• وبلاگ : تنزيل نور
  • يادداشت : شرح دعاي مكارم الاخلاق( 5)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سفارش امام زمان ( عج ) بر خواندن زيارت عاشورا ....................


    مرحوم حاج شيخ عباس قمي رضوان الله تعالي عليه درمفاتيح نوشته مرحوم حاجي نوري رضوان الله تعالي عليه مي فرمايد :
    جناب مستطاب تقي صالح ، سيد احمد بن سيد هاشم بن سيد حسن موسوي رشتي ، تاجر ساكن رشت ، ايدالله تعالي برايم نقل كرد وگفت : درسال هزار ودويست وهشتاد به قصد حج ازرشت به تبريز آمدم و درمنزل حاج صفر علي تاجر تبريزي معروف وارد شدم وچون قافله اي براي رفتن به مكه نبود متحيربودم كه چه بايد بكنم تا آنكه حاجي جبار جلودار سدهي اصفهاني قصد رفتن به طرابوزن را داشت ، من هم ازاو مالي كرايه كردم و با او رفتم. درمنزل اول سه نفرديگرهم به نام حاج ملا محمد باقرتبريزي و حاج سيد حسين تاجرتبريزي و حاج علي به من ملحق شدند وهمه با هم روانه راه شديم تا رسيديم به ارض روم وازآنجاعازم طرابوزن شديم .

    دريكي ازمنازل بين راه حاج جبار جلودار نزد ما آمد و گفت : اين منزل كه درپيش داريم بسيارمخوف است لطفا قدري زودتر حركت كنيد تا بتوانيم همراه قافله باشيم البته درسايرمنزلهاغالبا ما ازقافله فاصله داشتيم . ما فورا حركت كرديم وحدود دوساعت ونيم و يا سه ساعت به صبح باقافله حركت كرديم . حدود نيم فرسخ كه از منزل دورشديم برف تندي باريدن گرفته هوا تاريك شد رفقا سرشان را پوشانده بودند و با سرعت مي رفتند من هرچه كردم كه خودم را به آنها برسانم ممكن نشد ، تا آنكه آنها رفتند ومن تنها ماندم ازاسب پياده شدم ودركنار راه نشستم وفوق العاده ناراحت ومضطرب بودم ، بالاخره فكرم به اينجا رسيد كه تا صبح همين جا بمانم وچون هنوزتازه ازشهربيرون آمده بوديم ، مي توانم به جائي كه ازآنجا حركت كرده ام برگردم وچند محافظ بردارم و خودم را به قافله برسانم ناگهان همانگونه كه دراين افكاربودم درمقابل خود آن طرف جاده باغي ديدم و درآن باغ باغباني به نظرم رسيد كه بيلي دردست داشت و به درختهامي زد كه برف آنها بريزد ،