آگاهانه و با بصیرت راه رستگارى و سعادت خود را بشناسد و به درستى آن را بپیماید لازم است همواره متوجه عوامل ضد بینش باشد و در تمام ایام عمر عملا و قولا از آنها اجتناب نماید و براى توضیح مطلب در این قسمت از سخنرانى، پاره‏اى از آن عوامل ذکر مى‏شود. 

شرط اول به کار افتادن بصیرت و بینش براى شناخت راه سعادت این است که آدمى طالب سعادت باشد، بخواهد صراط مستقیم را تمیز دهد و به راستى و درستى آن را بپیماید، و از اعمال انحرافى و ضدانسانى دورى گزیند. کسى که نمى‏خواهد در زندگى مستقیم باشد 

حاضر نیست بیندیشد و بصیرت و بینش خود را در شناخت صراط مستقیم به کار گیرد ، واضح است که کلام خدا و سخنان پیمبر او براى هدایت چنین انسانى موثر نخواهد بود، زیرا او خواهان هدایت نیست. 

قرآن شریف در این باره فرموده است: 

ان هو الا ذکر للعالمین لمن شاء منکم ان یستقیم. 

محتواى این کتاب براى مردم عالم چیزى جز وسیله‏ى یادآورى و تذکر نیست، اما کسانى از این کتاب به خود مى‏آیند و متذکر مى‏شوند که بخواهند مستقیم و پاک زندگى کنند و از انحرافات مصون و محفوظ باشند، یعنى آنان که نمى‏خواهند در دنیا پاک و مستقیم زندگى کنند، از این کتاب آسمانى بهره‏اى ندارند و نمى‏توانند به راه سعادت گرایش یابند. 

نظیر این آیه درباره‏ى قوم ثمود آمده است. قرآن شریف مى‏فرماید: و اما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمى على الهدى. 

ما براى هدایت قوم ثمود پیمبر فرستادیم ولى آنان کوردلى و جهالت را گزیدند، بصیرت و بینش و خرد را واپس زدند و خواستند همچنان به نادانى خویش ادامه دهند. 

کسانى که طالب سعادتند و شرط اول به کار بستن بینش و بصیرت در آنان وجود دارد باید در قدم اول سخنان پیمبر خدا را در کمال دقت بشنوند، با اندیشه‏هاى آزاد و خالى از لجاج در گفته‏هاى آن پیمبر بزرگ تعقل و تفکر نمایند، به صحت و اصالت آنها واقف گردند، سپس به وى ایمان بیاورند و عملا از او پیروى کنند تا ضمیرشان از نور هدایت روشن گردد و به سعادت واقعى دست یابند. اگر کسى به انگیزه‏ى تعصب قومى یا برترى مالى یا اختلافات خانوادگى یا دیگر عواملى از این قبیل در سخنان پیمبر خدا فکر نکرد و بصیرت خود را به کار نگرفت، یا آنکه 

فکر کرد و به صحت آن سخنان پى برد ولى به علت تعصبها و لجاجتها آیین حق را نپذیرفت، او همچنان کوردل و محروم از سعادت باقى خواهد ماند. این قبیل افراد در مکه معظمه پیش از آنکه نبى گرامى هجرت نماید بسیار بودند، دعوت پیشواى اسلام را اجابت نکردند و همچنان در نادانى باقى ماندند. خداوند در این باره به پیغمبر اسلام فرموده: 

و ما انت بهادى العمى عن ضلالتهم. 

تو نمى‏توانى این کوردلان را از گمراهى و ضلالت بگردانى و آنان را هدایت نمایى، اینان مصمم‏اند از بصیرت و بینش عقلى خود استفاده ننمایند و همچنان نابینا باقى بمانند. 

براى آنکه افراد علاقمند به رستگارى و سعادت بتوانند از بصیرت خویش به درستى استفاده کنند و راه تعالى و تکامل را بیابند، باید به دعوت پیمبر الهى گوش فرادارند، سخنان او را با دقت بشنوند، شنیده‏ها را با نیروى عقل بسنجند و اگر ضمن بررسى به مطلبى برخوردند که نیاز به توضیح دارد، از علماى الهى سئوال کنند تا واقع بر آنان روشن شود و قانع گردند. اما باید متوجه باشند که سئوالشان به انگیزه‏ى تعلم و فهمیدن مطلب باشد نه براى بلندپروازى و خودنمایى و نه به منظور معارضه و مجادله که این قبیل بحثها منشاء مراء و خصومت است و مایه‏ى دشمنى و فساد. 

