سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 4:45 عصر پنج شنبه 87/12/8

شرح دعای مکارم الاخلاق(89 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

و لا تبتلینى بالکسل عن عبادتک و لا العمى عن سبیلک. 

 امام سجاد علیه‏السلام در این قطعه از دعاى شریف «مکارم‏الاخلاق» دو درخواست از پیشگاه خداوند مى‏نماید: اول عرض مى‏کند: بار الها! مرا در عبادت و بندگیت به مسامحه‏کارى و بى‏رغبتى مبتلا مکن، دوم مى‏گوید: بار الها! در پیمودن صراط مستقیمت مرا گرفتار نابینایى منما. به خواست خداوند این دو قسمت از دعا موضوع سخنرانى امروز است. به شرحى که در سخنرانى گذشته توضیح داده شد، امام (ع) براى آنکه در کبر سن و ضعف قواى تن از جهت رزق و روزى در مضیقه واقع نشود، به دگران نیازمند نگردد، و به عز اسلامیش آسیب نرسد، دو درخواست از پیشگاه بارى‏تعالى نموده است: اول آنکه فیض وسعت رزقى را که به من عنایت مى‏فرمایى در کبر سنم قرار دهى، دوم آنکه قویترین نیرویى را که به من مى‏دهى در ایام فرسودگى و تعبم عطا فرمایى. با توجه به اینکه در دوران پیرى به موازات ضعف قواى مادى، نشاط روح و بینش معنوى نیز کاهش مى‏یابد، در دعاى مورد بحث امروز از خدا مى‏خواهد که در کبر سن از عبادت بى‏نشاط و  فقد بصیرت نیز مصون و محفوظ باشد. 

در جمله‏ى اول دعا، امام (ع) در زمینه‏ى عبادت کلمه‏ى «کسل» را به کار برده و از خدا خواسته است که به آن حالت زیانبار مبتلایش ننماید. براى آنکه مقصود امام روشن شود لازم است معناى «کسل» به خوبى واضح گردد. راغب در «مفردات» مى‏گوید: الکسل التثاقل عما لا ینبغى التثاقل عنه و لاجل ذلک صار مذموما: کسل عبارت از این است که آدمى انجام عملى را ثقیل و سنگین وانمود نماید، با آنکه شایسته است در اتیان آن عمل از خود نشاط و تحرک نشان بدهد، به همین جهت کسل از صفات مذموم شناخته شده است. 

تمام کارهایى که به دست مردم عمل مى‏شود، خواه براى زندگى دنیا باشد یا سعادت آخرت، اگر خواسته باشند به خوبى انجام پذیرد باید با نشاط و علاقه‏مندى و منزه از کسل و سستى تحقق یابد. دانشمندان بزرگ جهان که به اکتشافات و اختراعات حیرت‏زا موفق گردیدند و به سربلندى و افتخار نایل آمدند براى این بود که عاشق کاوشهاى فرهنگى و تحقیقات علمى خود بودند و در محل کار خویش سر از پا نمى‏شناختند و تمام وجودشان غرق نشاط بود. اولیاى گرامى اسلام که به تعالى مادى و معنوى مسلمین علاقه داشتند ضمن روایات متعددى توصیه نموده‏اند که کارهاى دنیوى و اخروى خویش را با نشاط و دلگرمى و منزه از فتور و سستى انجام دهند و در اینجا بعضى از روایات ذکر مى‏شود. 

عن ابى‏عبدالله علیه‏السلام قال: من کسل عن طهوره و صلاته فلیس فیه خیر لامر آخرته. و من کسل عما یصلح به امر معیشته فلیس فیه خیر لامر دنیاه.  امام صادق (ع) فرموده: کسى که انجام دادن طهارت و اداى نماز براى او ثقیل و سنگین باشد در او خیرى براى امر آخرتش نیست، کسى که کارهاى مفید براى اصلاح امر معاش در نظرش سخت و ثقیل باشد در او خیرى براى امر دنیایش نیست. 

عن ابى‏جعفر علیه‏السلام قال: انى لابغض الرجل یکون کسلان عن امر دنیاه فهو عن امر آخرته اکسل.  امام باقر (ع) فرمود: مورد بغض و بدبینى من است مردى که در امور دنیاى خود مهمل و بى‏رغبت است، چنین انسانى اهمال و فتورش در امر آخرت بیشتر خواهد بود. 