قال على علیه‏السلام لسائل ساله عن معضله: سل تفقها و لا تسال تعنتا فان الجاهل المتعلم شبیه بالعالم و ان العالم المتعسف شبیه بالجاهل المتعنت. 

مردى از على (ع) سئوال مشکلى نمود و منظورش این بود که 

امام را براى پاسخگویى در مشقت و زحمت قرار دهد. حضرت فرمود: براى فهمیدن و درک نمودن، سئوال کن نه براى ایجاد صعوبت و سرسختى. سپس فرمود: شخص جاهل که به منظور یادگیرى سئوال مى‏کند شبیه به عالم است و عالمى که ظالمانه پرسش مى‏نماید مانند جاهلى است که پاسخ گفتن به سئوالش مایه‏ى مشقت و سختى است. 

محرک و انگیزه‏ى افرادى که مهیاى تحصیل علم مى‏شوند و از پى درس خواندن مى‏روند متفاوت است، بعضى درس مى‏خوانند براى آنکه بتوانند در مجالس، خود را از نظر لیاقت علمى بنمایانند، با این و آن بحث کنند و توجه مردم را به خود معطوف سازند. اینان در بحثها هدفشان فهم مطلب نیست، بلکه مى‏خواهند با مراء و جدال بر طرف مقابل خود غلبه کنند و تمایل برترى‏جویى و تفوق‏طلبى خود را اقناع نمایند. اسلام این قبیل بحثهاى خصومت‏انگیز را ناروا و غیر مشروع خوانده و اولیاى بزرگ اسلام پیروان خود را از آن برحذر داشته‏اند. بعضى درس مى‏خوانند تا بین مردم ارزشى به دست آورند و مورد توجه واقع شوند، در مواقعى به صاحبان مال و مقام نزدیک مى‏گردند و با نظم و نثر، آنها را مدح مى‏کنند و تملق مى‏گویند تا از قدرت و مقامشان یا دارایى و ثروتشان بهره‏مند گردند. گروهى علم را براى خودآگاهى و احیاى عقل فرامى‏گیرند و از تعالیم معنوى و تکامل روحى لذت مى‏برند، اینان افرادى بزرگ و ارزشمندند، خودشان از معلومات و اطلاعاتى که فراگرفته‏اند منتفع مى‏شوند و دگران را نیز بهره‏مند مى‏سازند. امام صادق (ع) در حدیثى از این سه گروه نام برده و خصائص و ممیزات هر گروه را بیان فرموده و در اینجا به ذکر قسمت اول حدیث اکتفا مى‏شود: 

عن ابى عبدالله علیه‏السلام قال: طلبه العلم ثلاثه، فاعرفهم باعیانهم و صفاتهم، صنف یطلبه للجهل و المراء و صنف یطلبه للاستطاله 

و الختل و صنف یطلبه للفقه و العقل. 

امام صادق (ع) فرموده: کسانى که در طلب علم مى‏روند سه گروه‏اند: آنان را با ممیزات و صفاتشان شناسایى کن، صنف اول کسانى هستند که علم را براى جهل و بحثهاى عداوت‏بار تحصیل مى‏کنند، صنف دیگر درس مى‏خوانند تا به مردم نزدیک شوند و با خدعه و مکر از آنان منتفع گردند، و گروه سوم کسانى هستند که علم را براى فهمیدن و رشد عقل خود فرامى‏گیرند. 

کسانى که مى‏خواهند با استفاده از بصیرت و بینش، راه سعادت را بیابند، به درستى آن را طى کنند، و به کمال انسانى نایل گردند لازم است در مواجهه با راهنمایان روحانى، حد خود را بشناسند و با آنان به منظور تعلم و یادگیرى سخن بگویند و در بحثها از مجادله و منازعه‏ى جاهلانه و خلاف عقل پرهیز نمایند. اگر کسانى رعایت حدود را ننمایند و به نام شناخت راه حق با هادیان خود به نزاع و مراء پردازند، هدایت‏کنندگان ترکشان مى‏گویند و در بحثهاى خصومت‏آمیز آنان که خلاف شرع و عقل است وارد نمى‏شوند و در نتیجه تا پایان عمر کوردل مى‏مانند و کوردل از دار دنیا مى‏روند. 