محرک بزرگ مردم در فعالیتهاى دنیوى جلب لذت یا دفع الم و به تعبیر دیگر سودیابى و جلوگیرى از زیان و ضرر است. بر این اساس از پى غذا و لباس و مسکن مى‏روند، از پى مال و مقام، جاه و محبوبیت، و خلاصه براى دست یافتن به هر لذت و دفع هر المى قدم برمى‏دارند و همت مى‏گمارند. بعضى براى رسیدن به لذایذ و منافع دنیوى فعالیت افراطى دارند، زیاده‏روى مى‏کنند، بعضى معتدل و میانه‏رو هستند، و بعضى در انجام وظایف دنیوى سست و مهمل‏اند. اسلام به پیروان خود توصیه نموده است که در امر معاش و تامین زندگى فعالیت معتدل داشته باشند، نه به حرص و زیاده‏روى گرایش یابند و نه سستى و اهمال را روش خود قرار دهند. کسانى که به خدا و روز قیامت ایمان دارند اطاعتشان از اوامر بارى‏تعالى و اجتنابشان از گناه به انگیزه‏ى نیل به جلب لذت و دست یافتن به نعمتهاى اخروى و مصون ماندن از آلام دوزخ و عذاب الهى است. البته اولیاى بزرگ خدا بر اداى وظایف بندگى محرکشان رسیدن به نعمتهاى بهشت یا برکنارى از عذاب دوزخ  نیست بلکه بزرگترین محرک و گواراترین نعمت براى آنان در اداى وظایف بندگى، شکر نعمت خالق و جلب رضاى حضرت بارى‏تعالى است. اولیاى گرامى اسلام به پیروان خود توصیه نموده‏اند که در عبادات و امور اخروى نیز همانند فعالیتهاى دنیوى معتدل باشند، نه در عبادت زیاده‏روى و افراط کنند و نه کاهلى و سستى نمایند. 

فى الحدیث: ایاک و الکسل و الضجر انه من کسل لم یود حقا و من ضجر لم یصبر على حق. 

در حدیث آمده است که بپرهیز از اینکه در عبادت مهمل باشى یا تندرو، چه آن کس که در عمل سستى و اهمال نموده، حق را ادا نکرده است و آن کس که زیاده‏روى نموده، بر اداى حق صبر نکرده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: یا على! ان هذا الدین متین فاوغل فیه برفق و لا تبغض الى نفسک عباده ربک. 

رسول اکرم فرمود: یا على! این دین قوى و متین است، ضعف و سستى در آن راه ندارد، در اعمال عبادى با مدارا حرکت کن، تندروى منما، و در دلت بغض عبادت پروردگارت را به وجود میاور. 

اگر مردم موازنه و تعادل دنیا و آخرت را به درستى حفظ کنند و با اندازه‏گیرى صحیح و دور از افراط و تفریط براى هر دو سرا فعالیت نمایند و مقررات شرع مقدس در هر دو بعد مورد توجهشان باشد اینان گروه سعادتمندان‏اند، دنیا و آخرتشان معمور خواهد بود و مشمول الطاف الهى هستند. اما اگر تمام کوشش و همتشان مصروف دنیا گردد و به امور آخرت بى‏اعتنا باشند آنان گروه سیه‏روز و بدبخت خواهند بود و به فرموده‏ى على (ع) در معرض بغض حضرت بارى‏تعالى قرار دارند. 

قال امیرالمومنین علیه‏السلام: ان ابغض الرجال الى الله تعالى لعبد و کله الله الى نفسه جائرا عن قصد السبیل سائرا بغیر دلیل ان دعى الى حرث الدنیا عمل و ان دعى الى حرث الاخره قصر. 

على (ع) فرموده: مبغوضترین مردان نزد بارى‏تعالى بنده‏اى است که خداوند او را ترک گفته، از حمایت خود محرومش ساخته و او را به خودش واگذارده است، از صراط مستقیم منحرف گردیده و بدون راهنماى آگاه طى طریق مى‏نماید، اگر به کارهاى دنیوى و سود مادى خوانده شود اجابت مى‏کند و آن را به کار مى‏بندد، و اگر به عملى که بذرافشانى براى آخرت است خوانده شود آن را با اهمال و بى‏رغبتى تلقى مى‏نماید. 

بیشتر مردم عالم در جلب منافع و لذایذ دنیوى و دفع زیانها و آلام مادى کوشا و جدى هستند و براى آنها با علاقه‏مندى و نشاط فعالیت مى‏کنند، و عده‏ى بالنسبه قلیلى در امور مادى و انجام وظایف دنیوى سنگین و کم‏رغبت‏اند. اما در زمینه‏ى امور معنوى و اخروى، درست مطلب برعکس است، عده‏ى قلیلى با نشاط و علاقه‏مندى به وظایف روحانى و معنوى خود عمل مى‏کنند و اوامر الهى را به کار مى‏بندند اما بیشتر مردم جهان یا اساسا به عالم بعد از مرگ عقیده ندارند یا اگر معتقد باشند در عقیده‏ى خود آنقدر قوى نیستند که با علاقه‏مندى و نشاط به وظایف بندگى عمل کنند و اوامر خداوند را آنطور که شایسته است اطاعت نمایند. علت تفاوت عمر دنیوى و عمر اخروى این است که لذایذ و آلام مادى و سود و زیانهاى دنیوى مشهود و محسوس است و همه‏ى مردم آنها را درک مى‏کنند اما سود و زیانهاى اخروى مربوط به غیب این 

عالم و جهان بعد از مرگ است و مردم تا در این عالم‏اند از مشاهده‏ى آن عالم محروم و بى‏نصیب‏اند و از سود و زیان آن غافل و بى‏خبرند. 

یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون. 

اینان از سود و زیانهاى دنیا آگاهى دارند و از عالم آخرت و پاداشها و کیفرهاى آن ناآگاه و غافل‏اند. 

سرانجام این پرده‏ى غفلت روزى کنار مى‏رود و غیب آخرت مشهود مى‏گردد، افرادى که در این دنیا فقط به لذایذ و فواید مادى فکر مى‏کردند آن روز به خود مى‏آیند و متوجه مى‏شوند اما فرصت از دست رفته و آن توجه، سودى براى آنان ندارد. قرآن شریف در این باره فرموده است: 

وجى‏ء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسان و انى له الذکرى. یقول یا لیتنى قدمت لحیاتى. 

آن روز جهنم را به عرصه‏ى قیامت مى‏آورند و همان روز، بشر متوجه غفلت خود مى‏گردد و آن توجه که سودى به حال او ندارد با حسرت و تاسف مى‏گوید: اى کاش براى زندگى امروز در دار دنیا کارى انجام داده بودم. 

آنانکه در صف مومنین به خدا و روز جزا قرار دارند از جهت ایمان و باور معنوى با هم متفاوت‏اند، به همین جهت چگونگى عبادات و اعمال اخروى آنان نیز تفاوت دارد، گروهى به روز جزا و پاداش و کیفر الهى در آن روز آنقدر مطمئن‏اند که گویى در دنیا عرصه‏ى محشر و صحنه‏ى ثواب و عقاب الهى را مشاهده مى‏کنند. توجه اساسى این گروه به عالم آخرت و تهیه‏ى زاد و توشه‏ى سراى جاودان است، براى دنیا فعالیت دارند اما رفاه زندگى یا مضیقه‏ى معاش در نظرشان مهم نیست، آنچه مهم است اطاعت از بارى‏تعالى و عبادات خالصانه‏اى است که با شوق و 

نشاط به امید نیل به رحمت الهى و رضوان پروردگار انجام مى‏دهند. پیشواى گرامى اسلام درباره‏ى قدر و منزلت این گروه و نشاط و عشق آنان به عبادت و طاعت بارى‏تعالى چنین فرموده است: 

قال رسول‏الله صلى الله علیه و آله: افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها فهو لا یبالى على ما اصبح من الدنیا على عسر ام على یسر. 

رسول اکرم (ص) فرموده: برترین مردم کسى است که عاشق عبادت باشد، با آن معانقه کند، در دل عبادت را دوست بدارد، با بدن خود در حال فراغت بال و آرامش خاطر آن را انجام دهد، و باک نداشته باشد که از نظر معاش در مضیقه و تنگى است یا در آسایش و رفاه. 

این گروه بهترین شاگردان مکتب اسلام‏اند و ارزش معنوى انسان را به شایستگى درک نموده‏اند. 

گروه دیگر افرادى هستند که به خدا و قیامت ایمان دارند ولى آنقدر مجذوب امور مادى و شوون دنیوى هستند که موفق نمى‏شوند عبادتى را با نشاط و شوق انجام دهند و از مسرت درونى آن برخوردار گردند. اینان گرفتار عارضه‏ى روحى هستند و تا خویشتن را درمان ننمایند از عبادت بارى‏تعالى لذت نمى‏برند. حضرت مسیح (ع) درباره‏ى این گروه فرموده است: 

بحق اقول لکم انه کما ینظر المریض الى طیب الطعام فلا یلتذه مع ما یجده من شده الوجع کذالک صاحب الدنیا لا یلتذ بالعباده و لا یجد حلاوتها مع ما یجد من حب المال. 

بحق با شما مى‏گویم: همانطور که مریض به غذاى خوب و 

مطبوع مى‏نگرد و بر اثر شدت درد از آن لذت نمى‏برد، همچنین دنیاداران و علاقه‏مندان به امور مادى با احساس حب مال، لذت عبادت و شیرینى آن را درک نمى‏کنند. 