عن على علیه‏السلام قال: من کثر نزاعه بالجهل دام عماه عن الحق. 

على علیه‏السلام فرموده: کسى که نزاع و تشاجر جاهلانه‏اش بسیار باشد همیشه در شناخت راه حق، کوردل خواهد ماند. 

عامل دیگرى که مى‏تواند چشم بصیرت را کور کند و آدمى را از شناخت راه رستگارى و سعادت محروم سازد نقشه‏هاى مالیخولیایى و 

تمنیات موهومى است که افراد نادان در سر مى‏پرورند و خود را به این توهمات دلخوش مى‏سازند. کسانى که به این درد مبتلا مى‏شوند از واقع‏بینى بازمى‏مانند، بصیرتشان که چراغ راهنماى حقیقت است خاموش مى‏گردد و دیگر نمى‏توانند راه سعادت و صلاح خویش را تشخیص دهند و همواره با تیره‏دلى زندگى مى‏کنند تا بمیرند. 

عن على علیه‏السلام قال: و الامانى تعمى اعین البصائر. 

على (ع) فرموده است: تمنیات دروغ و موهوم، چشمهاى بصیرت را کور مى‏کند و آدمى را از مشاهده‏ى واقع و حقیقت بازمى‏دارد. 

کبر سن از جمله‏ى عواملى است که مى‏تواند به تدریج بصیرت را کاهش دهد و رفته‏رفته بینش را زایل نماید و سرانجام آنچنان شود که خداوند در قرآن شریف فرموده: 

لکیلا یعلم بعد علم شیئا. 

از دانسته‏ها اثرى به جاى نمى‏ماند و آنچه در طول عمر یاد گرفته در پیرى نهایى فراموش مى‏شود. 

دعاى امام سجاد (ع) در دو قسمتى که موضوع سخنرانى امروز است به ایام پیرى و دوران کبر سن نظر دارد. در جمله‏ى اول عرض مى‏کند: و لا تبتلینى بالکسل عن عبادتک، بار الها! در کبر سن مرا همواره مورد عنایت و رحمت خود قرار ده و آنچنانم حمایت فرما که فرسودگى پیرى در عبادتم اثر نامطلوب به جاى نگذارد و از شوق و نشاط بندگیت بازنمانم و در پرستش تو به سستى و کسل مبتلا نشوم. 

در قسمت دوم عرض مى‏کند: 

و لا العمى عن سبیلک، بار الها! در پیمودن صراط مستقیمت آنچنان 

مشمول فیضت گردان که تا آخر عمر بصیرتم به جا باشد، بینش خود را از دست ندهم و راه تو را همواره با آگاهى طى نمایم و از نابینایى چشم دل مصون و محفوظ باشم. 

زایل شدن بینش در ایام پیرى بر اثر قضاى حکیمانه‏ى حضرت بارى‏تعالى است، او اراده فرموده که قواى بدن در کبر سن واژگون شود و راه زوال بپیماید. 

و من نعمره ننکسه فى الخلق. 

آن را که عمر طولانى مى‏دهیم قواى بدنش را واژگون مى‏سازیم. 

بنابراین افرادى که بر اثر کهولت و عمر طولانى بصیرت خویش را از دست مى‏دهند ، مورد تخطئه و توبیخ نیستند و دعاى امام که از نابینایى در راه حق سخن مى‏گوید به فقد بینش ایام پیرى نظر دارد. 

اما چند گروهى که مذکور افتاد با اعمال نارواى خود بصیرت خویش را واپس زده و چشم حق‏بین را نابینا نموده‏اند و در نتیجه از شناخت صراط مستقیم حق محروم گشته‏اند استحقاق موآخذه دارند و به نسبت جرمى که مرتکب شده‏اند مجازات مى‏گردند. 



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    29
    :: بازدید دیروز ::
    31
    :: کل بازدیدها ::
    188026

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::