گروه دیگر کسانى هستند که به خدا و روز جزا عقیده دارند اما ایمانشان ضعیف است، در عبادت ریاکارند، جایى که دگران ناظر عملشان نیستند در بندگى خدا کسل و بى‏رغبت‏اند، اما آنجا که مردم نماز خواندنشان را مشاهده مى‏کنند با وجد و نشاط خدا را بندگى مى‏نمایند، نشاط اینان در عبادت براى مردم است نه براى خدا: 

عن على علیه‏السلام قال: للمرائى ثلاث علامات: ینشط اذا راى الناس و یکسل اذا خلا و یحب ان یحمد فى جمیع اموره. 

على (ع) فرموده: براى ریاکار سه علامت است: وقتى مردم مى‏بینند، از خود نشاط و شور بروز مى‏دهد، وقتى تنها مى‏شود در عبادت کسل و سنگین است، و سومین علامتش آن است که دوست دارد در تمام کارها مورد تحسین و تمجید مردم باشد. 

گروه دیگر، منافقین خائن و ناپاکدل‏اند که به زبان از مسلمانى دم مى‏زنند و در دل ایمان ندارند. اینان براى آنکه از تعرض مسلمین مصون باشند و در منافع آنان به نام مسلمانى سهیم گردند به ظاهر تسلیم اسلام شده و در باطن مخالف سرسخت دین خدا هستند. قرآن شریف در معرفى این گروه چنین فرموده است: 

و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزءون. 

وقتى اهل ایمان را مى‏بینند مى‏گویند ما ایمان آورده‏ایم و چون با شیاطین خود خلوت مى‏کنند مى‏گویند: ما با شما هستیم و مسلمانان را 

به استهزا گرفته‏ایم. 

منافقین از روى مکر و فریب در صفوف جماعت مسلمین شرکت مى‏کردند و به ظاهر اقامه‏ى نماز مى‏نمودند، و چون ایمان واقعى نداشتند نمازشان فاقد رغبت و نشاط بود و خداوند درباره‏ى آنان فرموده است: 

ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الى الصلوه قاموا کسالى . 

منافقین با خداوند مکر و خدعه مى‏کنند و خداوند نیز به آنان خدعه مى‏نماید و چون به نماز مى‏ایستند، قیامشان آمیخته به کسالت و بى‏میلى است. 

از آنچه مذکور افتاد این نتیجه به دست آمد که مردان الهى، عاشق عبادت بارى‏تعالى هستند، با تمام وجود بندگیش مى‏نمایند، و نمازشان در پیشگاه مقدس او سرشار از وجد و نشاط و منزه از تثاقل و سستى است. امام سجاد علیه‏السلام در ایام کبر سن که نیروى جوانى رفته و قواى بدن به ضعف گراییده چهار درخواست از ذات اقدس الهى نموده است: دو درخواست مثبت و دو درخواست منفى، اولین تقاضاى مثبت امام این بود که وسیعترین رزقى را که به من عنایت مى‏فرمایى در کبر سنم باشد یعنى موقعى که نیروهایم کاهش یافته و قواى بدنم ضعیف شده است. دومین تقاضاى مثبت امام (ع) این بود که قویترین نیرویى را که به من اعطا مى‏فرمایى در ایام فرسودگى و تعبم قرار ده. این دو خواسته‏ى امام در سخنرانى جلسه‏ى گذشته توضیح داده شد. امام (ع) در اولین تقاضاى منفى خود که موضوع قسمتى از سخنرانى امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند: 

و لا تبتلینى بالکسل عن عبادتک، بار الها! مرا در عبادت و بندگیت به 

تسامح و بى‏رغبتى مبتلا منما. 

بندگان عالیقدر و محبوب خدا عاشق عبادت‏اند و با نشاط و شوق او را پرستش مى‏کنند و در بندگى و اطاعتش سربلند و مسرورند. امام (ع) از پیشگاه حضرت بارى‏تعالى درخواست مى‏نماید که این حالت روحى و نشاط عبادت در کبر سن تا آخر عمر در من پایدار بماند و هرگز عبادتم فاقد نشاط و شوق نباشد. 

امام سجاد (ع) در دومین تقاضاى منفى خود، که موضوع قسمت آخر سخنرانى امروز است، به پیشگاه خدا عرض مى‏کند: 

و لا العمى عن سبیلک، بار الها! در پیمودن صراط مستقیمت مرا گرفتار نابینایى منما. 

راغب در کتاب مفردات مى‏گوید: العمى یقال فى افتقاد البصر و البصیره، عمى گفته مى‏شود در مورد از دست دادن چشم و نابینایى ظاهرى و همچنین گفته مى‏شود در مورد از دست دادن بصیرت و فقد بینش معنوى.

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    21
    :: بازدید دیروز ::
    113
    :: کل بازدیدها ::
    190321

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::